بهرهوری؛ حلقه گمشده مدیریت در صنعت فولاد ایران
صنعت فولاد ایران با وجود چالشهای انرژی و منابع، نیازمند تحول مدیریتی و افزایش بهرهوری برای دستیابی به توسعه پایدار و رقابت جهانی است.
به گزارش بورس امروز؛ صنعت فولاد ایران سالهاست با چالشهای متعددی در حوزه انرژی، آب، برق و گاز دستوپنجه نرم میکند. اما آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته، ضعف در مدیریت بهرهوری است؛ حلقهای گمشده که میتواند بیش از هر بحران دیگری آینده این صنعت را تهدید کند. تصور اینکه یک صنعت همواره مسیر صعودی دارد، خطایی رایج است. واقعیت این است که تکنولوژی با سرعتی سرسامآور در حال تغییر است و اگر مدیریت نتواند خود را با این جریان هماهنگ کند، حتی صنایع بزرگ نیز به سرعت دچار فرسایش خواهند شد.
بازار فولاد نمونهای روشن از این تحول است. تنها پنج سال پیش ورقهای فولادی با ضخامتهای مشخص تولید میشدند، اما امروز بازار با ورقهای نازکتر و فولادهای آلیاژی متنوع روبهروست. این تغییر نشان میدهد که عمر ترندهای صنعتی و سرمایهگذاری دیگر ۲۰ ساله نیست، بلکه به پنج سال یا حتی کمتر کاهش یافته است. در چنین شرایطی، مدیریت بهرهوری باید بهعنوان اولویت اصلی مطرح شود؛ زیرا بحرانهای انرژی اگرچه جدیاند، اما بدون مدیریت کارآمد قابل کنترل نخواهند بود.
تجربه گذشته نشان میدهد که زمانی که اقتصاد کشور در وضعیت مطلوبتری قرار داشت و تکنوکراتها در مقام کارگزاری حضور داشتند، شاخص بهرهوری رو به رشد بود. استفاده از مدیران متخصص و کارآمد توانست هزینهها را کاهش دهد و کارایی را افزایش دهد؛ چیزی که امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم. کاهش کارایی بهطور مستقیم هزینههای اداری را بالا میبرد و این چرخه معیوب باید با مدیریت علمی شکسته شود.
راهکارهای عملی نیز وجود دارند. صنعت فولاد در سالهای اخیر توانسته با کاهش مصرف آب گرانقیمت به سمت استفاده از پساب و بازچرخانی آب حرکت کند. با این حال، تصمیمهای پرهزینه همچون انتقال آب خلیج فارس به اصفهان، آن هم با صرف میلیاردها تومان، نشان میدهد که مدیریت منابع همچنان گرفتار نگاههای غیر بهرهورانه است. در حالی که پساب شهری میتواند منبعی دائمی و کمهزینه باشد، ترجیح داده شده است به جای آن پروژههای پرهزینه و غیرکارآمد اجرا شود.
این وضعیت زمانی نگرانکنندهتر میشود که در سطح کلان، همایشهایی مانند «فولاد سبز» برگزار میشوند، در حالی که فناوری لازم برای تحقق آن در کشور وجود ندارد. چنین اقداماتی بیش از آنکه راهگشا باشند، به نمایشهای نمادین شباهت دارند. در شرایطی که اقتصاد ایران با چالشهای آب، برق، گاز، قیمت و سود مواجه است، تمرکز باید بر کاهش هزینههای جانبی و ارتقای بهرهوری باشد.
در نهایت، باید پذیرفت که بحران اصلی صنعت فولاد ایران نه کمبود انرژی، بلکه ضعف در مدیریت بهرهوری است. اگر این حلقه گمشده دوباره در مرکز توجه قرار گیرد، میتوان امیدوار بود که صنعت فولاد نهتنها از بحرانهای جاری عبور کند، بلکه در مسیر توسعه پایدار قرار گیرد.
نویسنده: سیدابوتراب فاضل رییس هیات مدیره آهن و فولاد غدیر ایرانیان
