بررسی تصمیمات اخیر هیاتمدیره سازمان بورس
خانزاده، کارشناس بازارسرمایه: سازمان بورس طی چند هفته گذشته چهار تصمیم مهم گرفته شده و یک تصمیم مهم گرفته نشده داشت که البته وزن آنها به لحاظ اهمیت اصلا یکسان نبود ولی همدیگر را تحت تاثیر قرار دادند.الزام به گذراندن دوره های آموزشی برای تازه واردان که فلسفه وجودی شرکتهای مشاوره سرمایه گذاری و کارکرد مشاوره ای شرکت های کارگزاری را زیر سوال می برد کاملا غلط بود و باعث شد تصمیمات بعدی سازمان سبک شمرده شوند.
بررسی تصمیمات اخیر هیاتمدیره سازمان بورس
به گزارش روند بورس امروز، محمد خان زاده کارشناس بازارسرمایه عنوان کرد: سازمان بورس طی چند هفته گذشته چهار تصمیم مهم گرفته شده و یک تصمیم مهم گرفته نشده داشت که البته وزن آنها به لحاظ اهمیت اصلا یکسان نبود ولی همدیگر را تحت تاثیر قرار دادند.
۱-بالا بردن حجم مبنا که امکان دستکاری قیمت را کم تر و پرخرج تر می کند به نظر می رسد تصمیم کاملا درست بود.
۲-الزام به گذراندن دوره های آموزشی برای تازه واردان که فلسفه وجودی شرکتهای مشاوره سرمایه گذاری و کارکرد مشاوره ای شرکت های کارگزاری را زیر سوال می برد کاملا غلط بود و باعث شد تصمیمات بعدی سازمان سبک شمرده شوند.
۳-محدود کردن دامنه نوسان به دو درصد کاملا درست بود . البته می توانست به سمت پایین سه یا چهار درصد باشد چرا که کسی که میخواهد سرمایه گذاری بکند چند روز دیرتر هم اشکالی ندارد اما کسی که به پول نیاز دارد باید سریع بتواند نقد بکند.
۴-ورود وزیر اقتصاد و رییس کل بانک مرکزی و واکنش به کاهش دامنه نوسان تصمیم غلطی بود . انگار که تصمیم هیات مدیره سازمان غیر کارشناسی و بی مطالعه بود و ایشان به قوت کارشناسی خودشان خواستند این تصمیم را اصلاح کنند . این کار صرفنظر از درستی یا نادرستی آن هم شان هیات مدیره سازمان را کاهش داد هم جرات تصمیم گیری های آتی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد و محافظه کارتر خواهند شد.
۵-محدود نکردن بازه نگهداری سهام تصمیمی هست که اتخاذ نشده است . امکان خرید و فروش های مکرر موجب میل به نوسان گیری ، القای دید کوتاه مدت به فعالین بازار ، سختی کار بازار گردانی برای مدیریت قیمت سهام و امثالهم می شود . بازه صدور و ابطال در صندوق های سرمایه گذاری می تواند کمتر از بازه خرید و فروش های مستقل باشد تا میل به سرمایه گذاری در صندوق ها را افزایش دهد. به نظر می رسد عادتهای نادرست بسیار زیادی از این طریق حل خواهد شد . رفتار های هیجانی ، صف نشینی ، عدم توجه به تحلیل های بنیادی ، عدم تزریق کلیه منابع در اختیار به بازار سرمایه و …
گفته می شود انسان ها به لحاظ تنوع رفتاری به ۹ طبقه تقسیم می شوند ولی درمان کلی این است که صبر داشته باشیم و عادت به صبوری و صبوری کردن باعث تعادل کلیه خصلت های نامتعادل ما خواهد شد. به همین سیاق به نظر می رسد عدم امکان فروش دارایی خریداری شده طی یک دوره زمانی آتی باعث تعادل رفتاری رفتار های نامتعادل بازار خواهد شد.
استناد به وضعیت بازار های جهانی در نبود دامنه نوسان و موکول کردن همه چیز به عرضه تقاضا و تعادل زود هنگام بازار برای بر هم زدن چنین رویه های خود کنترلی بازار بیشتر به نظر می رسد تکاپوی نوسانگیران و حمایت از منافع برخورداران از حجم معاملات باشد . وقتی بازار های جهانی طی یک هفته درصد بالایی افت و افزایش دارند ، هیچ راه توجیه تحلیل بنیادی ندارد و چیزی غیر از ایجاد فضا برای نوسان گیران بین المللی که با در اختیار داشتن رسانه های بین المللی برای کسب سود های هنگفت نیست و ابزارهای مشتقه این امکان را داده است که در سقوط بازار هم عده ای سود هنگفت داشته باشند و لزوما سقوط بازار به زیان همه نیست حتی این نوسان گیر ممکن است یک رئیس جمهور باشد.
رشد دو درصدی روزانه و با فرض ۱۰ روز کاری ، رشد ۲۰ درصدی ماهیانه کم جذابیتی نیست که توجیه کنیم افراد پولشان را بر می دارند و به بازار ارز و طلا و مسکن می برند و هر هدف دیگری که پشت این قضیه باشد نمی تواند وسیله را توجیه کند . نوسان دو درصد به افراد فرصت می دهد صحت اخبار و تاثیر واقعی آنها را به حوصله بسنجند چیزی که همه بافته های نوسان گیران را پنبه می کند و هیچ اتفاقی نمی افتد اگر افزایش یا کاهش ۵ روزه در ۱۵ روز اتفاق بیفتد .