کنترل بازار از طریق حجم مبنا و معاملات
رئیس هیئتمدیره سبد گردان هدف یادداشتی در انتقاد به نحوه کنترل بازار نوشت.
به گزارش بورس امروز، عباسعلی حقانی نسب معتقد است که بهترین راه برای کنترل بازار، کنترل از طریق حجم مبنا و حجم معاملات است.
وی در یک یادداشت انتقادی در زمینه بازگشت پیشبینی سود شرکتها نوشت:
یک اشتباه راهبردی دیگر
متولیان بیتجربه در بورس میخواهند دستکاری در بازار را افزایش و نقد شوندگی و حجم معاملات در بازار را به شدت کاهش دهند. به جای انجام یک کار درست و اساسی که همان کنترل بازار از طریق حجم مبنا و حجم معاملات قابل قبول است، هزاران اشتباه اساسی دیگر انجام میدهند.
آیا این گروه از متولیان به تبعات تصمیمات خود اندیشیدهاند؟ آیا میدانند که توقف چندماهه و چندساله یک نماد تمام ساختار صندوقها را بهم میریزد و پول مردم را بلوکه میکند، سهامدار خرد را به جای مدیران، مجازات میکند و ریسک نقد شوندگی بازار را به شدت افزایش میدهد؟
آیا میدانند که این روش، دستکاری در بازار را از طریق مدیران به شدت افزایش میدهد؟ ماجرای تلخ گیلان پاکت و کنتور سازی ایران از یادها رفته؟
جای تعجب است که اطلاعات واقعی حسابرسی شده کارشناسان، قابلیت اتکا نداشته و با اشکالات اساسی مواجه است چه آنکه بخواهیم به اطلاعات پیشبینی شده با هزاران اما و اگر اتکا کنیم!
آیا میدانید که افزایش نقد شوندگی و حجم معاملات در بازار در این سالها مرهون حذف پیشبینی سود هر سهم بوده که در گذشته صدها نماد را متوقف نگه داشته بود؟ چرا با ایجاد یک بحران خود ساخته در بازار، همه اصول اولیه بازار را زیر پا میگذارید، قانون جنگل، یعنی بیقانونی حاکم بودن بهتر است از قوانین ناقص و پر از تضاد و تناقض!
باید به جای پرداختن به موضوعاتی که در روال عادی خود در حال انجام است به فکر سایر مشکلات خودساخته که بر همگان عیان است پرداخت. این به معنی اصلاح اساسی موضوعات نادرست است نه تغییر روند موضوعات درست. اعمال اینگونه تصمیمات جای تاسف دارد و نشانگر عبرت نگرفتن از تاریخی به کوتاهی همین چند سال گذشته است.
مشکلات ساختاری بازار را به صورت ریشهای حل نمیشود، ساختار تودهواری بازار را اصلاح نمیشود و ورود مردم را به بازار را ساماندهی نمیشود. ابزار سرمایهگذاری بلندمدت و حرفهای در دست مردم قرار نمیگیرد و معرفی نمیشود اما به جای همه اینها به جایش به هرس شاخه و برگها میپردازند.
بزرگترین جنایت علیه بازار، فرسایشی کردن آن و اعمال محدودیتها برای نرسیدن بازار به تعادل است که متاسفانه اکثر تصمیمات متولیان بازار در این راستا بوده است باید از سیاستهای قیم مآبانه دست برداشت و تمرکز را بر قاعده صحیحی گذاشت که میگوید:
«برای شکستن قیمت در هر بازاری، باید با وجود اطلاعات حداقلی، حجم قابل قبولی در یک جلسه معاملاتی انجام شود.»