آلاسکا؛ بازتقسیم انرژی جهان بین روسیه و آمریکا
دیدار روسای جمهور آمریکا و روسیه، فارغ از نتایج سیاسی، پیامدهای اقتصادی قابل‌توجهی دارد و می‌تواند روندهای سرمایه‌گذاری، تجارت و بازارهای جهانی را تحت تاثیر قرار دهد.
به گزارش بورس امروز؛ انتخاب آلاسکا به عنوان محل ملاقات، نمادین و اقتصادی است؛ سرزمینی که روزگاری، روسیه آن را به آمریکا فروخت، اکنون محل گفت‌وگو درباره منابع انرژی و حوزه‌های اقتصادی مهم در شرق اروپا و خاورمیانه است.به نظر می‌رسد که جهان بار دیگر با دورانی مواجه است که حاکمیت ملی و یکپارچگی سرزمینی که میراث «صلح وستفالیا» (پایان جنگ‌های سی‌ساله اروپا) به شمار می‌رود، در معرض تهدید قرار گرفته است. به اعتقاد برخی تحلیلگران اینکه ترامپ می‌گوید اوکراین باید با روسیه بر سر بخش‌هایی از خاکش مذاکره کند و نتانیاهو ایجاد «اسرائیل بزرگ» را سرعت داده، نشان از اجرای یک قرارداد «سایکس-پیکو» جدید و تعیین مرزهای جدید برای کشورها دارد.دیدار آلاسکا به نوعی تکرار «کنفرانس یالتا» است؛ همان‌جایی‌که سران متفقین، فرانکلین روزولت و ژوزف استالین و چرچیل، بعد از جنگ جهانی دوم، نظم پساجنگ جهانی را بنیان گذاشتند.
از منظر اقتصادی، دیدار ترامپ و پوتین می‌تواند به نوعی «بازتقسیم منابع» در بازار جهانی انرژی و حوزه‌های تجاری میان قدرت‌های بزرگ تعبیر شود. همان‌طورکه ترامپ در سیاست خارجی بر منطق حوزه‌های نفوذ و محدود کردن تعهدات آمریکا تاکید دارد، این رویکرد در اقتصاد جهانی به معنای کاهش حمایت مالی آمریکا از نهادهای بین‌المللی و توافق‌های چندجانبه است؛ این اتفاق ممکن است باعث افزایش نقش چین و روسیه در تجارت جهانی، انرژی و زنجیره‌های تامین شود.به صورت مشخص، نگاه ترامپ به اوکراین و مناطق تحت نفوذ روسیه می‌تواند به بازتعریف مسیرهای انرژی اروپا و قیمت‌های نفت و گاز منجر شود.
اوکراین، به عنوان مسیر عبور گاز روسیه به اروپا، نقشی کلیدی در امنیت انرژی دارد و معامله احتمالی میان قدرت‌ها می‌تواند ساختار بازار انرژی و سرمایه‌گذاری در این منطقه را تغییر دهد.از طرفی، علاوه بر انرژی، موضوعات اقتصادی دیگر مانند سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، امنیت سرمایه‌گذاری و ثبات مالی جهانی نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد. سیاست «دکترین مونروئه احیاشده» ترامپ، به معنای تمرکز بر اقتصاد داخلی آمریکا و محدود کردن مشارکت در پروژه‌های چندجانبه، به قدرت‌های منطقه‌ای مانند روسیه و چین اجازه می‌دهد حوزه‌های اقتصادی خود را توسعه دهند.
این روند می‌تواند بازارهای نوظهور و کشورهای همسایه را در معرض نوسانات اقتصادی و فشارهای تجاری قرار دهد.به طور کلی، منطق اقتصادی دیدار آلاسکا، انعکاس همان «منطق حوزه‌های نفوذ» سیاسی است؛ با این تفاوت که اکنون محور آن منابع اقتصادی، تجارت جهانی و جریان سرمایه است. نظم جدید جهانی اقتصادی ممکن است بر اساس توافق‌های دو یا چندجانبه میان قدرت‌های بزرگ شکل گیرد و نهادهای اقتصادی بین‌المللی مانند سازمان تجارت جهانی یا صندوق بین‌المللی پول جایگاه خود را بازتعریف کنند.
منبع:خبرگزاری فارس
