از آغاز اختراع الکتریسیته، نقش این انرژی بهراستی حیاتی در زندگی بشر بسیار محسوس بوده است. برق آنچنان در زندگی ما و پهلوبهپهلو در سیر مدرنیتۀ دنیای کنونی ریشه دوانده که بهنظر میرسد ترسیم جهان بدون آن غیرممکن باشد. در کشور که سرزمینی غنی از منابع است و ثروتی قابل توجه از سوخت و انرژی داریم، امکان تولید برق به روشهای مختلف فراهم است. شرکت مدیریت انرژی امید تابان هور یکی از هلدینگهای موفق در زمینۀ تولید برق است که نقشی بهسزا در تأمین این نیرو برای کشور دارد.
در ادامه گفتوگوی خبرنگار ماهنامه بورس امروز با حسنعلی تقیزاده؛ مدیرعامل این شرکت را میخوانید.
۱. از ابتدای دهۀ ۸۰، صادرات برق ایران رشد قابل توجهی داشته اما در سالهای اخیر این رخداد متوقف شده است، علت این توقف هرچند کوتاه چیست؟ آیا راه حلی برای ادامۀ روند قبل وجود دارد؟
درواقع متوقف نشده بلکه ثابت مانده است. مثلاً اکنون صادرات برق ما به ترکیه تحت تاثیر مسائل تحریم کم شده است. راه حلش هم مرتبط به مسائل سیاسی است. بههرحال باید واقعیتها را بپذیریم؛ وقتی روابط سیاسی ما با کشورهای همسایه مناسبتر باشد قطعاً در تمام زمینه های صادرات و واردات ازجمله صادرات برق شرایط میتواند مناسبتر باشد. پتانسیل افزایش صادرات برق ایران افزایش وجود دارد و چشمانداز مثبتی هم وجود دارد.
بههرحال نیاز مصرفی کشورهای اطراف ما، مشخص و ثابت است.
هماکنون وزارت نیرو حدود یک میلیارد دلار صادرات برق دارد، این عدد میتواند بیشتر هم شود. ولی به روابط سیاسی ما بسیار وابسته است. کشورهای مصرف کننده برق ایران عمدتاً سه کشور عراق، ترکیه و افغانستان و مقدار اندکی هم پاکستان هستند. برعکس ما در فصول گرم سال از ترکمنستان حدود ۲۵۰ مگاوات واردات برق داریم.
۲. در کنار کاهش صادرات برق، شاهد اخباری حول کمبود برق برای نیاز داخلی بودیم، این تا چه اندازه حقیقت دارد؟
ما در تولید برق داخلی مشکلی نداریم. در فصل پاییز و زمستان شاخص مصرف به ۲۵ هزار مگاوات میرسد که به سیاست و مدیریت درستی نیاز است تا بتوانیم از این ظرفیت مازاد استفاده کنیم. بنابراین میتوانیم درآمد قابل توجهی برای مملکت بهدست بیاوریم. در اوج مصرف برق ممکن است گاهی با کمبود برق مواجه شویم که بخشی مربوط به شبکۀ انتقال است که ممکن است بعضی جاها نتوانیم برق را منتقل کنیم و بخشی هم مربوط به این است که از ۸۲ هزار مگاواتی که ظرفیت نصبشده داریم، امکان استفادۀ همزمان از تمامی آن را نداریم و چیزی حدود ۶۰ هزار مگاوات که پیک مصرفی کشور است را میتوانیم همزمان وارد مدار کنیم.
اگر مصرف پیک تابستان از این عدد بالاتر برود کمبود در شبکۀ برق احساس و موجب قطعیهای موقتی می شود. البته وزارت نیرو با مدیریت مصرف و همکاری بخش خصوصی در سال گذشته توانست پیک مصرف را خوب عبور دهد. امسال هم امیدواریم که با همکاری بخش خصوصی، دولتی و مدیریت مصرف بتوانیم بدون مشکل از این برهه عبور کنیم. خوشبختانه امسال نسبت به پارسال امتیاز ویژهای وجود دارد یعنی نیروگاههای برقآبی ما با توجه به حجم آب پشت سدها بیشتر میتوانند در مدار تولید باشند. حتی در فصل گرم هم مقداری صادرات برق به عراق داریم.
– چرا زمانی که مصرف برق در زمستان و پاییز به ۲۴ تا ۲۵ هزار مگاوات میرسد، از این ظرفیت استفاده نمیکنیم؟
روشن است که هرچه صادرات برق بیشتر باشد ارزآوری برای کشور بیشتر خواهد بود. صادرات برق به دو شکل مستقیم و دیگری تولید ارز دیجیتال به عنوان جایگزین صادرات برق ممکن است. برق را مصرف و تبدیل به ارز میکنیم و از این پتانسیل متاسفانه به رغم مزیتهای نسبی بسیار خوبی که در کشور داریم تاکنون نتوانستهایم بهره ببریم. عدد ارز دیجیتالی که از این فرایند حاصل میشود قابل مقایسه با عدد یک میلیارد دلار کنونی حاصل از فروش برق نیست. اساساً ارز دیجیتال هیچ نظارتی از طرف سوئیفتهای بینالمملی ندارد و هیچ تاثیری از تحریمهای کنونی نمیپذیرد.
ما این موضوع را از مدتها پیش در ارتباطاتی که با اتاق بازرگانی، نمایندگان مجلس، کمیسیون انرژی و حتی خود دولت داریم شروع کرده ایم. امیدواریم بتوانیم به نتیجه برسیم. کمااینکه حاکمیت و دولت باید به این نتیجه برسند که مزیت نسبی کشور ما سوخت ارزان است که می توان آن را به برق و برق را به ارز دیجیتال تبدیل کرد. در یکی از بخشنامه های دولت که اگر بخش خصوصی، سرمایهگذاری یا نیروگاهی بخواهد ارز دیجیتال تهیه کند باید سوخت را به قیمت ۸۰ درصد نرخ صادراتی آن خریداری و به برق تبدیل کند؛ این سنگی است که جلوی تولید ارز دیجیتال انداخته شده است. الان به نیروگاهها و صنعت بهصورت مترمکعبی ۲۰۰ تومان سهم گاز و به نیروگاهها بهصورت مترمکعبی ۶۰ تومان میدهیم؛ چرا با همین نرخها سوخت را برای تولید ارز دیجیتال اختصاص ندهیم؟ تا انگیزه برای بخش خصوصی در سرمایهگذاری در این حوزه و ایجاد مزارع تولید ارز دیجیتال ایجاد نشود؟
– آیا در سندیکای برق اقدامی برای ایجاد مزارع دیجیتالی صورت گرفته است؟
در سندیکا تلاش می کنیم که دولت را متقاعد کنیم که اجازه دهید بخش خصوصی سرمایهگذاری کند. تا منافع حاصل از آن علاوه بر بخش خصوصی، نصیب دولت هم شود. امید به موافقت با این طرح بسیار بالاست. از طریق سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی دستوراتی داده شده که موضوع مزارع ارز دیجیتالی جدی گرفته شود. شاید تنها راه ورود ارز به مملکت همین تولید ارز دیجیتال باشد.
– آیا راه حلی برای سرمایهگذاری و توسعۀ برق وجود دارد؟
در پاسخ بخش دوم سؤال شما، سرمایهگذاری در صنعت برق یک سرمایهگذاری گران و زمانبر است. سرمایهگذاران خاص و فاینانسهای ویژه میخواهد. احداث یک نیروگاه متوسط ۵۰۰ مگاواتی نظیر نیروگاههایی که ما داریم چیزی حدود ۲۸۰ میلیون یورو معادل رقمی حدود ۵ هزار میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد. در این میان سرمایهگذارانی که بتوانند بهصورت مستقیم از جیب خود هزینه کنند وجود ندارند. قبل از جدی شدن تحریمها صندوق توسعۀ ملی کمک خوبی بود. در شرکت هلدینگ تابان هور ۲۳۵ میلیون یورو برای نیروگاه هریس، ۳۵۰ میلیون دلار برای نیروگاه ارومیه، ۹ میلیون یورو هم برای شرکت مولد برق کاسپین گرفتیم. به این واسطه این ۳ نیروگاه وارد مدار تولید کردیم. پس از اعمال جدید تحریمها عملاً احداث نیروگاه غیرممکن شده است. در این شرایط فاینانس خارجی هم غیرممکن است.
– چه میزان از کمبود برق به دلیل مصرف بالای سطح کشور است؟
بیشترین مصرف برق مربوط به مشترکهای خانگی است بعد صنایع. در شرایط پیک مصرف، برق صنایع را قطع میکنند. باید هر سال ۵درصد ظرفیت نصبشدۀ نیروگاهی را افزایش دهیم؛ یعنی حدود ۴ تا ۵هزار مگاوات. تا سال گذشته تقریباً شرایط بد نبود و به این رقم رسیدیم ولی هرچه جلوتر برویم این عدد کم میشود. نکته مهم این است که زمان شروع ساخت نیروگاه با فرض تامین منابع مالی، تا بهرهبرداری حداقل ۳ تا ۴ سال طول میکشد و اگر در احداث نیروگاهها وقفه بیفتد کمبود برق را نمی توانیم بهراحتی جبران کنیم. من برای آیندۀ مصرف برق نگران هستم! مصرف خانگی ما سالبهسال افزایش مییابد و اگر بخشی از صنایع که متوقف شدهاند دوباره فعال شوند این احساس خطر جدیتر میشود.
۳. باتوجه به اینکه انرژیهای نوظهور و تجدیدپذیر جایگزین انرژیهای غیر تجدیدپذیر در تولید برق در جهان شده است، چه میزان از برق تأمینی ایران با استفاده از این منابع بهدست میآید؟
در این زمینه هم وزارت نیرو و هم شرکت ساتبا (سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق) که یکی از معاونتهای وزرات نیرو است خیلی خوب عمل و حمایت کردهاند. در حوزۀ انرژیهای تجدیدپذیر حدود ۸۰۰ تا ۸۵۰ مگاوات ظرفیت نصبشدۀ نیروگاهی داریم. این عدد به نسبت ظرفیت نصب شدۀ کل کشور خیلی زیاد نیست ولی این حرکت شروع شده و اراده و حمایت خوبی وجود دارد؛ یعنی نرخ برقی که دولت از نیروگاههای تجدیدپذیر میخرد به مراتب چندین برابر نرخ خرید از نیروگاههای سوخت فسیلی است. قیمت پایۀ انرژی نیروگاه بادی که بخش خصوصی به دولت می فروشد ۳۴۰ تومان است و این عدد متناسب با افزایش نرخ ارز و افزایش شاخص تورم بانک مرکزی بطور ماهانه وسالانه افزایش مییابد؛ یعنی اگر ۴ سال پیش نیروگاه بادی تاسیس شده باشد امسال برق را بیش از ساعتی ۱۰۰۰ کیلووات به دولت میفروشد. دولت سوخت فسیلیها را با افزایش نرخ ۳۰ درصدی مثلاً حداکثر ۸۰ تومان میخرد. پنلهای خورشیدی، نیروگاه بادی، نیروگاه زمینگرمایی هیچ آلودگی محیط زیستی ندارند. بهترین زاویۀ تابش خورشید را در کویر برای پنلهای خورشیدی در دنیا داریم. در مورد نیروگاههای بادی بهترین تونل بادی را در منجیل داریم. تونل خیلی خوبی در خاف و تونل بسیار مناسبی در سیستانوبلوچستان داریم اما نتوانستهایم از درصد زیادی از این ظرفیتها استفاده کنیم.