شکاف میان شاخص کل و واقعیت سرمایهگذاران خرد
اوراق همیار نتوانست مانع ریزش بورس شود. ریسکهای سیستماتیک، تورم، رکود و بیثباتیهای سیاسی-اقتصادی بازار را فلج کردهاند. مداخلات داخلی و مشکلات زیرساختی به بیاعتمادی دامن زد. حمایت از سهام شاخصساز کافی نیست. راهکار، بسته جامع حمایتی، تقویت بازارگردانها و ثبات سیاستهای کلان اقتصادی است.
به گزارش بورس امروز؛ انتشار اوراق همیار در تیرماه بهعنوان یکی از ابزارهای نوین حمایتی بازار سرمایه اگرچه در ابتدا با هدف تقویت اعتماد عمومی و کاهش فشار فروش طراحی شد، اما واقعیت آن است که روند نزولی بازار متوقف نشد. دلیل اصلی این ناکامی را باید در ماهیت ریسکهای سیستماتیک جستوجو کرد؛ ریسکهایی که نه ناشی از عملکرد شرکتها بلکه حاصل شرایط کلان سیاسی و اقتصادی کشور هستند و بر کل بازار سایه میافکنند. بازار امروز در فضایی قرار دارد که همزمان با تداوم تورم بالا، رکود اقتصادی نیز به شکل جدی خود را نشان داده است و سیاستهای انقباضی بانک مرکزی و نرخهای بهره بالا، جذابیت بازار پول را در مقایسه با بورس افزایش دادهاند. در کنار این، نوسانات شدید نرخ ارز و بیثباتی در سیاستهای ارزی، امکان پیشبینی سود شرکتها را دشوار کرده و بر انتظارات سرمایهگذاران اثر منفی گذاشته است.
از بعد سیاسی و ژئوپلیتیک نیز بازار با نااطمینانیهای عمیقی مواجه است. فعال شدن مکانیزم ماشه و تشدید تحریمها، همراه با تنشهای منطقهای، مستقیماً بر چشمانداز صادرات صنایع بزرگ و نرخ ارز تأثیر میگذارد. از سوی دیگر، بحرانهای زیرساختی همچون کمبود برق در تابستان، محدودیت گاز در زمستان و بحران آب بهویژه برای صنایع معدنی و فلزی، تهدید جدی برای تداوم تولید محسوب میشوند و ریسک عملیاتی بنگاهها را به سطحی بالا رساندهاند.
در حوزه سیاستگذاری داخلی نیز مداخلات دستوری، تصمیمات خلقالساعه درباره نرخ خوراک، تعرفههای انرژی و قیمتگذاری محصولات، در کنار محدودیتهای معاملاتی مانند دامنه نوسان و حجم مبنا، به فضای بیاعتمادی دامن زده است. تجربههای گذشته نشان داده که حمایتهای مقطعی و نیمهکاره نهتنها باعث بازگشت اعتماد نمیشود بلکه در بلندمدت اثر معکوس دارد. همین شرایط سبب شده است اوراق همیار بیشتر بهعنوان مسکنی موقت عمل کنند تا ابزاری پایدار برای تثبیت بازار. بهویژه آنکه تمرکز این اوراق بر سهام شاخصساز بوده و سهام کوچکتر که سهم بیشتری در پرتفوی سرمایهگذاران خرد دارند، عملاً بیپشتوانه باقی ماندهاند. در نتیجه، شکاف میان وضعیت شاخص کل و تجربه واقعی سرمایهگذاران بیشتر شده و فشار فروش در این بخش از بازار ادامه یافته است.
افزون بر این، شرط نگهداری یکساله سهام برای بهرهمندی از بازدهی تضمینی، با کاهش نقدشوندگی همراه بوده و سرمایهگذاران ناچارند برای تأمین نقدینگی خود، در سایر نمادها فروشنده شوند؛ موضوعی که خود به تشدید فشار عرضه در بازار منجر شده است. اکنون نیز با افت قابلتوجه قیمتها، اثر حمایتی اوراق همیار منتشرشده در تیرماه تا حد زیادی تضعیف شده و جذابیت روانی اولیه خود را از دست داده است. بنابراین حتی در صورت انتشار مجدد این اوراق، تأثیر آن محدود به کوتاهمدت خواهد بود و نمیتواند بر ریسکهای سیستماتیک که بنیان بازار را تحتالشعاع قرار دادهاند غلبه کند.
راهکار اساسی در این شرایط، نگاه بستهای و تکابزاری به حمایت از بازار نیست بلکه نیاز به طراحی و اجرای یک بسته جامع و مکمل وجود دارد. تقویت نقش بازارگردانها در نمادهای کوچک، تزریق هدفمند نقدینگی به صنایع استراتژیک، بازنگری در محدودیتهای معاملاتی و ایجاد ثبات در سیاستهای کلان اقتصادی میتواند بهمرور فضای اعتماد را بازسازی کند. تنها با چنین رویکردی است که امکان کاهش اثر ریسکهای سیستماتیک و ایجاد زمینه برای بازگشت پایدار بازار سرمایه فراهم خواهد شد.
نویسنده: محمد رضا اعلمی – کارشناس بازار سرمایه
منبع: ماهنامه شماره ۱۱۰ بورس امروز_ شهریور ماه