مسیر پر پیچ و خم بازسازی اعتماد بورسی
بازار سرمایه ایران به دلیل نااطمینانی های سیاسی و رکود اقتصادی با بی اعتمادی مواجه است. اقدامات حمایتی فقط اثر کوتاه مدت دارند و بازسازی اعتماد نیازمند ثبات سیاسی و اصلاحات ساختاری است. سرمایه گذاران بیشتر به صنایع پایدارتر مثل مواد غذایی و سیمانی گرایش دارند.
به گزارش بورس امروز؛ در وضعیت فعلی، بازار سرمایه ایران تحتتأثیر مجموعهای از عوامل بیرونی و درونی قرار دارد که مهمترین آنها را میتوان در افزایش نااطمینانیهای سیاسی و فقدان چشمانداز مشخص برای تحولات آینده جستوجو کرد. فضای عمومی حاکم بر اقتصاد، بهویژه در میان سرمایهگذاران حقیقی، با تردید، بیاعتمادی و احتیاط همراه شده است. تجربه کشورهایی که با بحرانهای ژئوپلیتیکی یا امنیتی مواجه بودهاند، نشان میدهد که در چنین شرایطی، رفتار اقتصادی بیش از آنکه بر تحلیل مبتنی باشد، تابع نگرانیها و ملاحظات کوتاهمدت است. همین موضوع باعث شده جریان نقدینگی از بازارهایی با ریسک بالا – مانند بورس – به سمت گزینههای کمریسکتر حرکت کند یا حتی نگهداری نقدینگی هم در برخی موارد به تبدیل دارایی ترجیح داده شود.
از سوی دیگر، دادههای اقتصادی نیز تصویری امیدوارکننده از وضعیت تولید و فعالیتهای بنگاهها ارائه نمیدهند. شاخص مدیران خرید (شامخ) در خرداد ماه به پایینترین سطح خود از زمان آغاز انتشار این شاخص در سال ۱۳۹۷ رسیده که بیانگر رکود عمیق، کاهش سفارشها و افت انتظارات در میان فعالان اقتصادی است. در چنین فضایی، نه تنها چشمانداز سودآوری شرکتها تضعیف شده، بلکه ظرفیت برنامهریزی و سرمایهگذاری در بسیاری از صنایع نیز محدود شده است. بخشی از این آسیبها بهویژه متوجه شرکتهای کوچکتر، مناطق پرریسک جغرافیایی و حوزههایی است که وابستگی بیشتری به زنجیرههای تأمین یا نیروی انسانی تخصصی دارند.
در واکنش به این شرایط، سیاستگذار تلاش کرده با معرفی ابزارهایی نظیر «بیمه همیار» فضای ذهنی سرمایهگذاران را مدیریت کند و ریسک فعالیت در بازار سرمایه را کاهش دهد. این ابزارها از منظر طراحی میتوانند تا حدی در کاهش اضطراب نقش داشته باشند، اما بر اساس تجربیات مشابه در کشورهای دیگر، بازسازی اعتماد عمومی تنها از مسیر ایجاد ثبات در نظام سیاسی، روابط خارجی، سیاستگذاری اقتصادی، انسجام در پیامهای اقتصادی و ایجاد افق قابل پیشبینی ممکن است. تا زمانی که چنین پیششرطهایی فراهم نباشد، ابزارهای حمایتی – هرچند مفید – بیشتر تأثیری کوتاهمدت و محدود بر جریان سرمایه خواهند داشت.
اقداماتی مانند افزایش ضریب صندوقهای اهرمی نیز در همین چارچوب قابل ارزیابیاند. ممکن است این ابزارها در مقاطع زمانی خاص باعث کاهش فشار فروش یا تقویت سمت تقاضا شوند، اما نقش آنها عمدتاً در سطح مدیریت نوسان باقی میماند و بهتنهایی نمیتوانند موتور محرک بازار باشند. بازسازی واقعی بازار سرمایه نیازمند رویکردی جامعتر است که هم به الزامات ثبات کلان توجه کند و هم به اصلاحات ساختاری مورد نیاز بازار.
در چنین شرایطی، برخی سرمایهگذاران بهسمت صنایعی مانند غذایی، سیمانی و نیروگاهی متمایل شدهاند. این صنایع به دلیل نوع کالا یا خدماتی که ارائه میدهند، در دورههای رکودی نیز تا حدی از سطحی از تقاضای پایدار برخوردارند و فعالیت آنها کمتر دچار وقفه میشود. به همین دلیل، در دورههایی که بازار با ریسکهای بالا مواجه است، چنین بخشهایی میتوانند گزینهای برای حفظ ارزش سرمایه یا انجام معاملات محدود باشند. با این حال، چنین انتخابهایی بیشتر تابع فضای محافظهکارانه بازار است تا نشانهای از اعتماد به رشد بلندمدت؛ و در نهایت، تصمیمگیری در این حوزه نیز وابسته به میزان تحمل ریسک و نگاه فردی سرمایهگذاران خواهد بود.
سیاوش وکیلی – کارشناس بازار سرمایه
منبع: ماهنامه شماره ۱۰۹ بورس امروز- مرداد ماه