تا ۱۴۱۰ به ناترازی کامل گاز میرسیم
رئیس پیشین موسسه مطالعات بین المللی انرژی گفت: با رشد ۵ درصدی مصرف گاز و ۲ درصدی فرآوردههای نفتی در سال ۱۴۱۰ به ناترازی کامل گاز میرسیم. البته میتوانیم میزان مصرف هیدروکربن را در صنایع کاهش دهیم که در این صورت به افت صادرات غیرنفتی میرسیم کمااینکه در سال ۱۴۰۰ صنایع فولادی به دلیل کمبود برق و گاز زیانده بودهاند.
به گزارش بورس امروز؛ غلامحسین حسنتاش در نشستی با موضوع «ناترازی انرژی؛ دلایل و راهکارها» اظهار داشت: ناترازی در بسیاری حاملهای انرژی باعث شده مشکلات زیادی در این حوزه بوجود آید از جمله اینکه در بنزین با مخلوط کردن منجر به کاهش کیفیت و افزایش آلایندهها شده و افزایش مصرف بنزین منجر به مازوت سوزی و قطع گاز پتروشیمیها، فولاد و صنایع بزرگ شده و در تابستان نیز ناترازی برق داریم.
وی با بیان اینکه بزودی نه تنها در حاملهای انرژی بلکه در کل انرژی کشور دچار ناترازی خواهیم شد، افزود: ۹۹ درصد انرژی اولیه کشور از هیدروکربورها است، یعنی ما معادل ۴.۷ میلیون بشکه نفت خام؛ تولید گاز طبیعی داریم که از این میزان معادل ۴.۵ میلیون بشکه در داخل کشور مصرف میشود.
رئیس پیشین موسسه مطالعات بین المللی انرژی گفت: با رشد ۵ درصدی مصرف گاز و ۲ درصدی فرآورده های نفتی در سال ۱۴۱۰ به ناترازی کامل گاز میرسیم. البته میتوانیم میزان مصرف هیدروکربن را در صنایع کاهش دهیم که در این صورت به افت صادرات غیرنفتی میرسیم کمااینکه در سال ۱۴۰۰ صنایع فولادی به دلیل کمبود برق و گاز زیانده بودهاند.
وی بیان داشت: طی دهه گذشته متوسط رشد تقاضای گاز کمتر از ۵ درصد و در متوسط ۲۰ ساله این رقم بیش از ۱۰ درصد بوده است و یک درصد هم افت تولید در هیروکربورها داشتهایم، با این سناریو نیز در سال ۱۴۰۸ به ناترازی خواهیم رسید.
حسنتاش گفت: ۵۰ درصد از ۴.۷ میلیون بشکه معادل نفت در تولید گاز و ۸۵۰ هزار بشکه میعانات از پارس جنوبی تامین میشود و این در حالی است که روند تولید از این میدان از ۱۴۰۵ به شدت نزولی است و باید فشارافزایی سنگین انجام شود که فعلا این امکان وجود ندارد.
وی اظهار داشت: طبق آمار منابع دولتی در سال ۱۴۰۰ معادل ۱.۳۵ میلیون بشکه نفت خام تلفات در بخش انرژی (تولید، انتقال و توزیع) داریم بنابراین قبل از مردم باید به این بخش بپردازیم.
این کارشناس ارشد حوزه انرژی خاطرنشان کرد: عمدهترین میزان تلفات در بخش برق رخ میدهد، سهم تجدیدپذیرها در تولید برق بسیار پایین است، بازده مفید نیروگاهها فقط ۳۳ درصد است و ۶۷ درصد تلفات داریم، در حالی که در دنیا با بکارگیری نیروگاههای CHP و CCHP ۷۵ درصد راندمان دارند.
وی ادامه داد: ما طبق آمار ارائه شده ۸۵۰ میلیون متر مکعب از پارس جنوبی تولید گاز داریم که ۴۱.۷ میلیون متر مکعب در روز معادل ۲ فاز پارس جنوبی فلر میشود،به طوری که میزان فلرینگ گاز در کشور از کل صادرات به ترکیه و عراق بیشتر است. این میزان گازسوزی در حالی است که میزان تولید نفت کم است و اگر بالا برود میزان فلرینگ هم بالا میرود.
حسنتاش با اشاره به مشکلات مربوط به پالایشگاههای کشور و عقب ماندگی از دنیا از نظر پیچیدگی، گفت: این بدان معانست که ما فراروده نامرغوب تولید می کنیم، تولید نفت کوره و آلایندگی در کشور بالا و میزان کیفیت از استاندارد جهانی کمتر است به طوری که در حوزه گازوئیل ۱۰ برابر استاندارد جهانی سولفور داریم.
وی دلیل ناترازی انرژی در کشور را فقدان حکمرانی و به تبع آن فقدان برنامه جامع در بخش انرژی، اقدامات غلط و توهمی در بخش تولید و عرضه و توزیع انرژی، برآوردهای اشتباه از تولید آتی (پالایشگاه سیراف و ایران ال ان جی، گازرسانی بیرویه)، راندمان پایین نیروگاهی، روشن نبودن استراتژی بخش انرژی، فقدان برنامه جامع در بخش انرژی، متنوع نبودن سبد انرژی، نبود منطق اقتصادی و ضعف یا فقدان مطالعات فنی-اقتصادی، عدم بهینگی در عرضه و تقاضا، مصرف غیربهینه شاخص شدت انرژی نامطلوب، ضعف و نابسامانی تحقیق و پژوهش و آینده نگری دانست.
این کارشناس حوزه انرژی با بیان اینکه در کشور وزارتخانههای نفت و نیرو بنگاهداری میکنند و حکمرانی در آنها ضعیف است، گفت: در برنامه سوم توسعه پیشبینی شده بود که این دو وزارتخانه ادغام شوند اما به نتیجه نرسیدند و بنا بر این شد که شورای عالی انرژی تشکیل شود اما این شورا هم در عمل موفق نبود و در ۲۰ سال گذشته تنها ۱۰ جلسه برگزار کرد.
وی در ادامه به اشتباهات در پارس جنوبی به لحاظ بهره برداری اشاره و تصریح کرد: توسعه این میدان بر اساس مطالعات نبوده است، در کاغذ و مطابق آنچه توتال در فازهای یک و دو تعیین کرده بود فازبندی انجام شد و و بر اساس توهم در میزان تولید در آینده تعهد در گازرسانی انجام شد و اکنون به ناترازی شدید رسیدیم. و یا اینکه قرار بود در دورهای ۸ پالایشگاه ۸۰ هزار بشکهای احداث شود و با صرف هزینه بالا در ایجاد زیرساخت در پروژه سیراف این تعداد پالایشگاه به عدد یک تقلیل یافت که آن هم فقط ۳۰ درصد پیشرفت دارد، برای ایران ال ان جی هم ۳ میلیار دلار هزینه شد اما هنوز یک قطره تولید هم ندارد و یا اینکه گازرسانی بیرویه به روستاها را با فشارهای پوپولیستی و بدون منطق اقتصادی اجرا کردیم حال آنکه میتوانستیم با استفاده از پنلهای خورشیدی نیاز انرژی این روستاها را تامین کنیم.
حسنتاش در ادامه راهکارهای عبور از اوضاع کنونی را حل مشکل حکمرانی در بخش انرژی، تدوین استراتژیهای بخش و برنامه جامع و واقع گرا برای بخش انرژی، متنوع سازی سبد انرژی مخصوصا با تاکید بر تجدیدپذیرها، استاندارد و شفاف سازی اطلاعات، حاکم کردن منطق اقتصادی در تامین و توزیع انرژی، عزم ملی و تاکید و اولویت قائل شدن برای ارتقای بهره وری در مصرف، تقویت و پژوهش و آینده نگری و توجه به تلفات درون بخشی انرژی و ارتقاء راندمان نیروگاهی و جمع آوری فلرها برشمرد.
وی با بیان اینکه بهره وری در کشور ما بسیار پایین است، افزود: اگر بخواهیم شاخص شدت انرژی را با ارتقای بهره وری به متوسط دنیا برسانیم ۴۰ درصد پتانسیل ارتقا داریم یعنی معادل ۲.۵ میلیون بشکه امکان ارتقا داریم.
این کارشناس حوزه انرژی توضیح داد: ما در حال حاضر ۲۰ میلیون بخاری در کشور داریم که بازدهی حرارتی آنها ۳۵ درصد بوده و ۶۵ درصد آلایندگی دارند، در دنیا راندمان بخاریها ۹۵ درصد است، در سال ۹۳ زمان وزارت آقای زنگنه قرار بود طرح تعویض بخاری ها انجام شود اما تاکنون هیچ اقدام موثری صورت نگرفته است و یا اینکه در مرغداری های ایران ۱۰ برابر کشور اسکاندیناوی انرژی مصرف میشود یعنی بابت هر مرغ ۲ لیتر گازوئیل سوزانده میشود.
وی با بیان اینکه هزینه آزاد کردن یک واحد انرژی از بهره وری بسیار کمتر از تولید انرژی جدید است، افزود: علاوه بر آن آثار زیست محیطی نیز دارد، بنابراین تا به وضعیت مطلوب در بهره وری نرسیده ایم نباسید به دنبال تولید انرژی جدید برویم.
حسنتاش بیان داشت: ما با ۳۵ درصد افزایش راندمان امکان آزاد کردن ۲.۳۴۵ میلیون بشکه نفت را داریم حال آنکه در برنامه هفتم توسعه این رقم ۶۳۵ هزار بشکه در نظر گرفته شده این بدان معناست که هنوز به بهره وری توجه نداریم. اما واقعیت این است که تا بهره وری بالا نرود ساخت پالایشگاه و توسعه میدان جدید نباسد صورت گیرد.
وی راهکار قیمتی برای کنترل مصرف غیرمنطقی دانست و افزود: اگر هدف ارتقای بهره وری باشد با افزایش قیمت این امر محقق نمی شود.
رئیس پیشین موسسه مطالعات بین المللی انرژی با اشاره به راهکارهای غیرقیمتی گفت: راه حلهای غیرقیمتی از طریق منطقی کردن یارانهها امکانپذیر است، این راه حل مسئولیت را به دوش دولت می گذارد، برای دولت قیمت های منطقهای انرژی کاملا محسوس است و در صورت صرفه جویی در داخل میتواند از طریق صادرات و یا کاهش واردات از آن استفاده کند، هر پروژه بهینه سازی یک پروژه زیست محیطی و دارای اثرات اقتصادی خارجی از طریق کاهش آلاینده ها نیز هست بنابراین برای دولت انگیزه مضاعفی وجود دارد. در سطح کلان نیز میتوان از فرصتهای بین المللی استفاده کرد.
وی در خاتمه اشکال ساختاری در بخش انرژی، فقدان برنامه جامع انرژی، محدود بودن بازارهای صادراتی به شرایط بین المللی، اشکال سختاری در جایگاه متولیان بهینه سازی، مشکل تفاوت قیمتهای داخلی و بین المللی، ضعف فرهنگ بهره وری در کشور، تعارض منافع ذینفعان مانند منافع خودروسازان داخلی با بهره ور کردن ناوگان از نظر انرژی، مشکل تامین سرمایه، مشکلات قراردادی و حقوقی، و وسوسه طرفداران راه حل قیمتی و شوک درمانی را از جمله موانع ارتقای بهره وری در کشور عنوان کرد.