چابکی فرماندهان در جنگ، ضامن پیروزی
بعد از انقلاب اسلامی و بلافاصله بعد از آن شروع دفاع مقدس و به طول انجامیدن ۸ ساله آن و متعاقباً تحریمهای ظالمانه و تأثیرات انکار نشدنی آن بر اقتصاد کشورما، ادبیات اقتصادی کشور را به سمت ادبیات دفاعی و نظامی تغییر سوق داده شد تا جایی که اصطلاحاتی مثل اقتصاد مقاومتی و جنگ اقتصادی همواره در سالیان اخیر در ادبیات مسئولین کشور خصوصاً مسئولین اقتصادی کشور بیش از همیشه به گوش رسید.
به گزارش بورس امروز، بعد از انقلاب اسلامی و بلافاصله بعد از آن شروع دفاع مقدس و به طول انجامیدن ۸ ساله آن و متعاقباً تحریمهای ظالمانه و تأثیرات انکار نشدنی آن بر اقتصاد کشورما، ادبیات اقتصادی کشور را به سمت ادبیات دفاعی و نظامی تغییر سوق داده شد تا جایی که اصطلاحاتی مثل اقتصاد مقاومتی و جنگ اقتصادی همواره در سالیان اخیر در ادبیات مسئولین کشور خصوصاً مسئولین اقتصادی کشور بیش از همیشه به گوش رسید.
اما در همین راستا به نظر میرسد اگر ادبیات دفاعی را برای اقتصاد ادامه دهیم مسئولین کشور بهتر با فهوای کلام ارتباط برقرار خواهند کرد، لذا در این یادداشت سعی بر آن شده تا سیاستهای پولی نهاد مسئول سیاست پولی کشور در رأس آنها وزارت اموراقتصاد ودارایی و بانک مرکزی مورد رصد قرار گیرد و اگرایشان را به عنوان فرماندهان جنگ اقتصادی در نظر بگیریم، لزوم چابکی در تصمیمگیری و اجرای تصمیمات نه تنها اجتناب ناپذیر بوده بلکه بسیار حیاتی نیز هست.
در ابتدا به بررسی کاربرد اصطلاح “پیشبینی” (Forecast) در اقتصاد میپردازیم، واژهای که اخیراً ورد زبان سیاستمداران و تصمیم سازمان اقتصادی کشور بود و بارها از زبانایشان شنیده شده که در صدد پیشبینیپذیر نمودن اقتصاد هستند، اما لزوم پیشبینی آینده در اختیار داشتن دادههای قابل اتکا است؛ دادههایی که بتوان بر مبنای آن آینده را پیشبینی کرد. در فضای اقتصادی تنها بخشی که تمام اجزای آن شفاف است بازار سرمایه است، تمامی خریداران و فروشندگان ناشران و هر آن کس که در این بازار فعال است احراز هویت شده پس شفافترین بخش اقتصاد کشور همین بازار سرمایه است. از همین رو یکی از مکانهایی که میتواند مرجعی برای دریافت اطلاعات قابل اتکا باشد درگاههای انتقال اطلاعات بازار سرمایه شامل تابلوی بورس و فرابورس، سامانه کدال و درگاه کالا و سپردههای کالایی است که بسیار میتوانند در ارائه اطلاعات مفید باشند. تا جایی که حتی به نظر میرسد یکی از محکمترین و باثباتترین پایگاههای اطلاعات قابل اتکا برای تضمین تصمیم سازان همین سامانه کدال باشد، که تمام ناشران بورسی میبایست در آن اقدام به افشای اطلاعات نمایند. به نوعی میتوان سامانه کدال را دماسنج رونق و رکود اقتصاد دانست و از طرفی تابلوی بورس و فرابورس، جاییکه اوراق تأمین مالی دولت در آنها نرخگذاری و معامله میشوند نیز آیینه تمام نمای سیاستهای پولی و مالی بانک مرکزی است برای مثال بانک مرکزی میتواند در کوتاهترین زمان ممکن نتیجه اعمال سیاستهای عملیات بازار باز (OMO) را در نرخگذاری اوراق مشاهده کند.
تا اینجا صرفاً به ابزارهایی که نقش دماسنج اقتصادی داشتند پرداخته شد، دماسنجی که میتواند مبنای پیشبینی آینده اقتصاد شرکتها و نشان دهنده دهنده رونق و رکود باشد از اینجا به بعد بحث درخصوص واژه Nowcasting واژهای که در مقابل واژه Forecasting قرار میگیرد که به آشنایی مسئولین و سیاستگذاران به وضعیت کنونی یعنی همین اکنون و حال حاضر اشاره دارد برای آشنایی بامفهوم Nowcasting چه راهکارهایی وجود دارد؟ اکنون پیشبینی اقتصاد یا رصد روزانه با بررسی تراکنشهای بانکی مقدار و میزان حوالجات پایا و ساتنا و بررسی سامانههای پایانه فروشگاهی که نشانگر وضعیت رونق و رکود به صورت آنی است امکانپذیر است و تصمیمات تصمیم سازان برمبنای آن اتخاذ میگردد. دکتر بیات با ذکر مثال مسأله بیشتر توضیح داده، اگر تورم در حال افزایش و رکود اقتصادی در حال تعمیق است، میتواند گویای این باشد که به احتمال زیاد اقتصاد کشور با شوک طرف عرضه مواجه است و در چنین شرایطی بهتر است از ابزار نرخ بهره استفاده شود؛ چراکه نرخ بهره به صورت مستقیم با هزینه تأمین مالی تولید مرتبط است و کاهش آن میتواند از عمق رکود در بخش حقیقی بکاهد. حال چنانچه مشاهده این باشد که تورم در حال افزایش بوده و رونق اقتصادی برقرار است، احتمالاً به این معناست که اقتصاد با شوک طرف تقاضا روبه رو است و در چنین شرایطی توصیه میشود که سیاستگذار تمرکز بیشتری بر کنترل کل پولها داشته باشد. برای مثال، اگر دولت مخارج خود را افزایش دهد (ایجاد شوک تقاضا) و تأمین مالی آن را بر دوش شبکه بانکی بگذارد و بانکها نیز برای درمانده نشدن در ایفای تعهداتشان، خود را به بانک مرکزی مقروض کنند، واکنش سیاستگذار پولی باید این باشد که برنامه کنترل مقداری بر ترازنامه خودش را در دستور کار قرار دهد تا بتواند ادوار تجاری و تورم را در مسیر اهداف بلندمدت هدایت کند.
در پایان ضروری است یکبار دیگر مدیران تصمیم ساز اقتصادی کشور با تکیه بر شرح مسئولیتها و وظایف بانک مرکزی این موضوع را ملحوظ نظر قرار دهند که بانک مرکزی به عنوان سیاستگذار پولی کشور وظیفه تنظیمگری و رگولاتوری بازار پول را بر عهده داشته و نه اینکه صرفاً عهده دار تحقق رشد اقتصادی باشد. و اینکهایشان با دراختیار داشتن دیتابیسهای بسیار قدرتمتد و سطح اول از تراکنشهای اقتصادی و صرفاً با دارا بودن توان تحلیل ایتا داده قادر خواهند بود کشتی اقتصاد در دریای طوفانزده تورم و رکود گرفتار شده را به خوبی راهبری کنند و یا چابکی در موضعگیری به هنگام با این آفتهای بزرگ اقتصاد رکود و تورم به خوبی در مقابله با دشمن صف آرائی کنند.
نویسنده: امیرحسین بیطرفان – تحلیلگر صورتهای مالی بورس و اوراق بهادار
منبع: ماهنامه بورس امروز شماره ۹۰، دی ماه ۱۴۰۲