نظام مالیاتی کشور ، غیرمنعطف و متصلب است

به گزارش خبرنگار بورس امروز،محمود سیدی مدیرمالی شرکت معدنی و صنعتی چادرملو عنوان کرد:پرداخت مالیات یعنی برقراری جریان خروج نقدینگی. هرگاه این جریان خروج نقدینگی بر مبنایی غیر منصفانه (حتی قانونی) تعریف شده باشد ، موجب تضعیف مودی مالیاتی از حیث توانمندی و قدرت نقدینگی خواهد شد.

بین قدرت نقدینگی و موضوع توسعه فعالیتهای اقتصادی، رابطه بسیار مستحکمی وجود دارد، مخدوش شدن این رابطه موجب خواهد شد، جریان خروج نقدینگی حتی برای پرداخت مالیات، ضعیف شود. در این حالت اصرار بر ایصال مالیات، حکم بریدن شاخه ای است که بر روی آن نشسته ایم.

مشکلات ناشی از تشخیص در اجرای مادۀ «۱۴۷» ق.م.م ، هزینه هایی که به موجب قانون و یا تصویب جامع هیئت وزیران، مؤدی ملزم به اجرای آن است و قابل قبول اعلام شده است. تهیه کنندگان گزارش مبنـای برگ تشخیص ، غالباً پاره ای از واژه های قـانون یـا تصویب نامه را تفسیر به رأی کرده و هـزینه ها را که واجد این اوصاف است غیر قابل قبول اعلام و شرایط اعتراض مؤدی و مراجعه به هیئت های حل اختلاف مالیاتی و در نهایت دیوان عدالت اداری را فراهم می کنند.

همچنین برداشت و تفسیر نادرست از استانداردهای حسابداری، که رعایت آن حسب مقررات آیین نامه مشهور به تحریر دفاتر، الزامی است و تفسیر برخی موارد آن علیه مؤدی و در جهت افزایش درآمد مشمول مالیات با نادیده گرفتن اصل رعایت حسابداری تعهدی که به کسر هزینه های دوره از درآمد آن دوره مربوطه تأکید دارد. نبـود اراده کـافی در هیات های حل اختلاف مالیاتی در جهت اتخاذ تصمیم و رفع اختلاف و ارجاع بی مورد مسائل و اعتراضات مودی به مجریان قرار و موکول کردن اتخاذ تصمیم به تهیه کنندگان گزارش اجرای قرار.

متاسفانه نظام مالیاتی در جهت تسهیل و تسریع در تکمیل و تحصیل مالیات برنامه ریزی شده ، تمامی مساعی خود را در مخدوش کردن منظور قانونگذار از تخصیص معافیتهای مالیاتی مصروف کرده و می کند. به عنوان مثال؛ درخصوص کارخانجات مستقر در مناطق کمتر توسعه یافته، با ایجاد بهانه های غالباً بدون پشتوانه  قانونی، در جهت جلوگیری از برخورداری این قبیل مؤدیان از تسهیلات قانونی مقرره در این زمینه یا بهانه جویی در ارائه معافیت ها حتی اگر به بهای نقض تشخیص های خود اداره مالیاتی باشد.

اصطلاح مالیات بر ارزش افزوده با توجه به نوع کارکرد آن ، تعریفی بی‌مسما است و این هم از ابتلائات اقتصاد ایران است. در شرکتهایی که با توجه به نوع و اندازه ، نظام نظارتی قانونی صحیحی در آنها ایجاد و پایدار شده و عملیات آنها مدام پایش می شود مانند شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ، قانون فوق با توجه به نظام مشتری پذیری و سختگیری در رعایت قانون ، به خوبی اجرا می‌شود.

بیشترین اشکال مالیات بر ارزش افزوده این است که از سوی بخش بزرگی از مصرف کنندگان نهایی خرد ، به اشتباه پرداخت آن به عنوان هزینه محاسبه می شود. هزینه ای که برای مصرف کننده نهایی ماهیت پرداخت نقدینگی داشته و مرحله بعدی برای خود جهت تهاتر در پرداخت این مالیات نمی بیند و یا ساز و کار آن شاید علیرغم تعریف قانونی ، اجرایی نشده است.

مالیات بر ارزش افزوده بایستی از مصرف کننده نهایی دریافت شود ، چون در ایران پایش مصرف کنندگان به خوبی از لحاظ زیر ساخت ها ایجاد و مستحکم نشده است ، به رویکرد فعلی و ناچارا قانع شده اند. در حال حاضر کارکرد نظام مالیات بر ارزش افزوده ، به تامین کنندگی منابع دولت بدون اثر گذاری منصفانه کافی  در کارکرد اقتصادی تبدیل شده است.

نظام مالیاتی کشور ، متاسفانه غیر منعطف و در برخورد با شرایط حاکم بر اقتصاد کشور سخت و خشک است. هدف گذاری وضع و وصول مالیات بر مبنایی که قابل انعطاف با شرایط و در جهت بالندگی اقتصاد کشور باشد، مطلوب است.

تقسیط بلند مدت وصول مالیات برای آن دسته از بنگاه های اقتصادی که متاثر از سیاست های دولت با وضعیت بحرانی مواجه شده اند. پرهیز از اجرای هرگونه تصمیمی که حوزه تولید را با تنش مواجه می سازد. جامع نگری در حوزه اقتصاد و الزامات همراه آن و خودداری از پراکنده نگری.