دوستی صنعت و دانشگاه؛ جبههای علیه توسعهنیافتگی
به گزارش بورس امروز؛ جامعه ایران به عنوان جامعه ای در حال توسعه، نیازمند رشد و توسعهی متوازن و هماهنگ است تا در سایه آن بتواند زندگی بهتر و توأم با رفاه و آرامش بیشتری برای اعضاء خود فراهم آورد. به همین دلیل ضروری است تا نظامها و نهادهای مختلف اجتماعی در راه نیل به […]
به گزارش بورس امروز؛ جامعه ایران به عنوان جامعه ای در حال توسعه، نیازمند رشد و توسعهی متوازن و هماهنگ است تا در سایه آن بتواند زندگی بهتر و توأم با رفاه و آرامش بیشتری برای اعضاء خود فراهم آورد. به همین دلیل ضروری است تا نظامها و نهادهای مختلف اجتماعی در راه نیل به این هدف از هماهنگی و ارتباطی پویا برخوردار باشند و با ارتباطات متقابل خود راه رسیدن به این توسعه را هموار سازند. نهاد دانشگاه از نهادهای اصلی فرهنگی ـ علمی هر جامعه ای است که بار آموزش و پرورش نیروی متخصص جوانان را بر عهده دارد. متخصصانی که باید بار اصلی توسعه و پیشرفت ایران امروز را بر دوش کشند. در کنار دانشگاه صنعت نهادی است که از این نیروی متخصص برای پیشبرد و همگام سازی خود با جهانهای توسعهیافته استفاده میکند.
علم و نوآوری حلقه و هسته اصلی ارتباط بین این دو نهاد کلیدی در کشور است. علم و نوآوری؛ همان چیزی است که دانشگاه برای آن ساخته شد و صنعت برای بقاء به آن نیاز دارد. گسترهی تحولات صنعتی، همواره از مراکز فناوری و تحقیقاتی آغاز می گردد؛ و در حال حاضر حضور و مشارکت این مراکز در راستای توسعه کشور، حل مشکلات اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی بیش از پیش احساس میشود.
تجربه چندین ساله کشورهای پیشرفته به ما نشان میدهد پایه گذاری صنایع بر پایه اصول دقیق علمی، باعث توسعهی اقتصادی، اجتماعی جهانهای اول و دوم شده است. اهمیت این مسأله همواره از طرف مقام معظم رهبری مورد توجه بوده و در سالهای متمادی این نکته را به مسئولین وزارتها چه در حوزه صنعت و چه دانشگاه متذکر شدهاند.
“این از آرزوهاى دیرینه ى بنده است. همیشه به ِ مسئولان گوناگون بخش هاى مرتبط دولتهاى گذشته سفارش میکردم که سعى کنید بین صنعت و دانشگاه ارتباط برقرار کنید” از فرمایشات مقام معظم رهبری
همین فرمایش منجر به تدوین و تصویب طرح «تحول همکاریهای دانشگاهها و موسسات پژوهشی و فناوری با جامعه و صنعت» شد. این طرح باعث شد بحث ارتباط دانشگاه و صنعت بیش از گذشته جدی گرفته شود؛ و دانشگاهها طی سالهای اخیر مأموریتشان تغییر کرده و از فعالیتهای آموزشی صرف به سمت استفاده از فناوریهای نوین و توسعه اشتغال فارغ التحصیلان حرکت کردهاند.
در سال های اخیر با پیگیری سیاست ها وبرنامه های توسعه علمی، خوشبختانه شاهد رشد قابل توجه تولیدات علمی و عمیقتر شدن پیوند دانشگاه و صنعت در کشور بوده ایم، ولی آنچه که می تواند این رشد را به توسعه پایدار کشور گره زده و موجب پویایی و اثربخشی مؤسسات علمی شود، بکارگیری و تجاریسازی این دستاوردها در جهت تعالی و رفاه جامعه است. تجاری سازی پژوهشها در کنار نقش قبلی دانشگاه یعنی آموزش و پژوهش نقش این نهاد را پررنگ تر میکند و برای نفوذ هرچه بیشتر صنعت در دل فعالیتهای دانشگاهی باید این نهاد را به کسب سود در حوزه صنعت ترغیب کنیم تا بازی برای هردو طرف برد-برد باشد.
شیوههای زیادی برای کسب سود دانشگاهی وجود دارد. از جمله میتوان به درآمدهای اختصاصی حاصل از اختراعات ثبت شده دانشگاهی، میزان فروش و لیسانس آنها، سرمایهگذاری مشترک با بخش خصوصی و درصد سهام دانشگاهها در آنها، ارائه خدمات پژوهشی و نوآورانه به دولت و بنگاههای خصوصی، اشاره کرد. همچنین شرکتهای ایجاد شده توسط دانشگاه از دیگر شاخصهای بسیار کاربردی و پراهمیت در ارزیابی ارتباط دانشگاهها با صنایع هستند.
در کشور ما با وجود همهی فعالیت های مثبتی که در سالهای اخیر صورت گرفته هنوز همکاری و دوستی بین صنعت و دانشگاه به جایگاه حقیقی خود نرسیده و بسط این رابطه در عمق و به صورت کاملا اجرایی ضرورتی است که بر اهالی خواهان توسعه در میهن پوشیده نیست.
در راستای تحقق این هدف و تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه می توان از راهبردهای اصلی زیر نیز بهره گرفت. ۱-تصحیح، تکمیل و بهبود آیین نامه های اجرایی
۲-ایجاد انگیزهی بیشتر جهت راه اندازی شرکتهای دانشگاهی
۳-آموزش و ارتقا توانمندی ها و مهارتهای دانشجویان و دانش آموختگان متناسب با نیاز صنعت و جامعه
۴-مدیریت و جهت دهی به پایان نامه های تحصیلات تکمیلی در جهت حل مسائل جامعه و صنعت
۵-ایجاد امکان حضور و آگاهی دانش آموختگان از نیازهای بازار کار و بهبود بهره وری
۶-بهره گیری از ظرفیت و امکانات وزارتخانه ها و دستگاههای اجرایی در جهت تسهیل و توسعه همکاری های مشترک
همه میدانیم توسعه اقتصادی مرهون توجهات سیاسی و فرهنگی بسیاری است، شاید یکی از دلایل عدم تحقق اهداف مورد نظر، ناهماهنگی میان پیشبردها و بهبودهای زیرساختی و قوانین و مقرراتی باشد. ساخت مراکز رشد، به تنهایی صنعت را ملزم به استفاده از تحقیقات دانشگاهی نمیسازد و آموزش رشته های متفرقه که گاها صنعت به آنها نیاز ندارد، باعث توسعه بهتر صنایع و کاهش بیکاری نمیشود. در سایر کشورها، خلق مراکز رشد باعث تحقق پروژههای صنعتی به وسیله دانشجویان و اساتید شده است و حضور شرکتهای کوچک و متوسط وابسته با دانشگاه و همسهم با صنعت همواره به اقتصاد ملی کمک کرده است. بنابراین در نهایت پیشنهاد می شود که با بررسی های بیشتر، به صورت توامان به انواع الزامات لازم برای بهبود این دو مرکز که ناگسستنی هستند، کمک شود.