انتخابات و بورس
در نیمه اول سال ۱۴۰۰ بالا رفتن ارزش معاملات، رسیدن شاخص به محدوده کانال یک میلیون و حمایتهای دولت باعث شد تا اصلیترین عامل ریزش بازار یعنی عدم اعتماد عمومی از میان رود و بازار سرمایه پس از مدت ها روی سبز خود را به سهامداران نشان دهد. علت اصلی این امر را میتوان تغییر اساسی انتظارات فعالین بازار سرمایه دانست.
به گزارش بورس امروز، سرمایهگذاران به دنبال طرح احتمال توافق سریع با آمریکا و برگشت به برجام، برخی سیاسیون دلار زیر ۲۰هزار تومانی را در ارزش گذاریهای خود لحاظ کردند؛ این در حالی بود که دلار ۲۲ هزار تومان در بازار ارز کاملاً با تقاضا همراه می شد. اما با روی کار آمدن دولت جدید احتمال توافق در کوتاه مدت بسیار ضعیف شد و قیمت ها با افزایش روبرو شدند.
از آن سو برنامه روشنی برای مهار تورم به عنوان یکی از اصلی ترین معضلات امروز کشور ارایه نشده است که همین امر باعث رشد انتظارات تورمی و احتمال رشد شاخص بازار سرمایه در آینده نزدیک شده است. از سوی دیگر نمیتوان این رشد را همراه با شیب تند دانست.
- تاثیر انتخابات ریاست جمهوری بر بازار سرمایه
بر اساس عملکرد تاریخی و مراجعه به سابقه بورس در انتهای هر دوره ۸ ساله ریاست جمهوری، شاهد رکود بازار در یک دوره یک الی سه سال ابتدایی استقرار دولت جدید بوده ایم. یکی از دلایل این موضوع صرف زمان بالا برای آغاز به کار دولت و برنامهریزی برای اداره امور است، برنامهای که می بایست پیش از انتخابات به طور کامل و جامع طرح ریزی و امکان سنجی آن انجام می شد. از سوی دیگر پس از ریزش شدید بورس به دنبال رشد مناسب آن، نیاز به استراحت بازار پس از اصلاح قیمتی عمل دیده می شود.
- عوامل رشد بازار سرمایه
اما برای پیش بینی ادامه رشد بازار باید به عوامل مختلفی توجه نمود. برای این عوامل عبارتند: از بودجه دولت، مذاکرات هستهای، قیمت های جهانی، نرخ ارز، نرخ سود بدون ریسک و…؛ از مهمترین ریسکهایی که بازار را تهدید می نماید بحث بودجه دولت است. بر اساس برآوردها و با توجه به محدود شدن منابع دولت شاهد بودجه انقباضی هستیم و دولت در بخش هزینه کردها جانب احتیاط را رعایت نموده و به دنبال شناسایی ردیف های جدیدی برای ایجاد منابع برای خود است. این ردیف ها حقوق مالکیتی دولت در معادن، نرخ هزینه های انرژی (برق، گاز و…) شرکت های تولیدی و… را افزایش داده که به طور مستقیم بر وضعیت درآمدی شرکتهای بورسی تاثیر گذار است.
با توجه به شروع دور جدید مذاکرات هستهای شرایط بازار به گونهای است که به نظر میرسد فعالان بازار وزن زیادی به رسیدن به یک توافق خوب در این دور از مذاکرات می دهند؛ در هر صورت باید منتظر پایان این پدیده سیاسی موثر بر بازار سرمایه باقی ماند تا بتوان پیامدها و نتایج آن را به شکل درستی تفسیر و تحلیل نمود.
- واکنش های دلاری بازار سرمایه
عامل بعدی که بسیار متاثر از بحث مذاکرات است نرخ دلار است. به رغم اینکه در بازار سرمایه شاهد یک پیش واکنش به نتایج مذاکرات و به تبع آن نرخ دلار هستیم؛ به نظر می رسد حتی اگر بهترین توافق نیز صورت گیرد نرخ تعادلی دلار نسبت به نرخهای فعلی بازار خیلی پایینتر نباشد. با این توضییح که هرچند عوامل سیاسی بر تعیین نرخ تعادلی ارز تاثیرگذار است اما نرخ ارز یک پدیده اقتصادی است و عوامل دیگری هم با کسری بودجه دولت، نرخ تورم، نرخ سود بدون ریسک تقاضای بالقوه موجود برای آنکه به سبب کاهش واردات طی سالهای تحریمی پاسخ داده نشده است و… نیز بر این نرخ تأثیرگذار است. بنابراین انتظار می رود نرخ دلار کمتر از ۲۱ از ۲۱ هزار تومان نرخ پایداری نباشد.
- کامودیتی ها
در خصوص قیمتهای جهانی باید خاطر نشان کرد که بسیاری از محصولات کالایی در تابستان ۱۴۰۰ سقف قیمتی تاریخی خود را شکستند. علت اصلی آن نیز مربوط به بحران انرژی در دنیا است. با توجه به افزایش قیمت مواد اولیه از قبیل ذغالسنگ، گاز، برق و… در دنیا، شاهد رشدهای سنگینی در نرخ بسیاری از محصولات نهایی از محصولات فولادی گرفته تا محصولات کشاورزی بوده ایم. باید در نظر داشت که با توجه به شروع فصل سرما و ایجاد محدودیت های زیست محیطی به خصوص در کشور چین، احتمال ادامه دار بودن این وضعیت طی چندماه آینده نیز وجود دارد. اما به نظر میرسد با پایان یافتن این دوره، شاهد بازگشت قیمتهای جهانی به نیروهای تعادلی آن باشیم و از این منظر به نظر می رسد بازار سرمایه به طور عام و سهام شرکتهای مرتبط با محصولات کالایی به طور خاص با ریسک کاهش نرخ در مقیاس جهانی روبرو باشند.
- رشد نرخ سود بدون ریسک
عامل تعیین گذار دیگر در تحلیل چشم انداز بازار سرمایه، نرخ سود بدون ریسک است. اثرگذاری این نرخ از دو جهت قابل بررسی است اول اینکه نرخ بدون ریسک بازاری موازی با بازار سرمایه است؛ بنابراین درصورت ارایه نرخهای جذابتر می تواند به عنوان یک گزینه مناسب سرمایهگذاری تلقی گردیده و سرمایه های مازاد را به سمت خود جذب کند. از طرفی دیگر افزایش هزینه سبب می گردد تا نسبت قیمت به سود بازار پایین تر آید. بنابراین خرید سهام در قیمتهای بسیار پایین در دستور کار فعالین بازار قرار گیرد.
لازم به ذکر است نرخ بازده تا سررسید اوراق با درآمد ثابت قابل معامله در بازار سرمایه از حدود ۲۱ درصد در ابتدای شهریورماه با روندی افزاینده به بیش از ۲۴ درصد رسیده است که این روند میتواند برای بازار سرمایه به عنوان یک تهدید تلقی گردد.