پیشنهاد معاون فروش و بازاریابی سشرق برای کاهش اثرات قطعی گاز سیمانیها
دکتر طباطبایی در گفتوگو با خبرنگار بورس امروز میگوید در یکسال اخیر (از مهرماه ۹۹ تا مهرماه ۱۴۰۰) اقلام مختلف تشکیل دهنده بهای تمام شده سیمان هر کدام تغییرات محسوسی داشتند. وی به عنوان مثال گفت: هزینه استخراج آهک و حمل آن که یکی از مواد اولیه ابرای کارخانجات مختلف متفاوت است؛ متوسط هزینه های […]
دکتر طباطبایی در گفتوگو با خبرنگار بورس امروز میگوید در یکسال اخیر (از مهرماه ۹۹ تا مهرماه ۱۴۰۰) اقلام مختلف تشکیل دهنده بهای تمام شده سیمان هر کدام تغییرات محسوسی داشتند.
وی به عنوان مثال گفت: هزینه استخراج آهک و حمل آن که یکی از مواد اولیه ابرای کارخانجات مختلف متفاوت است؛ متوسط هزینه های مرتبط با آن حدود ۱۰۰ درصد افزایش داشته است. قیمت سنگ آهن نیز نسبت به سال گذشته در برخی از کارخانجات سیمان کشور بیش از صددرصد افزایش داشته است.
- افزایش چشمگیر نرخ حامل های انرژی
بر اساس گفته معاون فروش و بازاریابی “سشرق”؛ سوخت و به طور خاص، گاز افزایش قیمت چشمگیری داشته است و تقریباً هزینه سوخت حدود سه برابر شده است. یعنی قیمت هر متر مکعب از حدود ۱۱۷ تومان به حدود ۳۷۰ تومان افزایش یافته و همچنان روند افزایشی آن ادامه دارد و پیش بینی میشود در آذرماه به ۴۵۰ تومان نیز برسد.
وی در ادامه به افزایش حدود ۳۰ درصدی قیمت برق نسبت به سال گذشته اشاره کرد.
او می گوید که هزینه حقوق و دستمزد که در قیمت تمام شده سیمان تاثیر دارد، با یک رشد ۳۵ درصدی از ابتدای فروردین ماه ۱۴۰۰، همراه بوده است.
طباطبایی اشارهای به تاثیر اهمیت آجر نسوز در صنعت سیمان می کند و در این رابطه توضیح می دهد: بخش عمدهای از آجرنسوز در صنعت وارداتی است و بر اساس نرخ ارز نیز محاسبه میشود.
وی به این نکته اشاره می کند که آجرنسوز بخشی از هزینههای تعمیر و نگهداری ماشینآلات و کوره سیمان به طور خاص است که در یکسال اخیر، حدود ۵۰ درصد برای کارخانجات سیمان افزایش قیمت داشته است.
- بررسی تاثیر افزایش قیمت سوخت در تولید سیمان
معاون فروش و بازاریابی شرکت سیمان شرق پاسخ به این پرسش که افزایش بهای سوخت و اعلام تعطیلی کارخانجات سیمان در نیمه دوم سال سوخت تا چه میزان تولیدات کارخانجات سیمان را متاثر کرده است، اینگونه توضیح می دهد: در توضیح این سوال ما باید افزایش بهای سوخت را از دو منظر بررسی کنیم؛ یکی بحث بهای گاز است که همانطور که اشاره کردم از قیمت هر متر مکعب از حدود ۱۱۷ تومان به ۳۷۰ تومان افزایش یافته است.
وی در ادامه اظهار می کند که مازوت به عنوان سوخت جایگزین کارخانجات، افزایش هزینههای حمل به کارخانجات بسته به موقعیت جغرافیایی که دارند، قیمت آن را تحت تاثیر قرار داده است؛ از همین روی عملا سوخت مازوت با بهای تمام شده بیشتری نسبت به سوخت گاز در اختیار مصرف کنندگان صنعتی سیمان قرار میگیرد.
بر اساس گفته این مقام مسئول در شرکت سیمان شرق؛ کارخانههای سیمانی معمولاً در نیمه دوم سال به طور خاص از اواخر پاییز و اوایل زمستان به دلایل مختلف از جمله کاهش میزان سوخت اختصاص داده شده جهت فعالیت، اقدام به انجام تعمیرات اساسی در این بازه زمانی می کنند.
آنطور که طباطبایی بیان می کند کارخانجاتی که سوخت جایگزین ندارند، ناچار هستند که بر اساس کاهش چشمگیر اختصاص گاز، نسبت به توقف عملیات تولید کلینکر خود اقدام کنند.
معاون فروش و بازاریابی شرکت سیمان شرق تاکید دارد: در صورتی که هم گاز قطع شود و هم سوخت جایگزینی وجود نداشته باشد یا بهای تمام شده سوخت جایگزین تولید بهینه را از توجیه خارج کنید، یا سوخت جایگزین حداکثر برای برخی از کارخانجات ۱۵ روز و برای برخی دیگر یک ماه و شاید در بهترین حالت ۴۵ روز بتواند جایگزین گاز شود بعد از آن قاعدتاً با توجه به نبود سوخت برای به طور اختصاصی تولید کلینکر و استفاده بهینه و مناسب کوره های سیمانی قاعدتاً صنعت دچار توقف خواهد شد.
- مازوت سوخت ناگزیر برای مصرف گاز
او به مشکلات مصرف مازوت در صورت قطعی گاز اشاره می کند که با توجه به افزایش هزینه حمل و محدودیت در ذخیره آن، کارخانجات سیمان را با مشکلات فراوان همراه می کند. در کنار این موضوع آسیب های محیط زیستی را به معایب استفاده سوخت مازوت باید اضافه کرد.
طباطبایی در ادامه تصریح کرد: سوخت مازوت جایگزین ناگزیری برای مصرف گاز است، اما سوخت ترجیحی نیست؛ یعنی در زمانی که ضروری باشد کارخانجات به مصرف سوخت مازوت روی میآورند.
او در خصوص اینکه آیا عرضه سیمان در بورس کالا، کمکی به تغییر قیمتهای فروش سیمان در کارخانجات سیمانی کرده است؟ پاسخ کرد: این موضوع تاثیر ناچیزی در تغییر قیمت داشته است؛ چرا که عرضه سیمان در کشور مازاد بر مصرف داخلی است.
این فعال صنعت سیمانی تصریح کرد: مصرفی که ما در حال حاضر در کشور داریم کاملاً توسط تولیدات کارخانجات سیمان تامین میشود و کارخانجات مازاد هم دارند؛ به طور مثال در شمال شرق کشور به طور متوسط ۷۰ درصد آنچه که در بورس کالا عرضه میشود به فروش میرسد؛ عملا ما ۳۰ درصد عرضه مازاد در بورس کالا داریم.
او ابراز داشت: در شرایطی که مازاد عرضه بر تقاضا داشته باشیم قاعدتاً اختلاف قیمت بازار آزاد و قیمت فروش درب کارخانه کاملاً اختلاف منطقی است که ناشی می شود از قیمت فروش درب کارخانه به علاوه هزینه حمل و سود قانونی و منطقی که به عمده فروش تعلق میگیرد.
طباطبایی معتقد است: در حال حاضر در مناطق مختلف کشور این توازن تقریبا برقرار است، اگر هم در زمانهای کوتاه در فصل تابستان این تقاضا را نداشتیم بیشتر بر میگردد به عدم توانایی تولید سیمان مورد نیاز به دلیل قطعی برق در کارخانجات سیمان کشور؛ در غیر از این صورت کاملاً تقاضا در بازار پوشش داده میشود.
- الزام تعیین قیمت عرضه سیمان در بورس کالا
او در بخشی از سخنان خود به الزام تعیین قیمت عرضه سیمان در بورس کالا از سوی نهادهای دولتی اشاره می کند و می گوید: قیمتهایی که به عنوان قیمتهای پایه در بورس کالا تعیین میشود، توسط سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان تایید شده و به عنوان قیمتهای پایه در نظر گرفته میشود و کارخانجات سیمان ملزم به رعایت آن در فروش هستند.
معاونت فروش و بازاریابی شرکت سیمان شرق ضمن اشاره به این موضوع که میزان عرضه نیز توسط وزارت صمت به کارخانجات اعلام می شود و هیچ کدام از کارخانجات اجازه نمیدهند کمتر از آنچه که به عنوان عرضه حداقلی اعلام شده در بورس عرضه کنند.
او تاکید کرد که این ذهنیت در وزارت صنعت وجود دارد که با این شیوه میزان عرضه و تقاضا کاملا در بازار پوشش داده شود و عرضه قیمتهای سیمان در حداقل خود باقی بماند. این اتفاق در حال حاضر صورت گرفته است.
وی می افزاید: حال این موضوع را در کنار افزایش چشمگیر هزینههای تولید که عمدتا از اواخر تابستان امسال آغاز گردیده و باعث شده بهای تمام شده تولید سیمان به نحو چشمگیری افزایش یابد، قرار دهید و قاعدتا نتیجه منطقی می بایست افزایش قیمتهای پایه فروش متناسب با افزایش عوامل بهای تمام شده تولید باشد.
طباطبایی می گوید: این انتظار کاملا منطقی، معقول و باعث تداوم تولید خواهد شد چرا که قیمت گذاری منطقی هم برای تولید کننده و هم برای مصرف کننده مناسب است. قیمت گذاری دستوری پایین اگر چه در نگاه سطحی و ابتدایی مناسب برای مصرف کننده به نظر می رسد اما در میان مدت با از بین بردن توجیه اقتصادی تولید از یک طرف و عدم توانایی نوسازی و بهسازی صنعت از طرف دیگر باعث از بین رفتن توان تولید و نهایتا متضرر شدن مصرف کنندگان خواهد شد.