نقش اثرگذار دادههای باز در فعالیت بازار سرمایه؛قفلشکنی با حفظ محرمانگی
از سال ۱۳۸۰ مقررات افشای فوری اطلاعات توسط شورای عالی بورس اعلام شد و به دنبال آن در سال ۱۳۸۴ نیز قانون بازار اوراق بهادار به تصویب رسید. در آن زمان هدف از این اقدام آگاهی از وضعیت شرکتهای پذیرفتهشده در بورس و فرابورس اعلام شد و شرکتهای بورسی مکلف شدند که وقایع مهم و […]
از سال ۱۳۸۰ مقررات افشای فوری اطلاعات توسط شورای عالی بورس اعلام شد و به دنبال آن در سال ۱۳۸۴ نیز قانون بازار اوراق بهادار به تصویب رسید. در آن زمان هدف از این اقدام آگاهی از وضعیت شرکتهای پذیرفتهشده در بورس و فرابورس اعلام شد و شرکتهای بورسی مکلف شدند که وقایع مهم و تأثیرگذار بر قیمت اوراق بهادار خود را فوراً برای تمام سرمایهگذاران افشا کنند. همچنین بر این اساس این شرکتها موظف شدند تا در پایان هر سه ماه نیز گزارش عملکردشان را که در واقع مروری بر فعالیت شرکت در آن دوره و برآیند آن است، در اختیار عموم قرار دهند.برخی از کارشناسان بر این باورند که ارائه محض تمامی اطلاعات شرکتها میتواند موجب وارد آمدن زیانهای قابل توجهی به شرکتهای بورسی و فرابورسی شود.
در این زمینه با امیر هامونی مدیرعامل فرابورس ایران به گفتگو نشستهایم. وی بر این باور است که شفافیت موضوعی مهم است، اما این امر باید همزمان با حفظ محرمانگی اطلاعات مورد توجه قرار گیرد. وی با اشاره به رویکرد اقتصاد دادههای باز، تأکید میکند که این موضوع میتواند موجب تحول شگرفی در بازار بورس و اقتصاد کشور شود.آنچه در پی میآید حاصل گفت وگوی بورس امروز با امیر هامونی مدیرعامل فرابورس ایران است:
موضوع شفافیت موضوع بسیار مهمی است و در کشور به عنوان موضوعی علمی مطرح شده است اما برخی معتقدند که به لحاظ عملیاتی به بورس و فرابورس مرتبط نیست. بحثی تحت عنوان اقتصاد دادههای باز (Open Data Economics) مطرح است که اگر به تعریف آن توجه کرده و دایره شمولیت و عدم شمولیت آن را بررسی کنیم، میتوانیم به برخی از مفاهیم از قبیل موضوع «محرمانگی داده» بهتر برسیم.
در اقتصاد باز داده مجانی نیست و اگر میگوییم open data داریم به این معنا نیست که محرمانگی و حریم خصوصی (privacy) را تحت شعاع قرار میدهد. دادههایی که در سازمانها، ارگانها، بانکها، گمرک، امور مالیاتی، سازمان ثبت و همه دادههایی که مردم در زندگی روزمره خود با آن سر و کار دارند، دادههای اقتصادی تلقی میشوند که با حفظ محرمانگی اطلاعات اشخاص و خانواده میتواند زمینه کسبوکار شغلها را فراهم کند.
موضوع Open Data Economics به لحاظ سیستم فعلی کشورمان، به دادههایی برمیگردد که همگی در حال انتشار آن هستیم، اما حریم خصوصی را تحت شعاع قرار میدهد و اطلاعات فردی، شرکت یا خانوار را افشا میکند. بنابراین یک بعد قضیه به مدیریت این بخش و قسمتی دیگر نیز به دادههایی که در حال حاضر به غلط محرمانه تلقی میشود، برمیگردد. نه تنها این اطلاعات محرمانه تلقی نمیشوند بلکه باید کاملا باز بوده و در اختیار کسب و کارها قرار گیرد.
به نوعی در Open data Economics (اقتصاد دادههای باز) تعادل در انتشار دادهها به درستی رعایت نشده است، در یک جا اطلاعات محرمانه افراد را روی سایت در معرض دید همگان قرار میدهیم و در جای دیگر اطلاعاتی را محرمانه میدانیم که محرمانه نیست و با وجود آن میشود هزاران کسبوکار راه بیافتد.
نمونههایی از این اقدامات در خارج از کشور قابل توجه است. به عنوان مثال گفته میشود مبلسازی که قصد راهاندازی یک فروشگاه مبل را دارد، همیشه با این مساله روبهروست که کار را از چه نقطهای آغاز و فروشگاه خود را کجا تأسیس کند.به عنوان مثال آیا در منطقهای که همه مبلفروشان و پاساژهای فروش مبل فعالیت میکنند این فروشگاه باز شود یا خیر؟ این فرد میتواند از دادههای خلق شده در نظام بانکی استفاده کند، یعنی مردمی که به مبل علاقه دارند چه قشری از جامعه هستند تا بتواند بازاریابی انجام دهند. این دادهها را در مورد شهرها، ایالتها و حتی خیابانها بررسی میکند و با خرید دادهها متوجه شود که در چه بخشی میتواند فعالیت بهتری را انجام دهد.
مبل یک کالای لوکس است، بنابراین افرادی که هزینه بیشتری برای کالاهای لوکس میپردازند میتوانند در زمره خریداران مبل قرار گیرند. در حقیقت داده بانکی از جمله شرکتهایی مثل مستر کارت، ویزا کارت و … برای یک مبل فروش مناسب است.
آنها اعلام نمیکنند که دادهها به چه کسی تعلق دارد، بلکه به عنوان مثال میگویند در ۱۰ سال گذشته در فلان منطقه، این مقدار مبادله پولی انجام شده است. بنابراین کسی که میخواهد فعالیت اقتصادی داشته باشد، مثلاً همان مبلفروش، حاضر است تا دیتاهای موجود را خریداری کند و این در شرایطی است که دیتای محرمانه اشخاص در اختیار آنها قرار نگرفته است.در حقیقت خریدار اطلاعات نمیداند، دیتای فروش به چه کسی تعلق دارد و چه فردی در کجا کارت کشیده و به چه میزان خرید کرده است.
در حال حاضر چنین دادههایی را در کشور نداریم و در حالی که میگویند این دیتاها محرمانه تلقی میشوند اما اینگونه نیست. این دیتاها میتواند یک سرفصل جدید برای بازار سرمایه ایجاد کند.
به هر ترتیب جالب آنجاست که در برخی از موارد، اطلاعات مربوط به اشخاص را که محرمانه هستند در صورتهای مالی افشا میکنیم. البته این موضوع تنها به سازمان بورس یا بازار سرمایه برنمیگردد بلکه مربوط به قانون کشور و سازمان حسابرسی است.
این قوانین استانداردی را تعیین کردهاند که افراد باید در صورتهای مالی خود، ریز خریداران و فروشندگان محصول اولیه خود را اعلام کنند. وقتی روی کدال میرویم، مشخص است که شرکت X مواد اولیه خود را از کدام شرکتها تهیه کرده و به کدام شرکتهای فروخته است.
این در حالی است که چنین جریانی در کشورهای دیگر دنیا وجود دارد. اگر شرکتهای بزرگ و چندملیتی دنیا را بررسی کنید به هیچ وجه لیست شرکتهایی که مواد اولیه آن شرکت را تهیه میکنند در صورتهای مالی نمیبینید.
این مسئله پنهان است و کسبوکار آنها نیز از همین راه میگذرد، اگر این مسئله مشخص شود که با چه کسی خرید و فروش دارم رقیب من از این اطلاعات به نفع خود استفاده میکند.
شرکتهایی را در ایران داریم که در یک صنعت خاص تنها یک شرکت آنها بورسی است و بقیه رقبا همچنان خارج از بورس قرار دارند، این یک اختلاف پتانسیل ایجاد میکند، به این معنی که شرکتی که در بورس و فرابورس است به دلیل اینکه تمامی لیست مشتریان و خریداران محصولش در سایت کدال افشا شده است، هزینه این رقابت منفی را میپردازد. رقبا از اطلاعات این شرکت خبر دارند، اما این شرکت از صورتهای مالی رقبای خود خبر ندارد. در نتیجه شرکت با بورسی شدن خود متضرر میشود.
تاکنون ۵۰۰ شرکت داشتیم که درصدد بودند وارد فرابورس شوند، اما در بسیاری از موارد به دلیل آنکه برخی از استانداردها را نداشتند به آنها اجازه ورود ندادیم که یکی از این استانداردها شفافیت بود. برخی از این شرکتها، شرکتهای بسیار خوبی بودند اما به همین دلایل از جمله اینکه موضوعی که در مورد افشای اطلاعات در مورد آن صحبت کردم، از ورود به بازار سرمایه منصرف شدند. این همان چیزی است که من پیشتر در سخنرانیهایم تحت عنوان «باز تعریف مرز محرمانگی در انتشار دادهها» عنوان کردم.یعنی وقت آن رسیده است یکبار با نگاه کاملاً اقتصادی و حفظ رقابت بین رقبا، باز تعریفی از محرمانگی داشته باشیم.
در شرایط تحریم به طریق اولی این مسئله اهمیت مییابد، به عنوان مثال در اطلاعات برخی از دستگاهها، اسم، آدرس، کد ملی، مدیرعامل و اعضای هیاتمدیره مشخص میشود، این امر منشایی برای اوفکت (اداره خزانه داری آمریکا) میشود تا این افراد را در لیست تحریمها قرار دهند.
بهاینترتیب دشمنان با شناسایی افراد و روابط شرکتها با یکدیگر میتوانند به اطلاعات موردنظر خود دست یابند. در حال حاضر که در جنگ اقتصادی قرار داریم، فرماندهی این جنگ که در وزارت خزانهداری آمریکا قرار دارد، از این اطلاعات استفاده میکند. در این مقر فرماندهی افرادی متخصص شرکتداری حضور دارند و از اطلاعات سایتها و دستگاههای کشور استفاده کرده و منافذی را که کشور به وسیله آنها بتواند تحریمها را مدیریت کند، از بین میبرد. در این شرایط باید بهطریق اولی مرزهای محرمانگی را در کشور تعریف کنیم.
آیا پیشنهادی به سازمان بورس یا سازمان حسابرسی برای تعریف این موارد دادهاید؟
در این مورد گزارش کاملی به سازمان بورس دادهایم که در حال مطالعه است. این موضوع بسیار جدی است و مدیریت آن یک شبه انجام نمیشود. در این زمینه لازم است تا اساتید رشتههای کمی از جمله رشتههای آمار، ریاضی، علوم، کامپیوتر و … کمک کنند. روشهای آماری وجود دارد که حتی اگر دیتا مجهول باشد، به وسیله آنها میتوان صاحب دیتا را کشف کرد.
این موارد بحثهای کاملاً علمی است که باید اساتید ریاضی، آمار، علوم مهندسی کامپیوتر و برق و کنترل، برای حل این مسئله کمک کنند. در حال حاضر در وزارت ارتباطات کاری تحت عنوان پروژه (Open data) شروع شده که در حال پیادهسازی برای کل کشور است. البته پیش از این نیز تحت عنوان پروژه «بیتا» این مسئله پیگیری میشد، تا دستگاهها بتوانند با توجه به سطح اطمینان و نظارتی که در کشور مطرح است به یکدیگر سرویسهایی را بدهند.
به عنوان مثال این مسئله میتواند در نظام سلامت و بهداشت مطرح شود. ممکن است این مسئله مستقیماً به بازار سرمایه مربوط نبوده و بخش کوچکی از آن را در بربگیرد، اما Open data Economics (اقتصاد دادههای باز) بحث گستردهای در نظام سلامت و بهداشت دارد.
پیشنهادی که شما به سازمان بورس دادهاید به چه موردی برمیگردد و در نظر دارید در چه بخشی همکاری کنید؟
این یک پروژه است که اگر شروع شود در مفهوم Open data Economics بخش کوچکی را در بازار سرمایه در نظر داریم روی آن کار کنیم، اما همه بخشهای دیگر که به نوعی با این موضوع در ارتباط هستند میتوانند صاحب بحث شوند و به این موضوع کمک کنند.
در این پیشنهاد شما سازمان بورس از وزارت اقتصاد این موضوع را پیگیر میشود یا سازمان دستورالعملهای خود را تغییر میدهد؟
نه باید ببینیم که برای بورس چه کاری در حوزه دادههای باز میتوانیم انجام بدهیم. در حوزه بازار سرمایه روشهای متفاوتی برای حفظ محرمانگی دادههای بزرگ وجود دارد و قابل استفاده است که دادههای باز مجهول، مستعارسازی داده، محرمانگی تفاضلی و روش پنج-پنجاه از جمله روشهایی است که در این زمینه به کار میروند. به عنوان مثال به جای نام شرکت، نام اختصاری یا مستعار بگذاریم و در اعلام واگذاریها از این اسامی استفاده کنیم.یا بگویم در سال مالی xx13، چه اقداماتی انجام میشود، این XX کردن موجب میشود سال مالی، هویت فروشنده و خریدار افشا نشود. در واقع این اسم برداشتن و نقاب گذاشتن، همان مجهولسازی و مستعارسازی دیتاها است. به هرترتیب باید یکسری از این اقدامات را در دستور کار داشته باشیم که توانستهایم بخشی از آنها را در Tsetmc انجام دهیم، اما با همان روش آماری BI، به راحتی میتوان هویتها را سنجید.
آیا در این رابطه موضوعی را مکتوب کردهاید؟
گزارشی ۳۰- ۴۰ صفحهای در این باره مکتوب کردهایم، مقالات و سخنرانیهای نیز در این باره ارائه و این موضوع در محافل علمی نیز مطرح شده است. در کل، این مفهوم موضوعی مالی و حسابداری نیست، بلکه باید پروژهای برای آن تعریف شود که در وزارت ارتباطات کار روی آن شروع شده است. بازار سرمایه نیز در این زمینه باید نقشی داشته باشد.
بهکارگیری Open data به ازای تعداد تراکنشی که در بازار سرمایه شکل میگیرد، میتوان بهترین جایگاه باشد. ما در اینجا لحظهای و ثانیهای در حال مبادله هستیم، حجم دادههای تولیدشده میتواند data Economic Big را به دنبال داشته باشد و سرفصل جدید درآمدی برای بورسها محسوب شود و سایر صنایع و شرکتها تبلیغاتی و یا شرکتهایی که به دنبال راهاندازی یا جمع کردن کسب و کاری هستند، کمک کند.
پاسخ سؤالاتی مانند اینکه چرا بازار سرمایه رشد نمیکند یا چرا بانکمحور هستیم، همه به این موضوع برمیگردد. این به آن معناست که اگر ما دیتای سالم و شفافی داشته باشیم و رفتار مالی و اقتصادی مردم را بررسی کنیم، همین شرکتها، کارگزاریها، تأمین سرمایهها و مشاوران سرمایهگذاری بهترین سرمایهگذاران ما هستند.
در حال حاضر که این دادهها وجود ندارد آنها نمیدانند کجا باید سرمایهگذاری کنند، اما با وجود این دیتاها بسیاری از مشکلات آنها حل میشود. اینکه کدام استان چه فرهنگی دارد و با توجه به آن چه محصول مالی مورد نیاز آن است، با این دیتاها مشخص میشوند. به طور مثال مردم یک استان ریسکپذیر هستند و این درحالی است که استان دیگر ریسک گریز هستند.
در مواردی که مردم ریسکپذیر نیستند باید با استفاده از اوراق با درآمد ثابت سرمایهگذاری انجام دهیم، اما در مورد استانی که مردم آن ریسکپذیر هستند و سرمایه ارائه میدهند شرایط متفاوت است. معتقد نیستم که باید جلوی شفافیت گرفته شود بلکه این امر میتواند شفافیتبخش باشد، تنها در این میان موضوع باز تعریف مرز محرمانگی مطرح است.
نظر شما درباره اینکه گفته میشود open data مانع شفافیت بازار و به ضرر سهامداران خرد است، چیست؟
معتقدم موضوع open data باید به درستی و با حفظ محرمانگی و امنیت دادهها انجام شود. این موضوع هم در قوانین کشور موجود است و هم در اسلام بر آن تأکید شده است. دادههای محرمانه افراد مقدس است و باید حفظ شود. اگر به درستی بتوانیم open data را پیادهسازی کنیم فکر میکنم که خیلی از اتلاف منابعی که در کشور داریم میتواند مرتفع شود. این موضوع به مردم، سهامداران، جامعه و کسب و کارها بهتر کمک میکند، تا اینکه منابع داشته باشیم و در جاهای نابهینه بخواهیم سرمایهگذاری کنیم.
سرمایهگذاری نباید به گونهای باشد که مردم متضرر شوند، اگر شما پروژهای را در فرابورس کلید بزنید، open data به آن کمک بسیاری میکند، این اقدام به نفع جامعه و مردم تمام میشود