بورس؛ برنده ی از پیش باخته
بازار بورس در آخرین سال قرن ۱۳ شمسی فراز و فرود های زیادی را تحربه کرد، بطوری که در همه چیز رکورد جدید ثبت کرد. از حجم معاملات گرفته تا بیشترین رشد و بیشترین افت تاریخی شاخص کل!!
به گزارش بورس امروز، اما با این حال باز هم شاخص کل در سال ابر تورم تاریخی و رکورد تحریمی، بازده بیش از ۱۴۰% را تا واپسین روزهای سال به ثبت رسانده است. هرچند بر اساس آمار می توان گفت که بازار بورس بهترین بازدهی را در بین بازارهای رقیب داشته اما باید بگویم که بورس ما امسال یک برنده ی از پیش باخته بود!
اتفاقاتی که در سال اخیر در روند بازار سهام شکل گرفت در نوع خود بی نظیر بود. در دوران کرونا زده جهان که کل بازارهای جهانی و از جمله اغلب کسب و کارها در ایران، رکودی ترین روزگار خود را سپری می کردند و از طرفی کشور شاهد شدیدترین تحریم ها بود، بازار سهام به سوگلی بازارهای ایران تبدیل شد و با حمایت همه جانبه دولت و همه مقامات کشور، روزهای رویایی را سپری کرد. بطوریکه در کمتر از ۶ ماه به بازدهی حیرت انگیز ۳۰۰ درصدی رسید. غافل از اینکه حالا در کمتر از ۵ ماه باید نیمی از این بازدهی را ازدست بدهد. در این میان دولت بازنده بزرگ بود.با وجود بهترین بازدهی سالانه بورس در میان رقبای خود، دولت باخت! نه بخاطر افت سنگین و سریع بازار که به هرحال افت و خیز ذات بازار است، بلکه به خاطر ایجاد بی اعتمادی عمیق در بین مردمی که اغلب فعال بازار سرمایه به آن دچار شده بودند. مردمی که شاید تا چند ماه پیش اطلاعات و شناختی از بورس سهام نداشتند اما با تبلیغات گسترده و اصرار عالی ترین مقامات دولتی راهی بازار سرمایه شده بودند. اما وقتی که دولت موفق به تحقق اهداف بودجه ای و کسب درآمد خود ازبازار سرمایه شد، بازار سهام را رها کرد و افراد زیادی زیان دیدند بخصوص تازه واردها. در حالی که بیشترین اقبال تاریخی عموم جامعه به بورس در یک سال اخیر شکل گرفته بود که به خودی خود می توانست رخداد مبارکی باشد و شروعی برای به تعادل رساندن بازار سرمایه و بازار پول باشد؛ اما استفاده ابزاری دولت از بازار سرمایه سبب شد تا اعتماد جامعه به دماسنج اقتصاد کشور به شدت خدشه دار شود و حالا بازگرداندن این اعتماد از دست رفته نیز کاری بس مشکل است.
همین بی اعتمادی منجر شد تا قیمتهای بسیاری از سهام در سطوح منطقی و ارزنده قرار گیرند و از طرفی قیمت های جهانی در شرایط بسیار مطلوبی قرار دارند و قیمت دلار هم در محدوده منطقی متعادل شده است. به رغم این شرایط مناسب باز هم جسارت خرید در نزد فعالین بازار وجود ندارد و بازار پس از اصلاحی تند و تیز وارد فاز فرسایشی شد.
شاید بتوان گفت که فارغ از سیاست دولت که در بالا صحبت شد، مهمترین و تاثیر گذارترین رخداد در نیمه اول سال، بحث کرونا بود که تاثیرات خاصی بر اقتصاد داشت و مهمترین رخداد نیمه دوم سال هم انتخابات آمریکا بود که تاثیرات خاص بر بازار ما داشت و تلقی ها از بازگشت سریع آمریکا به برجام این تصور را ایجاد کرده بود که افت شدید دلار قطعی است. این موضوع هم سرمایه گذاران را منفعل کرد و به رکود و افت بازار سهام دامن زد. هرچند، هرچه زمان گذشت مشخص شد که از آن تغییرات سریع و شدید خبری نیست اما ترس و بی اعتمادی ترکیبی است که به سختی می توان از آثار زیانبارش رهایی یافت.
امید است که مسئولین محترم اقتصادی کشور زین پس قدر فرصت های پیش آمده برای توسعه و رشد بازار سرمایه را بیشتر بدانند و و مجددا در این خصوص فرصت ها را به تهدید تبدیل نکنند. در حال حاضر وضعیت شاخص کل و بورس به گونه ای است که بازار پتانسیل و آمادگی بازگشت به ریل منطق و رشد معقول را دارد و با ایجاد آرامش و اعتماد سازی قطعا آماده یک روند رو به رشد و مناسب خواهد بود.