سبدگردانها؛ جمعیت حرفهای در بازار سرمایه
سال گذشته درخواستهای بسیار زیادی برای دریافت مجوز سبدگردانی به سازمان بورس ارائه شد که در نهایت در سال جاری به این درخواستها پاسخ داده و مجوز صادر شد. از سوی دیگر با توجه به ارائه درخواستهای جدید در سال جاری اکنون این سوال مطرح است که آیا با توجه به روند حاکم بر بازار سرمایه، آیا این تعداد مجوز مورد نیاز بازار است؟ آیا همچنان بازار سرمایه با ورود نقدینگی همراه خواهد بود؟
در پاسخ به این سوال باید به این موضوع اشاره کرد که دریافت مجوزهای جدید سبدگردانی با توجه به مجوزهایی که از قبل در سبدگردانی وجود داشته، اثر مثبت و منفی بر بازار نداشته است و افزایش و یا کاهش مجوزها مشکلی را متوجه بازار نمیکند. باید در نظر داشت که اساس بازار سرمایه را روند سرمایههای اساسی شکل میدهد، اما در این میان صدور این مجوزها خبر خوبی برای توسعه بازار است و اتفاق مثبتی محسوب میشود.
هرچه تعداد نهادهای تخصصی در بازار سرمایه افزایش یابد به توسعه بازار کمک خواهد کرد. در هنگام رشد بازار افراد بسیاری به صورت مستقیم به سرمایهگذاری در بازار سرمایه پرداختند. این درحالیست که سرمایهگذاری غیرمستقیم این افراد، سودآوری مطمئنتری را برای آنها تضمین میکرد. در این زمینه یکی از نهادهایی که می تواند کمک به افراد برای منتج شدن به یک سرمایهگذاری خوب و مطمئن منتهی شود، خریداری سهام با استفاده از سبد گردانها است.
توان جوابگویی بازار
یکی از سوالاتی که در این بین مطرح میشود توان پاسخگویی بازار سرمایه به ورود این حجم از نقدینگی است؟ همانگونه که پیشتر گفته شد فعالیت این سبدگردانها به توسعه بازار کمک میکند و مشکل ورود نقدینگی را تا حد زیادی از بین میبرد. در حقیقت نهادهای موجود در بازار سرمایه میتوانند با استفاده از تبلیغات خود و کارهای حرفهایشان افراد بیشتری را به بازار سرمایه جذب کنند. این در صورتی است که کلیه سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی این بازار و سیاستگذاریهایی که در این بازار شکل میگیرد در راستای بکار گیری این ابزارها باشد.
در این میان باید توجه داشت که شرط اول ثبات در بازار این است که روند بازار متغیرهای کلان اقتصادی و سیاستگذاریهایی که شکل میگیرد موجب ثبات بازار شوند و در جهت بکار گیری این ابزارها می تواند تسهیلکننده این مسیر باشد. در سالهای اخیر یکی از اشکالات به وجود آمده در بازار این بود که فعالان بازار سهام نتوانستند نقدینگی خود را به خوبی مدیریت کنند، در نهایت این مشکلات منجر به ایجاد سبد گردانی به عنوان یک نهاد مالی شد. تشکیل این نهادها مربوط به بازار سرمایه کشورمان نبوده و در دل تمام بازارهای مالی، نهادهای فعالی هستند که مانند سبدگردانها و شرکتهای سرمایهگذاری بخشهای مختلفی از بازار را پوشش میدهند.
از ابتدای امر فلسفه تشکیل این سبدگردانها خریدوفروش سهام بوده و تجربه نشان میدهد که اگر قرار باشد که همه کارگزاریها خود دست به فعالیتهای اقتصادی بزنند شاهد شکلگیری تضاد منافع خواهیم بود، این در حالی است که این موضوع برای سبدگردانها وجود ندارد. معاملات سبدگردانها باید از سوی کارگزاریها انجام شود. شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری نیز به عنوان بخش دیگری از بازار سرمایه روبروی سبد گردانها قرار نمیگیرند. در حقیقت بازار سرمایه کشورمان قرار است از سوی نهادها و سازمانهای مختلف کامل شود تا شرایط توسعه بیشتر بازار فراهم شود. در این میان فعالان بازار سرمایه هرچه به سوی تشویق شکلگیری و فعالیت این نهادها گام بردارند بهتر میتوانند به رشد بازار سرمایه کمک کنند.
نگاه منفی به مجوز فروشی
در این میان این احتمال وجود دارد که در صورت شکلگیری رکود شدید بر بازار سرمایه و خروج نقدینگی از بازار سبد گردانها دست به مجوز فروشی بزنند؛ اما باید گفت که مجوز فروشی زمانی اتفاق میافتد که انحصار وجود داشته باشد. شرایط، فعالیت شرکتها را مشخص میکند و باعث میشود که حرفهای و قویترها در بازار بمانند، و در مقابل آنهایی که خدمات آنها از کیفیت لازم برخوردار نیست در این بازار رقابتی میدان را باید ترک کنند.