زمان حرکت بازار سرمایه فرا رسیده است
اسماعیل بیات درباره مصاحبههای اخیر با موضوع تداوم اصلاح بازار و اصلاح قیمتی ۳۵ شرکت حاضر در بازار که ۷۵ درصد ارزش آن را به خود اختصاص دادهاند به خبرنگار بورس امروز گفت: بهطور کلی چهار صنعت فلزی، معدنی، پتروشیمی و پالایشی بیشترین ارزش بازار را به خود اختصاص دادهاند. وی افزود: طبق بررسیهای بنده […]
اسماعیل بیات درباره مصاحبههای اخیر با موضوع تداوم اصلاح بازار و اصلاح قیمتی ۳۵ شرکت حاضر در بازار که ۷۵ درصد ارزش آن را به خود اختصاص دادهاند به خبرنگار بورس امروز گفت: بهطور کلی چهار صنعت فلزی، معدنی، پتروشیمی و پالایشی بیشترین ارزش بازار را به خود اختصاص دادهاند.
وی افزود: طبق بررسیهای بنده ۴۰ شرکت از صنایع یادشده ۶۰ درصد ارزش بازار را به خود اختصاص دادهاند، اگر شرکتهای کوچکتر حاضر در این صنایع را به همراه هلدینگهای مرتبط همچون «وبانک»، «وغدیر» و «وصندوق» به این آمار بیافزاییم، به طور کلی ۵۰ شرکت حاضر ۷۰ درصد ارزش بازار را به خود اختصاص دادهاند.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه سودسازی اصلی بازار بر دوش چهار صنعت یادشده است، گفت: زمانی که میگوییم P/E فوروارد بازار سرمایه به عدد ۱۲ و میانگین P/E پتروشیمیها به ۷ یا ۸، فلزیها ۱۰ و پالایشیها ۱۲ میباشد، یعنی این شرکتها بیشترین سودسازی بازار را به خود اختصاص دادهاند.
بیات با ذکر دو روش علمی بیادی و تکنیکال به بررسی چهار صنعت یادشده پرداخت و گفت: تحلیلگران بنیادی با استفاده از متغیرهای کلان اقتصادی، صنعت و شرکت به خرید سهام میپردازند که این خریدها خود را روی نمودار خود را نشان میدهد.
وی با اشاره به اینکه تحلیلگران تکنیکالی معتقدند همه عوامل اثرگذار خود را در نمودار نشان میدهند، اظهار کرد: این تحلیلگران تکنیکال با توجه به سیگنالی که دریافت میکنند به خرید سهام میپردازند. بعضی از سرمایهگذاران نیز از هر دو روش برای انتخاب سهام بهمنظور خرید استفاده میکنند.
این کارشناس بازار سرمایه با فرض اینکه تحلیلگران تکنیکال هیچگونه تحلیل بنیادی انجام نمیدهند، ادامه داد: اکنون که نیمی از سال را پشت سر گذاشتهایم شاهد انتشار گزارشهای ۶ ماهه شرکتها خواهیم بود. یک تحلیلگر بنیادی از گزارشهای منتشر شده انتظارهایی دارد که در صورت محقق نشدن آغاز به فروش سهام میکند.
بیات گفت: فشار فروشی که در آن زمان بر سهم وارد میشود منجر به اصلاح بنیادی در سهم یادشده میشود، در ادامه که این اصلاح بر نمودار قابل مشاهده بود، چارتیستها ( تحلیلگران تکنیکال) نیز این افت قیمتی سهام را مشاهده میکنند. به میزان تفاوتی که بین انتظارات تحلیلگران بنیادی با نتایج گزارشات منتشر شده شرکت وجود دارد، اصلاح میتواند عمیق باید و یا به صورت سطحی اما زماندار رخ دهد.
صنایع اصلی در اول صف اصلاح بودند
وی افزود: همان طور که میدانیم بازار دو ماهی است که وارد فاز اصلاح شده است، در این میان، صنایع اصلی بازار بسیار زودتر اصلاح خود را انجام دادهاند.
این کارشناس بازار سرمایه با یادآوری اینکه صنایع مذکور عامل سودسازی بازار سرمایه هستند گفت: میانگین نرخ تسعیر ارز نیمایی برای این صنایع در ۶ ماهه گذشته ۱۶ هزار تومان بوده است. در صورتی که هماکنون نرخ دلار نیمایی به حدود ۲۴ هزار تومان و نرخ ارز آزاد به ۳۲ هزار تومان رسیده است.
بیات با بیان اینکه، نتایج این افزایش قیمت دلار نیمایی بیشتر از انتظارهای تحلیلگران است حتی در این مقطع به عنوان سیگنال خرید این صنایع درنظر گرفته میشود، گفت: فروشنده در بازار همواره حضور دارد زیرا برخی افراد به نقدینگی موجود نیاز دارند بنابراین حتی در قیمتهای پایین نیز امکان حضور فروشنده هست؛ برای نمونه زمانی که قیمت نماد «فارس» از ۳ هزار تومان کنونی در تابلو به ۲۰۰ تومان در ۲ یا ۳ ماهه آینده برسد، همچنان فروشنده وجود دارد.
بازار اصلاح قیمتی و زمانی خود را طی کرده است
وی افزود: با تجربه چند ساله حضور در بازار سرمایه این واقعه را باره مشاهده کردهام، آنچه اکنون اهمیت دارد پاسخ به این پرسش است که آیا از لحاظ بنیادی و تکنیکال باید افت بازار را مشاهده کنیم یا خیر. نمودارها نشان میدهند که بازار اصلاح قیمتی و زمانی خود را طی کرده است.
این کارشناس بازار سرمایه با ذکر اینکه دو تحلیل تکنیکال و بنیادی همپوشانی دارند، گفت: این همپوشانی نشان میدهد که اصلاح بازار انجام شده و اکنون زمان حرکت بازار است، متغیر اصلی این صنایع قیمت ارز میباشد که سبب افزایش سودسازی این صنایع میشود.
بیات با بیان اینکه تغییرات آینده را نیز در آینده خواهیم دید که نرخ ارز را به چه مقدار میرسانند، اظهار کرد: اکنون تنها قیمت کنونی را در نظر میگیریم و تحلیلهای خود را بر مبنای آن میسنجیم. درصورتی که ارزش جایگزینی مشاهده میکنیم که ارزش بازار به ۱۶۰ میلیارد دلار رسیده است.
وی ادامه داد: هماکنون صنعت پتروشیمی از ارزش ۵۰ میلیارد دلاری برخوردار است که با ۲۰۰ میلیارد دلار نیز در کشور قابل جایگزین نمیباشد. در صنعت فولادی حتی شرکتی همچون فولاد مبارکه که از ارزش جایگزینی ۱۳ تا ۱۴ میلیارد دلار برخوردار است نیز قابلیت جایگزینی با ۳۰ یا ۴۰ میلیارد دلار نیز قابلیت جایگزینی ندارد.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه باید برای تعیین ارزش این شرکتها نشستی برگزار شود گفت: این نشست باید انجام شود تا ارزش جایگزینی این شرکتها، جایگاه کنونیشان در جهان و برند سازیشان برای سرمایهگذاران افشا شود.
بیات با بیان اینکه بحث کنونی ما سودآوری این شرکتهاست، ادامه داد: قیمت ارز که ۷۰۰ درصد طی ۲.۵ سال گذشته افزایش داشته است را با اینکه یک شرکت DPS 50 تومانی برای سهامداران خواهد داشت مقایسه کنیم، معنایی ندارد. آنچه اهمیت دارد این است که یک مدیر باتوجه به جایگاه خود باید چه مطالبی را بر زبان آورد.
وی با بیان نمونهای افزود: اگر فردی در سمت یک شهروند بدانیم زمینه اظهارنظر در هر حوزهای دارد اما اگر سمتی همچون رئیس جمهوری را برایش در نظر بگیریم در این سمت باید مراقب گفتهها و اظهارنظرهای خود باشد زیرا تبعات آن گفتهها میتواند بسیار سنگین باشد بنابراین افراد زمانی که در سمتی همچون مدیریت بورس و اوراق بهادار و سایر زیرمجوعههای آن باید متوجه نوع اظهارنظر و تبعات آن باشند.
تئوری All Win اکنون در جهان مرسوم است
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه اکنون تئوری بازیهای برد برد (win_win) در جهان منسوخ شده است، گفت: اکنون تئوری که وجود دارد تئوری all win است یعنی برد باید برای همه باشد. به عبارت دیگر افراد در سمتهای مختلفی همچون مدیر بازار سرمایه تا سهامداران باید بهگونهای عمل نمایند که دیگران نیز منتفع شوند.
بیات اظهار کرد: لازمه انتفاع دیگر افراد بر این است که سرمایهها به درستی هدایت شوند، افراد از بازارهای کاذب خارج و از سفتهبازی دور شوند. نتایج این تصمیمهای به کنترل تورم، بازار ارز میانجامد و رفاه کشور را افزایش میدهد. اکنون که کشور در تنگنای اقتصادی قرار دارد و از کبود ارز رنج میبرد، باید تمامی توجهات را به سمت بازار سرمایه هدایت کنیم.
وی افزود: نباید اظهارنظر خود را به گونهای بیان کنیم که بازار را محل نامناسبی برای سرمایهگذارها جلوه دهیم. اینکه بگوییم بازار سرمایه همچنان میتواند اصلاح کند، درست نیست. نمیتوان گفت که اصلاح بیشتر این صنایع تمامی مشکلات را رفع خواهد نمود. حدود ۶۵۲ شرکت در بازار سهام روی تابلو مورد معامله قرار میگیرند که در این میان ۵۰ شرکت حدود ۷۰ درصد ارزش بازار را به خود اختصاص دادهاند.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: باید فکری به حال آن ۶۰۰ شرکت دیگر کرد که تنها ۳۰ درصد ارزش بازار را به خود اختصاص دادهاند که از لحاظ اماری رقمی بالاست. هرچند برخی از این ۶۰۰ شرکت با ارزش بیشتر از ارزش واقعی خود در حال مبادله است که برای نمونه فرض میکنیم به طور کلی ۵۰ نماد از ۶۰۰ نماد باقیمانده حداکثر با ارزش ۵۰ هزار میلیارد تومان بیشتر از میزان واقعی مبادله میشوند.
بیات ادامه داد: این عدد در مقابل ارزش ۷,۰۰۰ هزار میلیارد تومانی بازار سرمایه معنا ندارد و نمیتوان به کل بازار سرمایه تعمیم دهیم بلکه باید قوانینی را تدوین کرد که این شرکتها دچار حباب قیمتی و سفتهبازی نشوند، برای نمونه این شرکتها را ملزم به افشا گزارشهای بیشتری کرد تا همگام با بازار رشد کنند.
وی افزود: زمانی که یک مسئول از تداوم افت بازار سخن میگوید نمیتوان انتظار داشت سرمایهگذاران عمده حاضر در بازار که شامل حقوقیها، دولتیها، شبه دولتی و خصولتیها میشوند از بازار حمایت کنند. این دسته در ادامه این گفتهها نه تنها از بازار حماتی نخواهند کرد بلکه به سرکوب بازار میپردازند.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به حمایت همه جانبه مسئولان کشوری گفت: در زمانی که همه مسئولان از رهبر معظم انقلاب _مد ظله العالی_ تا رئیس جمهوری، قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی به حمایت بازار سرمایه میپردازند، اظهارنظر و دید کوتاه مدتی که مسئولان بازار سرمایه دارند تعجب برانگیز است.
بیات ادامه داد: چنین مسئولی سبب کوتاه مدتی شدن دید سهامداران در بازار سرمایه میشود، هماکنون باید دیدگاه سرمایهگذاری را جا انداخت حتی اگر بازار سرمایه ۳۰ درصد حباب داشته باشد. در صورتی که این حباب وجود ندارد و صنایع سودآور باید از ارزش واقعی این صنایع ۵۰ درصد بالاتر از ارزش مبادلاتی کنونی است.
مراقبت از بازار در زمان رشد
وی افزود: با فرض اینکه ۳۰ درصد حباب نیز موجود باشد باید مردم را به این بازار ترغیب کنیم. آنچه باید اجرا شود کنترل انتظاراتی است که در زمان رشد رخ میدهد بنابراین باید انتظارهایی که روزانه به میزان پنج درصد به وجود میآیند را کاهش دهیم و در زمان رشد بازار مراقب آن باشیم.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان لزوم به روز شدن قوانین بازار سرمایه اظهار کرد: زمانی که یک شرکت با ۲۰۰ میلیارد برگ سهام با ۵۰ میلیون عرضه و تقاضا روزانه ۵ درصد منفی یا مثبت شود یک معضل در بازار سرمایه است. باید با دیدگاهی بلندمدت به دنبال چارهای برای چنین معضلاتی باشیم.
بیات در نهایت گفت: باید منافع سهامداران و ذی نفعان مورد توجه قرار گیرد. این درحالی است که تئوری منافع سهامداران جای خود را به تئوری منافع ی نفعان داده است. این عبارت یعنی باید منافع همه افرادی که از این اطلاعات ذینفع میشود که عموم جامعه را تشکیل میدهند حفظ شود. انشاءالله شاهد باشیم که بازار سرمایه به جایگاه واقعی خود یعنی سرمایهگذاری در کشور برسد.