یک کمربند یک جاده فرصت یا تهدید؟
نوراله بیرانوند،معاون برنامه ریزی و اقتصاد حمل و نقل راه آهن عنوان کرد:کمربند اقتصادی چین یا آنچه یک کمربند یک جاده نامیده می شود مهمترین ابتکار بین المللی چین جدید است و چینیها درنظردارند با اجرای این مگاپروژه والهام ازجاده ابریشم باستانی ارتباطات بین قاره ای رابا محوریت چین متحول سازند.جاده ابریشم که بیش از دو هزار سال […]
نوراله بیرانوند،معاون برنامه ریزی و اقتصاد حمل و نقل راه آهن عنوان کرد:کمربند اقتصادی چین یا آنچه یک کمربند یک جاده نامیده می شود مهمترین ابتکار بین المللی چین جدید است و چینیها درنظردارند با اجرای این مگاپروژه والهام ازجاده ابریشم باستانی ارتباطات بین قاره ای رابا محوریت چین متحول سازند.جاده ابریشم که بیش از دو هزار سال پیش مورد استفاده بود،به عنوان پلی ارتباطی بین چین و کشورهای آسیایی اروپایی و آفریقایی سهم مهمی رادرتجارت و مبادلات فرهنگی بین مناطق مورداشاره ایفا نموده است. این جاده شاهراه تجارت زمینی چین با آسیای جنوبی و غربی و اروپا و آفریقا از راه آسیای مرکزی در روزگار قدیم بود.
در سالهای اخیر، و باتوجه به باز آفرینی نقش ارتباطات دردنیای امروزی ایده احیا جاده ابریشم توسط اندیشمندان غربی و شرقی مطرح گردید. دراین زمینه طی دودهه اخیردوطرح اصلی ارایه شده است یکی طرح جاده ابریشم مدنظر ایالات متحده است که در سال ۲۰۱۱توسط، وزیرخارجه وقت این کشور بر اساس مطالعات گسترده فردریک ایده پرداز اصلی طرح جاده ابریشم جدید ارایه شد .براساس طرح آمریکایی جاده ابریشم زیرساختهای روسیه (جادهها، خطوط آهن و خطوط انتقال انرژی ) به کشورهای آسیای مرکزی و پس از آن به افغانستان، پاکستان و هند متصل می شوند .این طرح سعی دارد با بیرون نگاه داشتن ایران و نادیده انگاشتن اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک آن به نوعی از ایفای نقش ایران در منطقه بکاهد و راههای جدیدی را برای دسترسی به شرق پایه گذاری نماید .
اماطرح دوم که پروژه استراتژیک کشورچین تحت عنوان یک کمربند یک جاده ((one belt one roadکه به اختصارOBORنامیده می شودو درسال۲۰۱۳ توسط رییس جمهوراین کشوردرسفربه قزاقستان رونمایی شد باهدف گسترش حوزه تاثیرگذاری این کشوردرعرصه های مختلف اقتصادی سیاسی و جغرافیایی بین المللی تدوین گردیده است وباتوجه به ابعاد عظیم تاثیرگذاری اش پس از رونمایی از آن ازطرف چینیها عملا طرح آمریکاییها به محاق فراموشی سپرده شد. طرح خلاقانه چین با واکنشهای مختلفی ازطرف صاحب نظران وکنشگران سیاسی واقتصادی درکشورهای مختلف مواجه شده است.
به نظرمی رسدچینیها بادرک عمیقی از موقعیت اقتصادی سیاسی خود و تحولات جهانی درزمینه های مختلف به دنبال بازتعریف جایگاه چین درپهنه بین الملل می باشند. با پایان یافتن جنگ سرد و حادث شدن انقلاب ارتباطات واطلاعات و گسترش رعد آسای پدیده جهانی شدن شاهد شکل گیری نظم جدیدی از زنجیره تامین جهانی و افزایش حیرت انگیز حجم تجارت جهانی وایجاد قطبهای جدید اقتصادی هستیم. این تحولات چینیها را برآن داشت تا با درک اهمیت حمل ونقل وارتباطات بعنوان یکی از زیرساختهای حیاتی برای توسعه پایدار چنین پروژه عظیمی را طراحی و اجرا نمایند.
طرح جاده ابریشم چین که بدون ملاحظات ایدئولوژیک و بر مبنای واقعیتهای ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک، سازماندهی شده است، احیای جاده ابریشم قدیم و توسعه آن را مدنظر دارد .این طرح با هدف اعمال سیاست های دوستانه در قبال کشورهای همسایه و ارائه بازده برد-برد برای همه کشورهای منطقه و همچنین جهان معرفی شده است.طرح مورداشاره ۶۵ کشور را در سه قاره آسیا اروپا و آفریقا در برمی گیرد که بالغ بر ۶۲ درصد جمعیت جهان حدود ۳۹ درصد از مساحت زمین و ۳۰ درصد از تولید ناخالص جهان را شامل می شود.
وازیک کریدوردریایی و ۶ کریدورخشکی به شرح زیرتشکیل می گردد:۱-کریدوردریایی که ازسواحل چین به دریای مدیترانه امتدادمی یابد۲-کریدورچین- مغولستان-روسیه که چین را به شرق روسیه متصل می نماید۳-کریدورچین-آسیای میانه_غرب آسیاکه ازطریق آسیای میانه وایران چین را به ترکیه وسپس اروپا متصل می نماید۴-کریدورچین-ایندوچین که جنوب چین را به سنگاپورمتصل می نماید۵-کریدورچین –میانمار-بنگلادش-هندکه جنوب چین را به مبانمارمتصل می نماید۶-کریدورچین-پاکستان که جنوب غربی چین را به پاکستان متصل می نماید۷-کریدورچین-قزاقستان- روسیه بعنوان پل جدیدی اوراسیا.
بابررسی اسنادی که تاکنون منتشرشده است می توان اهداف زیررابعنوان اهداف اصلی این طرح برشمرد:
-تسهیل جریان ارتباطات و حمل ونقل کالا ازکشور چین به اروپا آسیا و افریقا و بالعکس و ایجاد مزیت رقابتی درزمینه حمل ونقل نسبت به رقبا با هدف ایجاد رنجیره تامین جهانی چین محور در محیط ژئواکونومیک اوراسیا وافریقا -تقویت ارتباطات ورایزنیهامیان کشورهای مسیردرزمینه سیاست گذاری تادرپرتوآن همکاریهای مشترک اقتصادی توسعه یابد.-تقویت پیوندها واتصالات درزمینه حمل ونقل به گونه ای که یک کریدوربزرگ ازاقیانوس آرام تادریایبالتیک وازآسیای میانه تااقیانوس هندایجادشودوسپس به تدریج ترانزیت بین شرق غرب وجنوب آسیا با مناطق پیرامونی آن ارتقاء یابد-تسهیل تجاری میان کشورهای مسیرباتمرکزبرموانع تجاری وکاهش هزینه های تجارت وسرمایه گذاری-تعریف بسته های مختلف ازپروژه های بزرگ راهی وخطوط ریلی درکشورهای مختلف وارایه تسهیلات فاینانس برای سهولت حضورشرکتهای بزرگ چینی در این پروژه هافراهم شدن زمینه صادرات بیشترچین به این کشورها-تقویت همکاریهای مالی باتمرکزبرتسویه ارزی باهدف کاهش هزینه مبادلات وریسک مالی میان کشورهای مسیر-تقویت پیوندمردم بامردم درکشورهای مسیر.
برای تحقق اهداف مورداشاره چینیها اقدامات گسترده و منسجمی راشروع نموده اند ازنقطه نظرسیاسی آنها استفاده از ظرفیت پیمان شانگهای وآسه آن را مد نظر قرارداده اندبرای تقویت بنیانهای مالی طرح به موازات استفاده از پتانسیلهای عظیم تامین مالی بانکهای چینی بویژه اگزیم بانک وبانک توسعه چین استفاده از ظرفیت بانک توسعه آسیایی(ADB) بانک توسعه زیرساختهای آسیایی(AIIB) و صندوق جاده ابریشم رادردستور کارخود قراردارده اند و شرکتهای غول پیکر چینی با پشتیبانی دولت این کشور باتمام توان مشغول مذاکره با کشورهای مسیر برای تعریف واجرای پروژه های مختلف بویژه در زمینه خصوص زیرساختهای ریلی با ارایه تسهیلات فاینانس بلندمدت به پشتوانه نهادهای تامین مالی مورد اشاره می باشند.ازطرفی هرساله ۱۰۰۰۰دانشجو از کشورهای مسیر در دانشگاههای دولتی چین بعنوان بورسیه طرح مذکورپذیرفته می شوند و دهها نمایشگاه فرهنگی وتوریستی وسرمایه گذاری دوجانبه و چندجانبه وبین المللی بامحوریت چینیها دراین زمینه برگزار می شود.
اما باتوجه به اهمیت وتاثیرگذاری مگاپروژه مورداشاره درشکل گیری محیط جدیدژئواکونومیک پیرامون کشورایران وازطرفی موقعیت ژئوپولیتیک کشورمان چه اقداماتی لازم است ازطرف ایران انجام شود؟
اول:بازتعریف جایگاه کشورمان درنقشه کریدورهای طرح اولین گامی است که لازم است با استفاده ازهمه ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی کشور انجام شود.براساس اسناد منتشر شده تنها یکی از کریدورهای ترسیم شده از شمال ایران عبور خواهد کردکه این کریدورهم دارای مسیرهای جایگزین(رقیب) از مسیردریای خزرمی باشددرحالیکه اولا با اتخاذ تدابیر لازم می توان مسیرهای جایگزین بهتری مانند مسیرریلی چین-قرقیزستان-افغانستان-ایران-ترکیه رامدنظرقراردادوثانیا مسیرهای شمالی-جنوبی ازایران بویژه مسیر شمالی به مرز خسروی وامتدادآن تادریای مدیترانه ازطریق عراق وسوریه یا مسیرمرزهای شمالی ایران به مرزهاو بنادرجنوبی کشور (بندرخرمشهر بندرامام خمینی یا بندرعباس) را بعنوان شاخه های فرعی این کریدوراضافه وتثبیت نمود.
اگر چه موضوع یک کمربند یک جاده درسفر اخیر رییس جمهورکشورمان به چین در دیداربا رییس جمهور این کشور مطرح شد لکن تاکنون چارچوب حقوقی مشخصی درموردطرح بین دوکشورموردتوافق قرارنگرفته است و استراتژی مشخصی ازطرف دستگاه دیپلماسی کشورمان درخصوص این طرح اعلام نشده است.ازآنجاطرح دارای پیچیدگی های فراوانی است و منافع کشورهای مختلفی راتحت تاثیرقرارخواهددادلذا تدوین واعلام یک استراتژی روشن وسپس انجام مذاکرات وتوافقات دوجانبه وچندچانبه باکشورهای ذینفع بویژه کشورچین بسترلازم راجهت تعریف واجرای پروژه های مربوطه فراهم می نماید .
-دوم:موقعیت منحصربه فردژئواستراتژیک کشورمان بسترمناسبی رابرای تبدیل نمودن ایران بعنوان پل اصلی ارتباطی بین چین وآسیای شرقی وجنوبی بویژه هند باروسیه وکشورهای اروپایی از یک سووکشورهای آسیای میانه وروسیه با کشورهای حاشیه خلیج فارس وشمال افریقا ازدیگرسوفراهم می نماید.بارشدخیره کننده حجم تجارت جهانی که سالیانه به مرز۲۰تریلیون دلار نزدیک گردیده است ومبادله وتوزیع حجم عظیمی ازکالاها بین قطبهای اقتصادی مورداشاره مشارکت مناسب درطرح مذکورمی تواند اولا جایگاه ارتباطی کشورمان راارتقاء بخشدوثانیاظرفیت عظیم درآمد حاصل ازترانزیت کالارابرای کشوربه ارمغان آورد.
سوم:باتوجه به مزیتهای منحصربه فردحمل ونقل ریلی احداث وتکمیل خطوط ریلی بعنوان اولویت اول کشورچین وسایرکشورهای مسیرطرح موردپیگیری قرارگرفته است ودولت چین منابع مالی عظیمی رابرای اجرای پروژه های ریلی درمسیرکریدورهای طرح تخصیص داده است که فرصت مناسبی رابرای تامین منابع واجرای پروژه های ریلی شمال –جنوب وشرق-غرب درکشورمان فراهم می نمایدومی توان باانجام توافقات بلندمدت باکشورهای ذینفع استفاده ازهمه ظرفیت این خطوط ریلی رادرسالهای آتی تضمین نمود.
چهارم:خوشبختانه طی سالیان اخیراجماع خوبی بین کارشناسان وتصمیم گیرندگان کشور درخصوص ضرورت توسعه کریدورهای بین المللی بامحوریت توسعه زیرساختهای ریلی فراهم شده است وپروژه های بزرگ ریلی بااین رویکردتعریف شده است که می توان به پروژه راه آهن رشت-آستارا واصفهان-اهواز اشاره نمودبا اینحال باهدف استفاده از ظرفیت ترانزیتی کشورمان ضروری است اولا توسعه کریدورهای بین المللی با محوریت ریلی بعنوان یک استراتژی محوری مدنظرقرارگیردثانیا ضمن ایجادهمراستایی پروژه های ریلی مهم کشوربامسیرهای یک کمربندیک جاده از ازظرفیت تامین مالی(فاینانس) تعبیه شده برای طرح مزبوراستفاده نمود.
ونکته پایانی اینکه زمان شناسی ودیپلماسی اقتصادی بهنگام درموردفرصتهای این طرح موقعیت ارتباطی کشورهای مسیررادرآینده نزدیک ترسیم می نماید.تاکنون ازبین کشورهای مسیرطرح حداقل دو کشور پاکستان باجذب سرمایه گذاری عظیم چینیها در زمینه احداث زیرساختهای بندرگوادروآزادراه سراسری شمال-جنوب و قزاقستان با تبدیل شدن به کریدورریلی اصلی چین به اروپا و توانسته اند بادوراندیشی و توافقات بهنگام با چینیها به نحو شایسته ای از این فرصت استفاده نمایند فرصتها چون ابردرحال عبورند و چنانچه استراتژی هوشمندانه و بهنگامی درخصوص طرح مورداشاره تدوین و بطور هدفمندو مستمر و بلند مدت ازطرف دستگاه دیپلماسی کشور پیگیری نشودنه تنها کشور از مزایای بیشمار آن محروم می ماند بلکه با اجرا و تکمیل شبکه های حمل ونقل ریلی وجادره ای ازکشورهای پیرامونی ایران عملاباتضعیف جایگاه ارتباطی کشور تهدیداتی هم متوجه کشور خواهد شد لذا اتخاذ تدابیر مناسب و سریع دراین زمینه ضرورتی انکارناپذیر و البته عاجل به نظر می رسد. .