رونق در بخش خصوصی، ضامن رونق اقتصادی
حسن تاجیک، عضو علیالبدل هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی با خبرنگار بورس امروز در رابطه با وضعیت قیر به گفتگو پرداخت. از بورس کالا شروع کنیم و به اولین روزهای عرضه محصول قیر در آن برگردیم. نقش بورس کالا را چگونه ارزیابی میکنید؟ صادرات قیر از سالهای ۷۵ و ۷۶ شروع […]
حسن تاجیک، عضو علیالبدل هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی با خبرنگار بورس امروز در رابطه با وضعیت قیر به گفتگو پرداخت.
از بورس کالا شروع کنیم و به اولین روزهای عرضه محصول قیر در آن برگردیم. نقش بورس کالا را چگونه ارزیابی میکنید؟
صادرات قیر از سالهای ۷۵ و ۷۶ شروع شد و نقش مهمی در شفافیت قیمتها و بازار فرآوردههای نفتی ایران داشته و عملا از آن زمان این فرآوردهها را بهصورت بینالمللی صادر کردهایم. ایده خوبی که آن زمان مطرح شد، این بود که با متداول شدن بورس در ایران، بورس کالا راهاندازی شود. بورس کالا در سالهای ۸۲ و ۸۳ با پایه فولاد و فرآوردههای کشاروزی ایجاد شده بود و در زمان ریاست دکتر میرمطهری بر بورس، عرضه فرآوردههای نفتی در بورس کالا کلید خورد. معمولا عادت به این است که کالایی فروخته میشود، قابل رویت باشد. در آن زمان قرار بود در عرضه فرآوردهای نفتی، مشتری باید بپذیرد کالای نادیده از استانداردی مشخص برخوردار است و بورس، این استاندارد را تضمین میکند. این طرح بعد از تغییرات بسیار و با گذشت ۴سال عملیاتی نشد تا این که به همّت بورس کالا که در ساختمان قدیم در میدان فردوسی واقع شده بود همه جمع شدند.
با حضور وزیر نفت، وزیر اقتصاد و دارایی وقت، بنده به عنوان مدیر بازرگانی نفت جی به همراه نفت پاسارگاد و از قیر بخش خصوصی، قیر به صورت نمادین فروخته شد. به موجب این اتفاق خوش یمن توانستیم قیر ایران را عملا با نفت یکصد دلاری در تابلو نشان دهیم. زمان باز شدن تابلو ۴هزار تُن تقاضا نشان داده شد و قیمت پایه در ۵ دقیقه به ۱۷۶ دلار رسید. با این قیمت ۸ هزار تُن محصول فروخته شد. یک هفته بعد در عرضه دوم، قیر به ۲۵۶ دلار رسید. روزی که بورس کالا را ترک کردم قیر ایران با قیمت ۶۲۰ دلار عرضه شده که ۱۰ دلار گرانتر از بازار سنگاپور بود.
متاسفانه هماینک به دلیل مسائلی که وجود دارد، بهای قیر عرضه شده کشورمان بین ۵۰ تا ۱۰۰ دلار زیر قیمت جهانی است. نباید نگرانی در این حوزه وجود داشته باشد. گمان من این است بورس شاید در عرضه محصولات پتروشیمی موفق نبوده، اما در مورد فرآوردههای نفتی موفق بوده است. شاید شرکتهای پتروشیمی نسبت به بورس بیمهر بودهاند؛ در شرایط اخیر ارزی، دولت، حرکتهایی را انجام داد. ما مسئله تحریمها و مشکلات داخلی را داریم. اما خسارتی که از تحریم داخلی به ما وارد میشود به مراتب از خسارتهای خارجی بیشتر است. این فقط در حد یک حرف کلی نیست. زمانی که حرف از سیستم شفاف در تولید است و ظرفیت تولید تولیدکننده و حجم صادرات آن مشخص است، باید از مالیات بر ارزش افزوده معاف باشد. دولت نباید نسبت به تولیدکنندهها تنگنظر باشد. ما به بخشهای خصولتی کاری نداریم. ما یک مجموعه هستیم که تمام درآمد باید وارد کشور ایران شود. باید فرهنگ آن ایجاد شود. توقع ملت از دولت این است که قوانینی که نوشته میشود، رشد اقتصادی و فرهنگی جامعه را تضمین کند.
با توجه به شنیده ها کیفیت قیر تولیدی جی و پاسارگارد در حد مرغوب است. چرا قیمت قیر صادراتی از فوب خلیج فارس کمتر است؟
نه تنها قیر تولیدی شرکتهای نفت جی و پاسارگاد، بلکه قیر بخش خصوصی با توجه به حضور در سطح جهانی محصول با کیفیتی بوده است. زیرا کیفیت یک ظرفیت دارد. برای این دو شرکت بزرگ و تعدادی از شرکتهای بخش خصوصی، شرایط مناسب و خوراک فراهم است. و این دو شرکت ارزش محصولات خود را بیشتر کردند. بخش خصوصی VB را از همین پالایشگاه ها گرفته و حتما با کیفیت اصلی به مصرف کننده خواهد رساند. اما کسی که قیر بدون کیفیت تولید میکند باید بلافاصله حذف شود.
متولی قیر در ایران کدام شرکت و برند است؟
در ایران متولی نداریم. اما در خارج گروهی این امتیاز را در اختیار گرفته و صادر میکنند. تمام بازرگانان در دوبی و هند از ایران قیر را ۱۰۰ دلار زیر قیمت خلیج فارس دریافت کرده و بعد از تغییرات به اسم قیر ایران بدون اسم آوردن از شرکتهای ایرانی، در بازارهای جهانی عرضه میکنند.ما در برندسازی محصول قیر کوتاهی کردهایم. شرکت شِل، بشکههای قیر تولیدی شرکتهای نفت جی و پاسارگاد را بدون نام و نشان میخواهد تا برند خودش را جهانی کند. ما با قیمت ۳۱۰ دلار تجارت میکنیم، اما شل، محصول ما را با برند خود با قیمت ۴۵۰ دلار در سنگاپور عرضه میکند.
چرا شرکتها در تلاش نیستند که محصولات خود را با یک برند ثابت در جهان عرضه کنند؟
به این دلیل که دو کمپانی بزرگ جی و پاسارگاد در حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد سهم بازار را در اختیار دارند. در سال گذشته ۳میلیون و ۸۰۰ هزار تُن محصول صادر کردهایم که نزدیک به ۲میلیون و ۵۰۰ هزار تُن آن، سهم پاسارگاد بوده است. ما از نظر کیفیتی بسیار مدعی بوده و قیر تولیدی ایران از کیفیت بسیار مناسبی برخوردار است، چون نفت ما خشک است. رقیب ما که روسیه است. نفت روسیه در منطقه نفت چرب و پارافینی است که نمیتواند با ما رقابت کند. همچنین تولید اروپا بسیار کم است. ما ۱۰ درصد صادرات قیر جهان را در اختیار داریم. در دنیا حدود ۱۳۰میلیون تُن قیر مصرف میشود که ۱۰۰میلیون تُن آن در کشورهای تولیدکننده مصرف شده و ۳۰میلیون تن به دیگر بازارها عرضه میشود که ۴میلیون تُن آن تولید ایران است. لذا نقش اساسی داریم. اما هیچ برنامهای برای برندسازی نداریم. قیر باید از فیلتر بورس کالا و ارزیابی آن عبور کند تا کیفیت آن تضمین شود.
چرا به عنوان یکی از موسسان در حوزه نفت طرحی برای نهادینه کردن بورس کالا برای ارزشگذاری محصولات ارائه نکرده اید؟
برداشت من این است که بورس کالا تلاش خود را به بقا معطوف کرده است. به دلیل قیمتهای دستوری، عرضهکننده به دنبال این است که از بورس خارج شده و خود با مشتری معامله کند. اگر بورس چیزی را عرضه میکند باید تا رسیدن محصول به دست مشتری، حتی در خارج از کشور، بر آن نظارت داشته و کیفیت محصول را تا رسیدن به مقصد، تضمین کند. بورس کالا محصول را عرضه میکند، مشتری خارجی خرید میکند اما بورس پس از ثبت خرید، همه چیز را رها میکند. باید این ساز و کار با گمرک ایران و سازمان توسعه صادرات ایران حل و فصل شود. بحث های زیادی در خصوص رگولاتوری مطرح میشود که البته همه شعار است. اگر بخواهیم این طرح عملی شود، باید بستر آن را فراهم سازیم. باید قیمتگذاری، توزیع، انرژی و هزینهها در جلسهای بررسی شود. شورای رقابت نمونهای از این جلسهها است. تصمیم ها از کجا شروع میشود؟ هماینک در بورس کالا بهراحتی عرضه و ۰.۳ درصد از خریدار هزینه دریافت میشود. خریدار وقتی به بورس مراجعه میکند، ارزیابی میکند که چند دوره میتواند از این محل خرید داشته باشد؟ خریدار باعث تغییر در کیفیت میشود. هر مشتری خارجی و داخلی باید از کیفیت این پروسه راضی باشد. باید در بورس، راهکاری گذاشت. حرف من این نیست که بورس متولی قیر ایران باشد، اما ما محلی داریم که مشتری با مستندات میتواند از پروسه خرید شکایت کند.
با توجه به شرایط ذکر شده ارزیابی شما از وضعیت قیر ایران چیست؟
متاسفانه قیر ایران نه تنها از شرایط خوبی برخوردار نیست، بلکه سابقه درخشان و برند ما در حال آسیب دیدن است. زیرا ما فقط به سود کوتاه مدت فکر میکنیم. به عنوان مثال زمانی شما برای خرید ساعت به برند سوئیسی آن اکتفا کرده و از خرید خود مطمئن بودید. این مثال برای قیر ایران هم صدق میکند، اما در حال حاضر این شرایطی رو به افول است. در حالی که شرکت نفت از خود سلب مسئولیت کرده است، دولت باید بهعنوان ناظر وارد عمل شود. باید بالا بودن کیفیت، شرط دادن خوراک باشد، نه الزاما کیفیت کاغذی. بلکه در عمل هم چنین اتفاقی بیفتد و ارگان نظارتی شکل بگیرد. ۴میلیون تُن قیر، ۵۰ دلار زیر قیمت جهانی عرضه میشود. دولت باید در این جریان ورود پیدا کند و بهعنوان نماینده ملت نظارت را برعهده بگیرد. چرا که تمام این منابع مربوط به کشور است. وقتی هزینه برند سودی در پی نداشته باشد، در زمان کوتاهی حذف خواهدشد.
آیا در بورس کالا چنین مشکلاتی دامن تمام محصولات را خواهد گرفت؟
بله از محصولات نفتی تا محصولات کشاورزی دچار چنین مشکلی خواهند شد. بورس کالا از آزمایشگاه و بازرس برخواردار نیست. محصولی که با مشخصات از قبل تعیین شده عرضه میشود، باید عیناً با همان کیفیت به دست مشتری برسد. متاسفانه ارادهای برای حل بعضی از مسائل وجود ندارد. در تمام دنیا بخش خصوصی چنین مسئولیتی را به عهده گرفته است. به عنوان مثال شرکت بنز هیچگاه محصول بیکیفت به بازار عرضه نمیکند و اگر نقصی هم پیش بیاید فراخوان داده و محصول خود را تعمیر کرده و مجددا عرضه میکند؛ تمام مشتریها میدانند محلی جز کمپانی بنز برای تعمیر وجود ندارد. بورس هم باید چنین روشی را در پیش گیرد و محصول را با مشخصاتی که از قبل تعیین شده به فروش برساند. باید برای مشتری فرهنگ سازی کنیم که اگر محصولی کیفیت ندارد، به مرجع اصلی آن رجوع کند. ما مجوز قاچاق را صادر میکنیم به این دلیل که واحد نظارتی نداریم.
با توجه به منابع غنی نفت، گاز و پتروشیمی موجود در کشور، ما هنوز نتوانستهایم رتبه خوبی در سطح خاورمیانه در صادرات این محصولات داشته باشیم و همچنان درگیر خام فروشی هستیم. دلیل این مشکلات را چطور ارزیابی میکنید؟
این درست است که ما خام فروشی میکنیم، اما در ازای آن منابع مالی نقد به دست میآوریم. محصولات ما از دل پالایشگاه بیرون میآید. اعتقاد من این است که صنعت قیر در صادرات صنعت موفقی بوده است. ما از صادرات سالانه ۲۴ هزار تُن به میزان ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تن رسیدهایم. تولید پالایشی ما کم نشده است. تولید روزانه از یک میلیون و ۶۰۰ هزار به یک میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه رسیده است که حداقل ۲۰۰ هزار بشکه VB دارد. نفت کوره با قمیت ۴۵۰ دلار فروش بین ۲۰ تا ۳۰ درصد مواد سبک دارد که این مواد بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ دلار ارزش دارد. باید امروز برای نفت کوره داخلی، برنامه داشته باشیم. چطور روزی که نیروگاه شهید منتظری در زمستان روزانه ۱۰ تن نفت کوره که ۷ تن آن VB بود را میسوزاند اینک به صفر رسیده است؟ مگر اینکه در فصل خاصی استفاده شود. اینVB به کجا رفته است؟ برای این که از خام فروشی خارج شویم، دولت باید بنگاههای بزرگ را از فشار نقدینگی خارج کند و اجازه دهد بخش خصوصی رونق بگیرد.
راهکار شما برای برونرفت از این شرایط چیست؟
دولت نظارت خود را بر تمام ارگانها افزایش دهد و زمان اجرا را کوتاه کند.