چرخه معیوب و گران تمام شدن محصولات فولادی
مدیرعامل فولاد غرب آسیا مطرح کرد: چرخه معیوبی بخش فولاد به وجود آمده که مشکلات را به واحد بعدی منتقل میکند. نتیجه این میشود که تولید کاهش پیدا میکند.
چرخه معیوب و گران تمام شدن محصولات فولادی
به گزارش روند بورس امروز، غلامرضا خلیقی مدیرعامل فولاد غرب آسیا گفت:
مهمترین مسالهای که در صنعت فولاد وجود دارد بحث شرکتهای خصوصی است. چرا که این شرکتها منابع مالی محدودی دارند و سرمایه در گردش پایینی دارند. این شرکتها مجبور هستند تا مواد اولیه را از تولیدکنندگان بزرگ خریداری کنند. چون حجم خریدها بسیار زیاد است در نتیجه نقدینگی وجود ندارد. به عنوان مثال برای ما که ماهی ۴۰ هزار تن تولید داریم باید ۴۰ هزار تن کلاف گرم خریداری کنیم. برای خرید ۴۰ هزار تن کلاف گرم با قیمتهای امروز بورس حدود ۲۸۰ میلیارد تومان پول نقد یا السی نیاز است. از روزی هم که کلاف گرم سفارش میشود تا روزی که به کارخانه ما میرسد چیزی بین ۶۰ تا ۹۰ روز زمان میبرد.
۲۰ تا ۳۰ روز هم دوره تولید ما زمان نیاز دارد. پس حداقل ۹۰ روز زمان لازم است تا محصول نهایی به بازار عرضه شود. نتیجه اینکه ما باید همواره سه ماه از مواد اولیهمان را موجود و در راه داشته باشیم. این موجودی مواد اولیه ۸۰۰ میلیارد تومان پول یا السی خواهد بود. چنین پولی را شرکتی مانند فولاد غرب آسیا ندارد و هیچ بانکی هم چنین السی و پولی را در اختیار شرکت ما قرار نمیدهد. نتیجه این میشود که یا ما باید در کارخانه با ظرفیت پایین کارکنیم (که در حال حاضر خیلی از کارخانجات این کار را انجام میدهند) یا باید به سراغ منابع مالی غیر رسمی برویم.
چرخه معیوب و گران تمام شدن محصولات فولادی
این منابع مالی غیر رسمی بسیار گران تمام میشود در نتیجه باید کالا را به همانهایی که منابع مالی دارند پیش فروش کرد. نتیجه این میشود که کالا خود به خود گران میشود و نمیتوانیم در بورس عرضه کنیم. در حال حاضر بخش خصوصی دچار این معضل هستند.
ما از ابتدای سال تاکنون سعی کردهایم که با ظرفیت اسمیمان کار کنیم. اما منابعمان محدود است. بانکها چنین پولی را در اختیار ما قرار نمیدهند و اینکه ما سراغ منابع دیگر میرویم باعث گران تمام شدن قیمت کالا میشود.
یکی از معضلات صنعت فولاد در بخش خصوصی در سال جاری و سال آینده همین مساله است. قیمت مواد اولیه نسبت به سال گذشته ۲ برابر شده است. یعنی ظرفیت تولید ما تغییری نداشته اما به دو برابر منابع مالی برای خرید کالا احتیاج داریم. سال گذشته برای خرید ۴۰ هزار تن کالا ۱۲۰ میلیارد پرداخت میکردیم اما در سال ۹۸ این رقم به ۲۸۰ میلیارد تومان رسیده است. یکی از معضلاتی که در صنعت فولاد بخش خصوصی وجود دارد کسری منابع مالی است.
افزایش عرضه برای کاهش قیمت
البته بانکها هم حق دارند و برای پرداخت تسهیلات به تضامین احتیاج دارند که چنین تضامینی وجود ندارد. یک چرخه معیوبی در این بخش به وجود آمده که مشکلات را به واحد بعدی منتقل میکند. نتیجه این میشود که تولید کاهش پیدا میکند. در حال حاضر ۲ میلیون تن اسلب مازاد وجود دارد اما کسی نمیتواند این ارتباط را برقرار کند. برای اینکه شرکتهایی که به اسلب نیاز دارند پول خرید ندارند. این اسلبی که مازاد مانده به واسطهها فروخته میشود. نتیجه تمام این فرآیند این میشود که مصرفکننده جنس را گران میخرد. عرضه کم میشود اما تقاضا سرجایش باقی مانده همین مساله باعث افزایش قیمت محصول میشود.
پیشنهاد ما به وزارت صمت این است که یک تصمیم حاکمیتی اتخاذ کند که این ظرفیتهای خالی را پر کند. یعنی عرضه اضافه شود تا قیمتها پایین بیاید. این بحث را در صنعت خودرو هم شاهد هستیم که تولید نسبت به ۲ سال گذشته ۴۰ درصد کاهش پیدا کرده است و همین قیمتها را در بازار افزایش داده است. یعنی بخشی از گرانی خودرو مربوط به تولید پایین است و فقط مرتبط با به قیمت ارز و … ندارد. بنابراین اگر ما هم بتوانیم با ظرفیت اسمی خودمان کار کنیم خیلی از مشکلاتی که در بازار ورق وجود دارد از بین میرود. بسیاری از واحدها با ظرفیت کامل کار نمیکنند.