پاداش برای بازارپول یا بازار ارز

به گزارش روند بورس امروز، محمد خانزاده کارشناس بازارسرمایه عنوان کرد:  بزرگترین اصل مدیریت به گفته یک محقق این است که افراد عمدتا دنبال این هستند که به چه چیز پاداش داده می شود و رفتار خود را اینگونه تنظیم می کنند.

فرض کنید شما به عنوان یک مدیر قرار است در چهار حوزه کنترل نرخ ارز ،کنترل نرخ سکه، کنترل نرخ تورم (به عنوان شاخص نماینده سیاستهای پولی ) و به تبع آنها نظارت بر صرافها و بانکدارها فعالیت کنید و در ارزیابی عملکرد شما این چهار موضوع وزن برابر ندارند ومثلا وزن کنترل نرخ ارز ۷۰ درصد و وزن سه شاخص دیگر کلا ۳۰ درصد است .

طبعا ذهن شما صرف نظر از درستی یا نادرستی وزن ها ،متمرکز در کنترل نرخ ارز ( هر قیمتی حتی به قیمت حراج ذخائر ارزشمند ) خواهد شد تا نشان دهید که قدرتمند هستید و در دوره شما تلاطمات کنترل شده است و جامعه و دولت به ثبات نرخ ارز پاداش می دهد.

آنچه در کنار استقلال نهاد سیاست گذار پولی که موضوع روز است اهمیت دو چندان دارد جداسازی فعالیت های بانک مرکزی و سپردن متولی گری بازار ارز به یک نهاد دیگر ذیل وزارت امور اقتصادی و دارایی ، وزارت صنعت ، معدن و تجارت و یا هر سازمان دیگر است. همچنان که سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان متولی بازار سرمایه مشغول نظارت و پایش بازار سرمایه و متولیان آن است و با نوسان قیمت سهام شرکتها به صورت مستقیم درگیر نیست به نظر می رسد بانک مرکزی نیز بهتر است متمرکز در پایش بازار پول و متولیان آن و متغیر های مرتبط با سیاست گذاری پولی باشد و منضبط کردن بانک ها و موسسات مالی و اعتباری ، کنترل نرخ رشد نقدینگی و تورم و سایر وظایف مرتبط با سیاست گذاری پولی آنقدر مهم و ضروری هست که کل وظایف بانک مرکزی را پوشش دهد و درگیر تخصیص ارز به x وy نباشد و یک تنه درگیر سه حوزه نشود .

هیچ اشکالی ندارد اگر بعضا در بازار سرمایه دامنه نوسان و حجم مبنا قرار می دهیم و یا وزارتین صنعت و بازرگانی تفکیک و ادغام می کنیم در حوزه تقسیم بندی بازار های مالی هم، تقیسم بندی دو بعدی بازار پول و بازار سرمایه را سه بعدی کنیم و بازار پول و بازار سرمایه و بازار ارز را ایجاد کنیم و بانک مرکزی مجبور نباشد دهها وظیفه مهم خود در حوزه سیاستهای پولی را فدای کنترل نرخ ارز بکند و حتی از بازار سرمایه بخواهد که با دامنه نوسان را لطفا تغییر ندهید تا بتواند ارز را کنترل کند چون هیچ کار مهم دیگر او به چشم نمی آید و پاداشی برای آن کسی متصور نیست .

طبق تحقیقی که به سرپرستی دکتر رحمانی ، استاد دانشگاه الزهراء در خصوص میزان انطباق استاندارد های بین المللی گزارشگری مالی و استاندارد های حسابداری ایران در سال ۱۳۹۲ انجام شده ، نتیجه گیری این بود که بین الزاماتIFRS و الزامات گزارشگری ایران تفاوت معنا داری وجود دارد و تنها ۴۳ درصد الزامات گزارشگری ایران با استاندارد های بین المللی گزارشگری مالی منطبق بود .

پیرو تلاشهای انجام شده توسط بانک مرکزی با اصلاح موارد متعدد در صورتهای مالی بانک ها و ابلاغ چارچوب صورت های مالی نمونه مطابق با استانداردهای بین‌المللی گزارشگری مالی (IFRS) که در زمان خود دکتر سیف انجام شد و اقدامات ارزشمند سازمان حسابرسی در به روز رسانی استانداردهای موجود یا تصویب استانداردهای جدید ، نتیجه جدید آزمون فوق که توسط نگارنده به عمل آمد به این شرح تغییر می یاید که که بین الزامات IFRS و الزامات گزارشگری ایران تفاوت معنا داری وجود ندارد و به استثنای عدم افشای حقوق و مزایای مدیران و واحد های تجاری تحت کنترل دولت در IAS24 و به استثنای بند های ۲۹ تا ۳۲ ، ۵۰ و ۵۳ IAS 23 و به استثنای بند ۱۶ و بند ۲۱ در IAS 27 و استاندارد گزارشگری مالی بین المللی ۹ ( IFRS9 ) سایر استاندارد ها و الزامات گزارشگری مالی بین المللی مرتبط با صنعت بانکداری در ایران عملیاتی شده است و علیرغم اینکه این کار ارزشمند بانک مرکزی ارزش آن را داشت که ایستاده متولیان آن را تشویق کرد ولی و همه آن زحمتها و کارهای ارزشمند پای قیمت دلار قربانی شد.