اعتماد، طلای بیوزن بازار؛ بازگشت آرام اما عمیق سرمایه
با کاهش هیجانات، نقدینگی بهصورت هدفمند میان صنایع بزرگ و متوسط در حال چرخش است.
به گزارش بورس امروز؛ آرامشِ پس از طوفان نامید؛ دورهای که در آن، نه فریاد خریداران به گوش میرسد و نه اضطراب فروشندگان. بازار، بهسان انسانی که تبش فرو نشسته، آرامآرام به خودآگاهی بازمیگردد؛ به تعقلی که در گرد و خاک هیجان گم شده بود. سرمایهگذاران که تا دیروز میان طمع و ترس دستوپا میزدند، حالا دوباره به چهرهی اعداد نگاه میکنند نه به سایهی احساسات. دیگر آن شتابِ خرید و صفهای طولانی نیست؛ هر تصمیم با مکثی سنجیده میشود، گویی عقل دوباره بر تخت بازار نشسته است.در چنین فضایی، ماهیت تصمیمگیری از «واکنش» به «تحلیل» تغییر میکند. سرمایهگذاران حقیقی که در روزهای تبآلود با کوچکترین موج میگریختند، حالا محتاطترند. حقوقیها نیز که پیشتر تماشاگر یا فروشنده بودند، آهسته و هدفمند به خرید بازگشتهاند.
نسبت قیمت به درآمد بازار که در تابستان ۱۳۹۹ به بیش از ۲۰ واحد رسیده بود، در سال ۱۴۰۲ به محدودهی منطقی ۷ تا ۹ بازگشت. این یعنی بازار از هیجان به تعادل قدم گذاشته است؛ نه به سرعت گذشته، اما با استحکام بیشتر. بازار در این مرحله شبیه رودخانهای است که پس از سیلاب، مسیر خود را یافته؛ آرام، اما پابرجا. در این میان، پدیدهی دیگری نیز رخ میدهد: چرخش نقدینگی میان بزرگان و میانهحالان.
هرگاه گزارشهای میاندورهای شرکتهای متوسط فراتر از انتظار منتشر میشود، پول همچون پرندهای آزاد، از شاخهی نمادهای بزرگ به باغچهی شرکتهای کوچکتر میپرد.در مهرماه ۱۴۰۲، با سودآوری چشمگیر شرکتهای سیمانی و فلزی متوسط، شاخص هموزن رشدی حدود ۱۲ درصدی را ثبت کرد، در حالی که شاخص کل تنها ۷ درصد بالا رفت. اما این جهش دوام نیاورد؛ با ورود مجدد صندوقهای بزرگ به نمادهای شاخصساز، تعادل برقرار شد.این جابهجایی موقت، اگرچه سطحی به نظر میرسید، نشانهای از بازگشت حس اعتماد به بازار است — وقتی سرمایهگذاران جرئت میکنند نگاه تازهای به سهمهای کمتر دیدهشده بیندازند. از سوی دیگر، رفتار صندوقهای تثبیت و توسعه را میتوان نبض پنهان بازار دانست.
هرگاه این صندوقها در نمادهای لیدر خریدار میشوند، گویی خون تازهای در رگهای شاخص جاری میشود.به طوری که در فروردین ۱۴۰۳، حجم خرید این صندوقها در نمادهای بزرگ به حدود ۳.۸ هزار میلیارد تومان رسید، همزمان با رشد ۹ درصدی شاخص کل.
این همزمانی تصادفی نیست؛ حضور فعال این نهادها چون تکیهگاهی برای بازار عمل میکند — پیامی آرام اما قاطع که میگوید: «اعتماد هنوز زنده است».
صندوقها نه برای هیجان آمدهاند و نه برای سود لحظهای؛ آنان پدران خاموش بازارند، که در روزهای سخت، دستانش را میگیرند تا زمین نخورد. بازار امروز شاید در ظاهر آرام باشد، اما در عمق این سکوت، صدای رویش شنیده میشود. رویش اعتماد، رویش آینده. سرمایهگذارانی که در این مرحله صبر میکنند، میدانند که بازار همانند درختی است که در سکوت زمستان ریشه میدواند. آنکه این فصل را درک کند، بهار را با اطمینان در آغوش خواهد کشید.
زیرا در نهایت، اعتماد است که سرمایه میآفریند؛ پول تنها سایهای از آن است.
بهقول قدما:
«اعتماد، طلای بیوزن بازار است؛ اگر باشد، خاک نیز زر میشود؛ و اگر نباشد، طلا نیز خاکستر»
نویسنده: امیرحسین بیطرفان- کارشناس تحلیل صورتهای مالی و ارزشگذاری اوراق بهادار
