در بحران انرژی ایران؛ انرژیهای پاک ،کلید تابآوری صنعتی در ایران
بحران انرژی، بستری برای ورود سرمایهگذاران به حوزه انرژیهای تجدیدپذیر فراهم کرده و نگاه سیاستگذاران را به تابآوری زیرساختی تغییر داده است.
به گزارش بورس امروز؛ در حالی که بحران برق و گاز زیرساخت های صنعتی کشور را با تهدید جدی مواجه کرده، مدیریت هدفمند مصرف و حرکت به سوی انرژی های تجدیدپذیر، فرصت هایی تازه برای سرمایه گذاری و توسعه پایدار در ایران ایجاد کرده است.
در بحران انرژی ایران طی سال های اخیر به یکی از مهم ترین چالش های توسعه ای کشور تبدیل شده است. این بحران نه تنها در سطح ملی بلکه در ابعاد صنعتی، اجتماعی و اقتصادی نیز تأثیرات گسترده ای بر جای گذاشته است. برخلاف تصور رایج که آن را صرفاً ناشی از کمبود منابع یا افزایش مصرف می داند، بحران انرژی در ایران حاصل یک مجموعه پیچیده از عوامل داخلی و خارجی است که به صورت هم زمان و هم افزا عمل کرده اند. ناترازی مزمن میان عرضه و تقاضای انرژی، فرسودگی زیر ساخت های تولید و انتقال و نبود سیاست گذاری بلندمدت و منسجم، زمینه ساز اختلالات گسترده در تأمین برق و گاز شده اند.
در سطح جهانی نیز تحریم های اقتصادی، مانع ورود فناوری های نوین و سرمایه گذاری خارجی شده اند و نوسانات قیمت جهانی نفت و گاز، به ویژه در پی بحران های ژئوپلیتیکی، بر توان برنامه ریزی بلندمدت کشور تأثیر منفی گذاشته اند. از سوی دیگر، تغییرات اقلیمی از جمله کاهش بارندگی و خشکسالی های متوالی، ظرفیت نیروگاه های برق آبی را به شدت محدود کرده و فشار مضاعفی بر شبکه برق وارد آورده است. این مجموعه عوامل، بحران انرژی را به یک پدیده چندلایه و ساختاری تبدیل کرده اند که صرفاً با اقدامات فنی قابل حل نیست، بلکه نیازمند بازنگری در سیاست های کلان، اصلاحات نهادی، و مشارکت فعال بخش خصوصی است.
اهمیت مدیریت بحران انرژی فراتر از حفظ تولید صنعتی است. این مسئله مستقیماً با ثبات اقتصادی، حفظ اشتغال و امنیت ملی در ارتباط است. صنایع مادر مانند فولاد، سیمان و پتروشیمی که در قلب زنجیره تولید کشور قرار دارند، بیشترین آسیب پذیری را در برابر اختلالات انرژی تجربه کرده اند. با این حال، برخی شرکت های فعال در حوزه فولاد، با اتخاذ رویکردهای مدیریتی دقیق و بهینه سازی مصرف، موفق به حفظ سطح تولید خود شده اند.
همراهی صنایع با دولت در مدیریت انرژی
در پاسخ به این بحران، دولت و بخش های صنعتی مجموعه ای از اقدامات اجرایی را در دستور کار قرار داده اند. وزارت نیرو به عنوان متولی اصلی مدیریت انرژی، ده ها پروژه در زمینه افزایش ظرفیت تولید برق، بهینه سازی مصرف، و ارتقای زیر ساخت های انتقال تعریف کرده است. توسعه نیروگاه های حرارتی و خورشیدی، نصب کنتورهای هوشمند، کنترل مصرف در ساختمان های پرمصرف، و اجرای برنامه های اضطراری تأمین برق در فصل های بحرانی، بخشی از این اقدامات هستند. همچنین، دولت با اعمال سیاست هایی مانند تعطیلی موقت ادارات و مدارس در ساعات اوج مصرف و واردات برق از کشورهای همسایه، تلاش کرده است تا بار شبکه را کاهش دهد و از خاموشی های گسترده جلوگیری کند.
در سطح صنعت نیز شرکت های بزرگ تولیدی به ویژه در حوزه فولاد، پتروشیمی و سیمان، نقش کلیدی در مدیریت مصرف ایفا کرده اند. به عنوان مثال شرکت فولاد هرمزگان با زمان بندی تولید در ساعات کم مصرف، بهره گیری از فناوری های کم مصرف، اجرای تعمیرات پیشگیرانه و استفاده از منابع جایگزین مانند دیزل ژنراتورها یا انرژی خورشیدی، توانسته است فشار بر شبکه برق را کاهش دهند و از توقف کامل فعالیت های خود جلوگیری کنند. این اقدامات نه تنها به حفظ اشتغال کمک کرده، بلکه مانع از افزایش قیمت تمام شده محصولات صنعتی در بازار داخلی شده اند و ثبات نسبی را در بازار حفظ کرده اند. نتیجه این عملکرد را میتوان در افزایش ۱۰ درصدی حجم تولید در ۵ ماهه نخست سال جاری نسبت به دوره مشابه سال گذشته و رسیدن به ۳ میلیون تن تولید بود.
نتایج حاصل از این مدیریت هدفمند، اگرچه محدود بوده، اما در برخی حوزه ها قابل توجه است. صنایع کلیدی توانسته اند بخشی از ظرفیت تولید خود را حفظ کنند و از زیان های گسترده جلوگیری نمایند. طبق گزارش وزارت صنعت، معدن و تجارت، ناترازی انرژی در سال گذشته بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان زیان به صنایع بزرگ کشور وارد کرده است. با این حال، شرکت هایی که اقدامات پیشگیرانه و بهینه سازی مصرف را در دستور کار قرار داده اند، توانسته اند عملکرد تولیدی خود را حفظ کرده و نقش مؤثری در تاب آوری صنعتی کشور ایفا کنند. در صنعت فولاد، شرکت ها با مدیریت مصرف و برنامه ریزی دقیق، توانسته اند زنجیره تأمین را فعال نگه دارند و از اختلالات گسترده جلوگیری کنند.
یکی دیگر از نتایج مثبت مدیریت بحران، کاهش وابستگی به واردات حامل های انرژی بوده است. با توسعه ظرفیت های داخلی و حرکت به سوی انرژی های تجدید پذیر، بخشی از نیاز صنایع به برق و گاز از منابع داخلی تأمین شده است. این روند، ضمن کاهش فشار ارزی، زمینه ساز سرمایه گذاری های جدید در حوزه انرژی های پاک شده و موجب شده تا نگاه سیاست گذاران به تاب آوری زیرساختی تغییر کند. اکنون، برنامه ریزی برای توسعه پایدار، تنوع بخشی به منابع انرژی، و ارتقای بهره وری در مصرف، به عنوان اولویت های راهبردی در دستور کار قرار گرفته اند.
ورود صنایع به انرژی های پاک؛ تلاشی در خود تأمینی انرژی
در همین راستا، بحران انرژی بستری برای تحول در سیاست های انرژی کشور فراهم کرده و فرصت هایی کم نظیر برای سرمایه گذاری در حوزه انرژی ایجاد شده است. با توجه به وابستگی بیش از ۹۰ درصدی کشور به سوخت های فسیلی، توسعه انرژی های تجدید پذیر نه تنها یک ضرورت زیست محیطی بلکه یک فرصت اقتصادی راهبردی محسوب میشود. ایران با برخورداری از بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال و مناطق بادخیز در شرق و جنوب شرقی کشور، ظرفیت بالقوه ای برای تولید برق از منابع خورشیدی و بادی دارد. برآوردها نشان می دهد که ظرفیت تولید انرژی خورشیدی ایران می تواند به ۱۵ گیگاوات برسد، در حالی که ظرفیت انرژی بادی کشور بیش از ۲۰ هزار مگاوات تخمین زده شده است.
بر اساس گزارش منتشر شده، ایران با توجه به منابع طبیعی گسترده و موقعیت اقلیمی مناسب، یکی از کشورهای مستعد برای توسعه انرژی های تجدید پذیر است. لازم به ذکر است، سرمایه گذاری در این حوزه نه تنها به کاهش وابستگی به سوخت های فسیلی کمک میکند، بلکه موجب ایجاد اشتغال، تقویت اقتصاد ملی و افزایش امنیت انرژی کشور خواهد شد.
از سوی دیگر، با توجه به پتانسیل بالای کشور در منابع خورشیدی، بادی، آبی و زمین گرمایی، زمینه برای ورود سرمایه گذاران داخلی و خارجی فراهم است. در مجموع، تجربه ایران در مواجهه با بحران انرژی نشان می دهد که عبور از چالش های ساختاری، اقلیمی و سیاسی، تنها با اتکا به اصلاحات نهادی، برنامه ریزی دقیق، و مشارکت فعال بخش خصوصی امکان پذیر است. شرکت هایی که در این مسیر پیشگام بوده اند، نه تنها توانسته اند از آسیب های بحران مصون بمانند، بلکه به عنوان بازیگران کلیدی در آینده انرژی کشور مطرح شده اند. این مسیر، هرچند دشوار، اما با نگاه بلند مدت و سیاست گذاری هوشمندانه، می تواند ایران را به سمت تاب آوری انرژی و توسعه پایدار هدایت کند.