ائتلاف پولی تهران–پکن؛ تبلور دیپلماسی مالی در عصر واگرایی قدرتها
پیوند ریال ایران به یوان چین، در واکنش به تحولات ژئوپلیتیکی و مالی اخیر، راهبردی برای کاهش وابستگی به دلار، مهار تورم، جذب سرمایهگذاری چینی و ارتقاء توان بازدارندگی ارزی است. این اقدام میتواند ایران را به بازیگری فعال در نظم پولی چندقطبی جهانی بدل سازد.
به گزارش بورس امروز؛ تحول ژئوپلیتیکی و اقتصادی: ایران در آستانه پیوند ریال به یوان
در شرایطی که جنگ دوازدهروزه اخیر میان ایران و اسرائیل نهتنها معادلات امنیتی خاورمیانه را دگرگون ساخت، بلکه آسیبپذیریهای عمیق نظام مالی مبتنی بر دلار آمریکا را نیز برملا کرد، ایران در آستانه تصمیمی تاریخی قرار گرفته که میتواند مسیر اقتصادی کشور را متحول سازد و الگویی نوین برای استقلال مالی کشورهای جنوب جهانی ارائه دهد. پیوند ریال ایران با یوان چین، فراتر از یک سیاست ارزی، تصمیمی ژئوپلیتیکی است که در بستر تحولات کنونی نظام بینالملل، به ضرورتی فوری بدل شده است.
چالشهای هژمونی دلار و ظهور نظم پولی چندقطبی
نظم اقتصادی جهانی که طی دههها بر پایه هژمونی دلار آمریکا شکل گرفته بود، اکنون با چالشهای بنیادین مواجه شده است. رشد فزاینده قدرت اقتصادی چین، افول نسبی جایگاه آمریکا، و تلاش مستمر کشورهای جنوب برای دستیابی به استقلال ارزی، همگی حکایت از گذار تدریجی از ساختار تکقطبی به سمت نظمی چندقطبی دارند. ابتکار کمربند و راه چین، توسعه سیستمهای پرداخت جایگزین سوئیفت، تشکیل بلوکهای پولی منطقهای مانند بریکسپلاس و سازمان همکاری شانگهای، و افزایش پیمانهای تهاتری و تسویه دوجانبه ارزی، نشانههای آشکاری از انتقال تدریجی قدرت پولی از غرب به شرق هستند.
جنگ ایران و اسرائیل: کاتالیزوری برای تغییر در معادلات مالی
در این میان، جنگ اخیر ایران و اسرائیل که از ۱۳ تا ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ بهطول انجامید، نقطهعطفی در روند تحولات منطقه و نشانهای از ورود به مرحلهای جدید از رقابت ژئواستراتژیک بود. این درگیری که با حمله غافلگیرانه اسرائیل به تاسیسات نظامی و هستهای ایران آغاز و با پاسخ قاطع ایران و شلیک بیش از ششصد موشک همراه شد، نهتنها بازدارندگی ایران را به نمایش گذاشت، بلکه ضرورت یافتن سازوکارهای نوین برای تأمین امنیت اقتصادی و کاهش وابستگی به ساختارهای مالی غربمحور را نیز برجسته ساخت. هزینه روزانه ۲۰۰ میلیون دلاری جنگ برای اسرائیل و جهش قیمت نفت برنت به بالای ۱۰۰ دلار، بار دیگر نشان داد که اتکای صرف به سیستم مالی مبتنی بر دلار، پاسخی متناسب با نیازهای امنیتی و اقتصادی منطقه نیست.
یوان چین: گزینهای استراتژیک برای استقلال مالی ایران
در این بستر، یوان چین، با پشتوانه دومین اقتصاد بزرگ جهان و ذخایر ارزی هنگفت، روزبهروز جایگاه مهمتری در نظم پولی جهانی مییابد. از ورود این ارز به سبد حق برداشت ویژه صندوق بینالمللی پول در سال ۲۰۱۶ تا رشد کاربرد آن در تجارت انرژی، سرمایهگذاریهای فرامرزی و قراردادهای دوجانبه، روند حرکت یوان بهسوی یک ارز مرجع جهانی شتاب گرفته است. برای ایران که حدود ۳۰ درصد تجارت خارجی خود را با چین انجام میدهد و چین بزرگترین خریدار نفت ایران است، پیوند ارزی با یوان نهتنها معقول، بلکه اجتنابناپذیر به نظر میرسد.
میخکوب ارزی و ثبات اقتصادی: راهکاری برای مهار تورم و جذب سرمایه
میخکوب ارزی، یعنی تثبیت نرخ ارز ملی در برابر یک ارز خارجی مشخص، یکی از ابزارهای شناختهشده و مؤثر در سیاستگذاری پولی است که کشورهایی چون عربستان سعودی (در قبال دلار)، هنگکنگ (با هیئت ارزی) و دانمارک (در برابر یورو) با موفقیت آن را اجرا کردهاند. در مورد ایران، بهویژه با توجه به ویژگیهای ساختاری اقتصاد کشور و سطح بالای تعامل تجاری با چین، مدل میخکوب خزنده که امکان تعدیل تدریجی نرخ بر اساس شاخصهای اقتصادی را فراهم میسازد، منطقیترین گزینه است.
در شرایطی که پس از جنگ اخیر، بازارهای مالی با نوسانات شدیدی مواجه شدهاند و تورم در ایران تشدید یافته است، تثبیت نرخ ریال در برابر یوان میتواند نقش یک لنگر قیمتی را ایفا کرده و مانع از نوسانات شدید ارزی شود. ثبات نرخ ارز در برابر یوان، بهدلیل سهم بالای واردات ایران از چین، امکان مهار بخشی از فشارهای تورمی را فراهم کرده و قیمت کالاهای وارداتی را تثبیت میکند. افزون بر این، پیوند ارزی میتواند زمینهساز جذب سرمایهگذاری مستقیم چین شود؛ بسیاری از شرکتهای چینی که پیشتر بهدلیل بیثباتی ارزی و نگرانی از تحریمهای دلاری از ورود به بازار ایران امتناع میکردند، با ایجاد ساختاری باثبات مبتنی بر یوان، انگیزه و اطمینان بیشتری برای ورود به پروژههای زیرساختی، صنعتی و انرژی خواهند یافت.
افزون بر مزایای اقتصادی، تسهیل تجارت دوجانبه از دیگر دستاوردهای این راهبرد خواهد بود. حجم تجارت ایران و چین که در سال ۲۰۲۳ به حدود ۳۲ میلیارد دلار رسیده بود، اکنون نیازمند زیرساختی ارزی است که مستقل از دلار، هزینههای تبادل را کاهش دهد و ریسک نرخ ارز را حذف کند. پیوند ریال به یوان میتواند نهتنها تجارت نفت، پتروشیمی، ماشینآلات و خدمات مهندسی را روانتر سازد، بلکه امکان استفاده از یوان در تجارت با کشورهای ثالث از طریق شبکه تجارت یوانپایه چین را نیز برای ایران فراهم کند.
پیوند ریال به یوان: بُعد امنیتی و ارتقاء توان بازدارندگی
بُعد امنیتی این راهبرد نیز حائز اهمیت است. در شرایطی که ایران نیاز فوری به ارتقاء توان بازدارندگی و تجهیز دفاعی دارد، پیوند ارزی با یوان میتواند بهعنوان سپر ارزی در برابر تحریمهای مبتنی بر دلار عمل کند. با انتقال بخش عمدهای از مبادلات به یوان، وابستگی به سیستم مالی غرب کاهش یافته و قدرت مانور ایران در عرصه بینالمللی تقویت میشود. این امر میتواند زمینهساز همکاریهای دفاعی عمیقتر با چین نیز باشد. بر اساس سند همکاری ۲۵ ساله، تعاملات نظامی، انتقال فناوری دفاعی و خرید تجهیزات نظامی از چین، همگی میتوانند در چارچوب یک نظام ارزی یوانمحور تسهیل شوند، بهویژه در شرایطی که بازسازی زیرساختهای دفاعی ایران پس عصر واگرایی قدرتقدرت ایراناز جنگ اخیر بهطور فوری ضرورت یافته است.
ژئوپلیتیک استقلال از دلار: ایران و جنبش جهانی تغییر نظم پولی
از منظر ژئوپلیتیکی، این راهبرد نشانهای از الحاق فعال ایران به جنبش جهانی استقلال از دلار و هژمونی غرب است. پیوند ریال به یوان میتواند الگوی الهامبخشی برای سایر کشورهای منطقه و اعضای سازمانهایی چون بریکس و سازمان همکاری شانگهای باشد که همگی بهدنبال کاهش وابستگی به دلار هستند. این اقدام همچنین به تقویت نقش یوان در بازار جهانی نفت کمک کرده و میتواند سهم این ارز در نظام پولی بینالملل را بهطور چشمگیری افزایش دهد.
منافع متقابل ایران و چین: تأمین انرژی و گسترش نفوذ
برای چین نیز این همکاری سودمند است؛ تأمین امنیت انرژی بهعنوان یکی از اولویتهای اصلی پکن، با تعمیق روابط با ایران تضمین میشود. چین که بیش از نیمی از واردات انرژی خود را از مسیر تنگه هرمز تأمین میکند، با ایران بهعنوان شریکی راهبردی میتواند بر تهدیدات احتمالی مانند انسداد تنگه یا ناپایداری در منطقه فائق آید. گسترش نفوذ چین در خاورمیانه، منطقهای که بیش از ۶۰ درصد ذخایر نفتی جهان را در خود جای داده، بخشی از راهبرد کلان پکن برای چالش با سلطه آمریکا بهشمار میآید.
پیشنیازها و چالشهای پیادهسازی: تدابیر فنی و ساختاری
با اینحال، پیادهسازی این سیاست مستلزم تدابیر فنی و ساختاری متعدد است. در وهله نخست، تأمین ذخایر کافی یوان از طریق قراردادهای سوآپ ارزی با بانک خلق چین، تهاتر کالایی و تسویه پایاپای ضروری است. طراحی نظام میخکوب خزنده با انعطافپذیری دورهای نرخ ارز در برابر تورم و رشد اقتصادی نیز برای جلوگیری از تضعیف رقابتپذیری حیاتی است. اصلاح نظام بانکی ایران، دیجیتالسازی بانکداری، ایجاد روابط پایدار کارگزاری با بانکهای چینی و راهاندازی حسابهای یوانی برای فعالان تجاری نیز جزو پیشنیازهای اجرای موفق این راهبرد است.
راهبرد گام به گام و واکنشهای احتمالی: مدیریت ریسک و فرصتها
در کوتاهمدت، اجرای مرحلهای این طرح توصیه میشود. آغاز با حوزههایی مانند تجارت نفت، واردات کالاهای اساسی و تسویه صادرات با یوان، سپس گسترش تدریجی به سایر بخشها، منطقیترین مسیر اجرایی است. راهاندازی خطوط اعتباری اضطراری یوانی، بازار موازی ریال-یوان در داخل کشور و تدوین قوانین تشویقی برای استفاده از یوان در معاملات داخلی، بخشی از اقدامات عملیاتی ضروری در فاز نخست هستند.
افزون بر آن، توسعه سیستم پرداخت مقاوم در برابر تحریم و بحران، مانند راهاندازی شبکه پرداخت دیجیتال مستقل از سوئیفت، ایجاد ذخایر ارزی مشترک اضطراری و سیستم تهاتر کالایی پیشرفته، از دیگر ملزومات امنیت اقتصادی در دوره گذار خواهد بود. همچنین همکاری با چین در بازسازی تاسیسات انرژی، تأمین مالی پروژههای دفاعی و انتقال فناوری در چارچوب پیوند ارزی میتواند بخش مهمی از توافق جامع دو کشور را تشکیل دهد.
طبیعتاً این راهبرد بدون واکنش نخواهد بود. آمریکا و متحدانش ممکن است با اعمال تحریمهای جدید یا فشارهای دیپلماتیک و حتی تهدیدات نظامی، واکنش نشان دهند. اما تجربه جنگ اخیر نشان داد که ایران ظرفیت مقاومت و بازدارندگی را در خود دارد. همچنین حمایت چین بهعنوان یک قدرت اقتصادی جهانی، میتواند از میزان اثربخشی این فشارها بکاهد.
در سطح منطقه، واکنشهای متفاوتی پیشبینی میشود. اگرچه برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ممکن است در ابتدا نسبت به این رویکرد نگران باشند، اما روند کلی منطقهای بهسمت تنوعبخشی شرکای تجاری و کاهش وابستگی به غرب در حال حرکت است. در بلندمدت، حتی ممکن است برخی از این کشورها بهدنبال الگوگیری از ایران و چین برآیند.
جمع بندی
در نهایت، پیوند ریال به یوان چین، در وضعیت کنونی نه یک انتخاب اختیاری، بلکه ضرورتی تاریخی برای ایران بهشمار میرود؛ ضرورتی که در بستر تحولات جهانی، منطقهای و داخلی شکل گرفته و میتواند نقطه عطفی در تاریخ اقتصادی ایران باشد. این راهبرد، با وجود دشواریهای اجرایی و پیامدهای کوتاهمدت، میتواند به ایران در دستیابی به استقلال مالی، ثبات ارزی، تقویت روابط راهبردی با شرق، و ایفای نقش فعال در نظم نوین بینالملل یاری رساند. در عصری که دیگر صرف قدرت نظامی کافی نیست، استقلال مالی، کلید بقای ملتهاست.
نویسنده: علی ملکی ، دکتری تخصصی مالی بین الملل
منبع: شماره ۱۱۱ نشریه بورس امروز- مهرماه ۱۴۰۴