صندوقهایی با ضریب انفجار بالا؛ خطر پنهان در پشت سودهای چندبرابر
صندوق های اهرمی با وجود جذابیت بالا، برای سرمایه گذاری بلند مدت مناسب نیستند و در بازارهای پرنوسان می توانند زیان بار و حتی منحل شوند. رشد بیش از حد آن ها در ایران، ریسک سیستماتیک و بی اعتمادی به بازار سرمایه را به دنبال دارد.
به گزارش بورس امروز؛ کمتر کسی گمان میبرد که با آغاز فعالیت صندوق اهرمی کاریزما در آذرماه سال ۱۴۰۰، این ابزار نوین مالی بتواند در مدت کوتاهی چنین جایگاهی در میان سرمایهگذاران یابد و موجی از استقبال و توجه را نسبت به صندوقهای اهرمی در بازار سرمایه ایران برانگیزد. در طی این دوره بعد از کاریزما، سایز نهادهای مالی نیز با پذیره نویسی های صندوق های اهرمی خود، بازار اهرمی ها را حسابی داغ کردند.
هرچند صندوقهای اهرمی طی سالهای اخیر در ایران به ابزاری پرطرفدار تبدیل شدهاند، اما مقایسه بازار سرمایه ایران با بازارهای توسعهیافتهای همچون آمریکا نشان میدهد که تب صندوقهای اهرمی در خود آمریکا هرگز به حدی نبوده که این ابزار بر کل بازار سایه بیفکند.
بر اساس دادههای وبسایتهای تخصصی ETF مانند ETFdb.com و etf.com، ارزش داراییهای تحت مدیریت (AUM) صندوقهای اهرمی در بازار آمریکا حدود ۹۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار برآورد میشود. این در حالی است که کل ارزش داراییهای صندوقهای ETF در آمریکا بیش از۸ هزار میلیارد دلار است. به عبارت دیگر، صندوقهای اهرمی تنها حدود ۱ تا ۱.۲ درصد از کل ارزش صندوقهای قابل معامله (ETF) را در اختیار دارند.
در بعد معاملات نیز اگرچه برخی صندوقهای اهرمی مانند TQQQ، SQQQ، SOXL یا TSLL در فهرست صندوقهای پرمعامله قرار دارند و گاهی حجم معاملات روزانه بالایی را تجربه میکنند، اما در مجموع، ارزش معاملات آنها در برابر معاملات صندوقهای سهامی کلاسیک یا ETF های بزرگ شاخصمحور مانند SPY یا IVV بسیار ناچیز است. برای مثال ETF عظیمی مثل SPY به تنهایی روزانه بیش از ۲۰ میلیارد دلار معامله میشود، در حالی که مجموع معاملات اغلب صندوقهای اهرمی به چند میلیارد دلار در روز محدود است. در بورس ایران اما این موضوع کاملا برعکس است به طوری که ارزش معاملات صندوق اهرمی کاریزما در برخی از روزهای پررونق بازار به بیش از ۱۰ درصد کل ارزش معاملات بورس می رسید.
این مقایسه نشان میدهد که در بازار آمریکا، صندوقهای اهرمی هرگز جایگزین سرمایهگذاری کلاسیک نشدهاند و همچنان ابزارهای جانبی برای سرمایهگذاران ریسکپذیر به شمار میآیند. حتی معاملهگران حرفهای و الگوریتمی نیز این صندوقها را صرفاً برای پوشش ریسک یا معاملات کوتاهمدت بهکار میبرند، نه بهعنوان جایگزینی برای سرمایهگذاری بلندمدت.
در مقابل، بازار سرمایه ایران طی دو سال اخیر بهنوعی دچار نوعی شیفت رفتاری شده است؛ بهگونهای که بخشی از سرمایهگذاران، صندوقهای اهرمی را بهعنوان ابزار اصلی سرمایهگذاری قلمداد میکنند و حتی برخی افراد با دانش محدود، با تصور سودهای چندبرابری، بخش عمده سرمایه خود را به این صندوقها اختصاص دادهاند. این تفاوت رویکرد، ریشه اصلی آسیبپذیری شدید بازار ایران در دورههای افت ناگهانی شاخص است؛ زیرا سرمایهگذاران خرد در ایران برخلاف آمریکا، تصور درستی از ماهیت پرریسک صندوقهای اهرمی ندارند.
در نتیجه، تجربه بازار آمریکا یک پیام روشن دارد: صندوقهای اهرمی، اگرچه جذاب و پرهیجان هستند، اما در بزرگترین بازار مالی جهان هم هرگز جایگزین سرمایهگذاری کلاسیک نشدهاند و سهم آنها از کل بازار، بسیار محدود است.
هیچکس تصور نمیکرد صندوقهای اهرمی پس از ظهورشان در بازار سرمایه ایران، تا این اندازه مورد استقبال قرار گیرند؛ اما تجربه نشان داده این ابزارها هرگز برای سرمایهگذاری بلندمدت به علل زیر مناسب نیستند:
نخست، واحدهای عادی صندوقهای اهرمی حتی در شرایط رکودی گاه بازدهی بالایی نشان میدهند که سرمایهگذاران را بهاشتباه به ماندن بلندمدت در این صندوقها ترغیب میکند.
دوم، در روندهای نزولی، ضریب اهرمی بهطور فزاینده افزایش مییابد زیرا ارزش واحدهای ممتاز کاهش مییابد و این باعث میشود کوچکترین افت بازار، زیانی چندبرابری به صندوق تحمیل کند.
سوم، در روندهای صعودی، افزایش ارزش واحدهای ممتاز سبب میشود ضریب اهرمی کاهش یابد و بازدهی صندوق کمتر از انتظار شود.
چهارم، تغییرات مدیریتی در ضریب اهرمی برای کنترل ریسک، گاه روند تصمیمگیری را برای سرمایهگذار پیچیدهتر و پرریسکتر میسازد در این بین مقایسه بین نمودار صندوق توان مفید و صندوق شاخصی آرام مفید و شاخص کل بورس شایان توجه است:
بنابراین، پاسخ روشن است: ساختار فعلی صندوقهای اهرمی با ضریب بالا در بازارهای پرنوسان دوام ندارد. هرچه شدت نوسانات بازار بیشتر شود، ضریب اهرمی نیز بیثباتتر میشود و صندوقها را در معرض زیانهای سنگین و حتی خطر انحلال قرار میدهد.
طبعاً با توجه به ریزش شدید این صندوقها در ماه اخیر و نزدیک شدن برخی از آنها به نقطه انحلال، مسلم است که با وقوع ریسک سیستماتیک دیگری، این مهم با احتمال بالایی به وقوع خواهد پیوست.
انحلال صندوقهای اهرمی، تبعاتی فراتر از زیان مستقیم سرمایهگذاران در پی خواهد داشت و میتواند اعتماد عمومی به بازار سرمایه را بهشدت تضعیف کند.
نخست، بسیاری از سرمایهگذاران خرد که بدون شناخت کافی از ریسکهای صندوقهای اهرمی وارد این بازار شدهاند، در صورت زیان سنگین یا بلوکهشدن داراییهایشان، نگاه منفی و بیاعتمادی عمیقی نسبت به کل بازار سرمایه پیدا خواهند کرد.
دوم، این اتفاق موجب میشود سرمایهگذاران از سایر ابزارهای مالی نوین، مانند صندوقهای سهامی، مختلط یا حتی درآمد ثابت نیز فاصله گیرند و ترجیح دهند دوباره به سمت سپردهگذاری بانکی یا بازارهای غیرمولد حرکت کنند.
سوم، فرهنگ سرمایهگذاری غیرمستقیم آسیب میبیند؛ در سالهای اخیر تلاش زیادی شده تا مردم بهجای معاملات مستقیم و هیجانی، به ابزارهای حرفهای مانند صندوقها اعتماد کنند. شکست یا انحلال صندوقهای اهرمی، این روند را معکوس خواهد کرد.
چهارم، هراس از تکرار چنین بحرانهایی میتواند باعث خروج نقدینگی از بازار سرمایه شود و فشار فروش در سایر نمادها نیز تشدید گردد.
بهطور کلی، انحلال صندوقهای اهرمی صرفاً یک شکست محدود نیست، بلکه ضربهای جدی به اعتبار بازار سرمایه و توسعه ابزارهای مالی محسوب میشود. طبعاً در شرایط فعلی که برخی صندوقها به آستانه انحلال نزدیک شدهاند، با وقوع ریسک سیستماتیک دیگری، احتمال تحقق این سناریو بسیار بالا خواهد بود.
منبع: امیر محمد شاه بالایی – کارشناس مشتقه شرکت سرمایه گذاری آوانگارد
منبع: ماهنامه شماره ۱۰۹ بورس امروز– مرداد ماه