توصیه هایی برای چین؛
از چالش انرژی تا بازتعریف نظم آسیامحور: چین در آزمون خاورمیانه
درگیری ایران و اسرائیل برای چین تهدیدهایی مثل بحران انرژی و بیثباتی منطقهای دارد، اما در عین حال فرصتی استراتژیک برای تقویت جایگاه جهانی پکن از مسیر حمایت راهبردی از ایران و نقشآفرینی فعال در خاورمیانه فراهم میکند.
به گزارش بورس امروز؛ این یادداشت دیپلماتیک، نقش راهبردی ایران در آینده سیاسی و اقتصادی چین را بهویژه در بستر تشدید تنشها میان تهران و تلآویو، بهطور جامع بررسی میکند. متن حاضر با تحلیل فرصتها و تهدیدهای ناشی از این درگیری، مجموعهای از توصیههای عملی برای سیاستگذاران چینی ارائه میدهد تا پکن بتواند در مسیر تقویت منافع ژئوپلیتیکی و اقتصادی خود در خاورمیانه، گامهایی مؤثر و هوشمندانه بردارد.
۱. تحلیل فرصتها و تهدیدهای جنگ ایران و اسرائیل برای چین
۱.۱. فرصتها
۱.۱.۱. زمان طلایی برای انتقال قدرت جهانی از غرب به شرق
خروج آمریکا از افغانستان و نارضایتی گسترده منطقهای از مواضع واشنگتن در قبال مسأله فلسطین، خاورمیانه را در برزخی از بیثباتی رها کرده است. این خلأ میتواند فرصتی تاریخی برای چین باشد تا با استفاده از دیپلماسی فعال و نقشآفرینی در ثباتسازی، جایگاه خود را بهعنوان بازیگر اصلی در معادلات جدید جهانی تثبیت کرده و به روند انتقال قدرت از غرب به شرق شتاب بخشد.
۱.۱.۲. تقویت ایران بهعنوان متحد راهبردی و متوازنکننده قدرت منطقهای
ایران، با نفوذ ژئوپلیتیکی بالا و جایگاه حساس در قلب منطقه، شریک کلیدی چین در تحقق طرح «کمربند و جاده» محسوب میشود. امضای توافقنامه ۲۵ ساله همکاری میان دو کشور، مبنای مناسبی برای تبدیل ایران به بازیگری پایدار و قابل اتکا در معماری امنیتی و اقتصادی آینده خاورمیانه فراهم کرده است. اکنون زمان آن فرا رسیده که چین نقش ایران را بهعنوان همپیمانی راهبردی، آشکار و رسمی اعلام کند.
۱.۱.۳. تضعیف جایگاه بینالمللی ایالات متحده
درگیری ایران و اسرائیل، بار دیگر ناکامیهای مزمن آمریکا در مدیریت بحرانهای خاورمیانه را به نمایش گذاشته است. چین میتواند با ارائه ابتکاراتی برای کاهش تنش، برجستهسازی ارزشهای چندجانبهگرایی و توسعهمحوری، از این فرصت برای کاستن از اعتبار بینالمللی ایالات متحده بهره گیرد.
۱.۱.۴. ارتقای تصویر چین در میان افکار عمومی ایران
در شرایطی که جامعه ایران با فشارهای بیرونی و تحریمهای گسترده مواجه است، تمایل عمومی به همکاری با کشورهایی که رویکردی غیرتحمیلی و مشارکتمحور دارند، بیشتر شده است. چین میتواند با سرمایهگذاری در پروژههای انسانی، فرهنگی و اقتصادی که به زندگی روزمره ایرانیان گره خوردهاند، تصویری مثبت و ماندگار از خود در ذهن مردم ایران بسازد.
۱.۲. تهدیدها
۱.۲.۱. تهدید مستقیم برای امنیت انرژی چین
چین بزرگترین واردکننده نفت جهان است و حدود نیمی از نیاز انرژی خود را از خاورمیانه تأمین میکند. گسترش درگیری به جنگی منطقهای، میتواند مسیرهای ترانزیت، تولید نفت و بازارهای جهانی انرژی را مختل کند؛ امری که برای اقتصادی وابسته به انرژی همچون چین، تهدیدی بنیادین خواهد بود.
۱.۲.۲. پیامد شکست ایران: تسلط کامل آمریکا بر جریان انرژی
در صورت تضعیف شدید ایران یا شکست آن در این جنگ، آمریکا میتواند سلطه بیسابقهای بر بازار انرژی خاورمیانه پیدا کند. این سناریو، پکن را در برابر کنترل ژئوپلیتیکی منابع انرژی آسیبپذیرتر میسازد و ممکن است رشد اقتصادی چین را با چالشهای جدی مواجه کند.
۱.۲.۳. ضربه به پروژه کمربند و جاده
ابتکار «کمربند و جاده»، ستون فقرات سیاست جهانی چین است که بر ثبات در غرب آسیا و اتصال زیرساختی اوراسیا تکیه دارد. ایران یکی از کانونهای کلیدی در این مسیر است. بیثباتی یا فروپاشی زیرساختی در ایران میتواند کل پروژه را با مخاطره مواجه کرده و سرمایهگذاریهای جاری را بیثمر سازد.
۱.۲.۴. گسترش بیثباتی به پاکستان و تهدید مرزهای غربی چین
بیثباتی در ایران میتواند بهصورت دومینویی بر پاکستان نیز اثرگذار باشد؛ کشوری که هممرز با ایران است و نقشی محوری در پروژه CPEC دارد. ناامنی در پاکستان، علاوه بر اختلال در کریدور اقتصادی مشترک، میتواند تهدیدات امنیتی مستقیمی را متوجه مرزهای غربی چین سازد.
۱.۲.۵. تضعیف انسجام در محور چین-روسیه
هرگونه درگیری منطقهای بزرگ، بهویژه اگر پای بازیگران بینالمللی به آن باز شود، میتواند شکافهایی در اتحاد راهبردی چین و روسیه ایجاد کند. اختلافنظرها در اولویتها یا نحوه مواجهه با بحران، احتمالاً جبهه مشترک این دو قدرت در برابر غرب را تضعیف خواهد کرد.
۱.۲.۶. رکود اقتصادی زودهنگام در چین
افزایش قیمت جهانی انرژی، همزمان با تعرفههای آمریکا بر صادرات چین و کاهش تقاضای داخلی، میتواند اقتصاد چین را وارد رکودی زودهنگام کند. این ترکیب سهگانه تهدید، ظرفیت تولید، اشتغال و ثبات اجتماعی را بهطور همزمان به خطر میاندازد.
۱.۲.۷. تحریک هند برای منازعه مرزی توسط آمریکا
با توجه به نزدیکی فزاینده آمریکا به هند، واشنگتن ممکن است از منازعات مرزی دیرینه میان دهلینو و پکن برای افزایش فشار بر چین استفاده کند.این سیاست می تواند چین را ناچار به گسترش منابع نظامی خود در مرزهای جنوب غربی کند.
۱.۲.۸. تشدید فشارهای بینالمللی درباره تایوان
آمریکا ممکن است از موقعیت بحرانی در خاورمیانه برای دامن زدن به مسائل تایوان بهره گیرد و از اشتباهات احتمالی چین در منطقه، برای افزایش حمایت بینالمللی از تایوان استفاده کند؛ موضوعی که بر حساسیتهای امنیتی چین میافزاید.
۱.۲.۹. زنجیرهای از پیامدهای پیشبینینشده
از بیثباتی در زنجیره تأمین جهانی گرفته تا افزایش موج مهاجرت، فشار مضاعف بر منابع مالی و دیپلماتیک چین، و افزایش ناامنی در همسایگی، همگی از پیامدهای بلندمدت یک درگیری گسترده در خاورمیانه خواهند بود.
۲. راهبردهای پیشنهادی برای چین
۲.۱. حمایت سیاسی و دیپلماتیک فعال از ایران
چین باید در نهادهای بینالمللی بهطور آشکار و مؤثر از مواضع ایران حمایت کند؛ با صدور بیانیههای محکم، رأیدادن در مجامع جهانی به نفع منافع مشروع ایران و مشارکت در ابتکارات دیپلماتیک برای حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت ملی این کشور.
۲.۲. پشتیبانی سایبری و اطلاعاتی
در عصر جنگهای ترکیبی، چین میتواند با ارائه کمکهای فناورانه، اطلاعاتی و آموزشهای امنیت سایبری، نقش مؤثری در دفاع ایران مقابل حملات سایبری و عملیات شناختی ایفا کند و بدین ترتیب، عمق راهبردی خود در خاورمیانه را افزایش دهد.
۲.۳. حمایت نظامی غیرمستقیم از مسیر متحدان
بدون ورود مستقیم به میدان، چین میتواند از طریق کشورهای همپیمان مانند پاکستان و کره شمالی، تجهیزات، آموزش یا پشتیبانی اطلاعاتی لازم برای تقویت توان دفاعی ایران را فراهم آورد.
۲.۴. دیپلماسی اقتصادی با تمرکز بر اتصال ریال به یوان
یکی از گامهای کلیدی برای تابآوری اقتصادی ایران، تثبیت ریال در برابر یوان با استفاده از مکانیزمهای تسویه متقابل عادلانه است. در کنار آن، سرمایهگذاری در توسعه بانکداری دیجیتال و اتصال آن به شبکههای مالی آسیایی، میتواند زیرساخت اقتصادی ایران را بازسازی کند.
۲.۵. تقویت تصویر عمومی چین در جامعه ایران
اجرای برنامههای دیپلماسی عمومی، تبادلات فرهنگی، رسانهای و علمی، نقش کلیدی در ایجاد اعتماد متقابل و ارتقای جایگاه چین در میان مردم ایران دارد. این سرمایه اجتماعی، مبنای همکاریهای بلندمدت و پایدار خواهد بود.
۲.۶. میانجیگری میان ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس
چین با بهرهگیری از روابط حسنه خود با کشورهای منطقه، میتواند به کاهش تنشها میان ایران و کشورهای عربی کمک کرده، زمینهساز نظم امنیتی پایدارتر در منطقه خلیج فارس شود؛ نظمی که در خدمت امنیت انرژی و موفقیت پروژههای زیرساختی خواهد بود.
۲.۷. تثبیت نقش ایران بهعنوان توازنساز منطقهای
در نهایت، چین باید از طریق حمایت مستمر اقتصادی، سیاسی و امنیتی از ایران، جایگاه این کشور را بهعنوان تکیهگاه ژئوپلیتیکی پروژه «کمربند و جاده» و نظم نوین آسیامحور حفظ و تثبیت کند.
درگیری ایران و اسرائیل، یک آزمون سرنوشتساز برای سیاست خارجی چین در خاورمیانه بهشمار میرود. اگرچه این بحران با تهدیداتی برای امنیت انرژی و پروژههای راهبردی چین همراه است، اما در عین حال، فرصتی بینظیر برای بازتعریف جایگاه جهانی پکن فراهم میآورد. با تدوین راهبردی جامع شامل پشتیبانی سیاسی، همکاری اطلاعاتی، دیپلماسی اقتصادی، و نقشآفرینی فعال در ثباتسازی منطقه، چین میتواند از این بحران، پلی بهسوی اقتدار بلندمدت جهانی بسازد.
نویسنده: علی ملکی ، دکتری تخصصی مالی بین الملل