آیا بازار سرمایه ۱۲۵ میلیارد دلاری به ایستگاه پایانی رسید؟
سوالی که این روزها ذهن سرمایه گذاران خرد را درگیر کرده است و شاید نسبت به اصلاحات فعلی دچار نگرانی شده باشند این است که آیا با توجه به رشدی که در بازار سرمایه انجام شد، آیا این بازار همچنان توانایی رشد بیشتر را دارد یا باید روند فعلی را تمام شده دانست؟
به گزارش بورس امروز؛ شاخص کل پس از افتی که به دلایل شرایط سیاسی و نظامی از ابتدای سال دچار آن شده بود، از ابتدای آبان ماه تا اواسط دی ماه توانست با رشدی ۵۰ درصدی به قله ۲۹۰۰ هزار واحد دست یابد. شاخص هم وزن نیز در همین مدت با رشدی ۴۰ درصدی، تا قله ۹۲۰ هزار واحد رشد کرد. با مقایسه بازده این دو شاخص می توان متوجه شد که نمادهای بزرگ بازار در این رشد لیدر بازار بودند و بازدهی نمادهای بزرگ بهتر از نمادهای کوچک بوده است، تغییرات نرخ دلار نیما و رشد دلار باعث شد تا تغییرات سودآوری نمادهای بزرگ بازار بیشتر مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد و همین امر یکی از دلایل رشد بیشتر نمادهای بزرگ بوده است.
طی دو هفته اخیر بازار سرمایه پس از رشدی که پیشتر به آن اشاره شد وارد فاز استراحت و نوسانات اصلاحی شده است و بنظر میرسد بعد از یک رشد بیش از ۵۰ درصدی نوسانات و اصلاحات دور از ذهن نبوده و حتی تضمین کننده رشد آتی بازار نیز خواهد بود، طی هفتههای اخیر شاهد کاهش ارزش معاملات و خروج پول حقیقی از بازار سرمایه بودیم و با بررسی صندوقهای درآمد ثابت به این نتیجه خواهیم رسید که مقصد پول های خارج شده عمدتا همین صندوقها بوده اند تا در زمان و قیمت مناسب مجددا وارد بازار شوند. شاید با ثبات بازار و افزایش نصاب سهام صندوقهای درآمد ثابت، علاوه بر رشد دارایی و ذخایر، مشارکت این صندوقها نیز در بازار افزایش یافته و شاهد افزایش ارزش و گردش معاملات نیز باشیم.
سوالی که این روزها ذهن سرمایه گذاران خرد را درگیر کرده است و شاید نسبت به اصلاحات فعلی دچار نگرانی شده باشند این است که آیا با توجه به رشدی که به آن اشاره شد، بازار سرمایه همچنان توانایی رشد بیشتر را دارد یا باید روند فعلی را تمام شده دانست؟ در پاسخ به این سوال باید بازار سرمایه را با بازارهای موازی مثل طلا و دلار مقایسه کنیم. ارزش دلاری بازار سرمایه به رغم رشد ۵۰ درصدی شاخص کل نتوانست بیش از ۲۰ درصد رشد نماید و با توجه به رشد دلار بازار آزاد همچنان در محدوده ۱۲۵ میلیارد دلار در نوسان است و با سقف ۴۰۰ میلیارد دلاری سال ۹۹ فاصله بسیاری دارد که همین امر نشان دهنده ارزندگی بازار سرمایه و عقب ماندن این بازار نسبت به بازار دلار است. علاوه بر مقایسه ارزش دلاری، می توان از مقایسه ارزش بورس نسبت به طلا نیز استفاده کرد، نسبت ارزش بازارسرمایه به هر گرم طلای ۱۸ عیار می تواند معیار مناسبی جهت مقایسه این دو بازار در مقاطع زمانی مختلف باشد، این نسبت در مرداد ماه سال ۹۹ معادل حدود ۵۵۰۰ تن طلای ۱۸ عیار بوده است به این معنی که با ارزش کل بازار سرمایه می توانستیم معادل ۵۵۰۰ تن طلای ۱۸ عیار بخریم. این در حالیست که این نسبت اکنون حدود ۷۰ درصد کاهش داشته است و به کمتر از ۱۸۰۰ تن رسیده است که کمترین مقدار طی بیست سال اخیر میباشد و نشان از عقب ماندگی بازار سرمایه دارد. نسبت سودآوری یا p/e بازار نیز در این رشد اخیر از محدوده ۶ واحد به حدود ۸ واحد رسید و باتوجه به انتشار گزارشات و افزایش سودآوری شرکتها، این نسبت حدود ۰.۵ واحد کاهش پیدا کرد و به ۷.۵ واحد رسید.
علاوه بر موارد بنیادی که مورد بررسی قرار گرفت، شاخص کل از منظر تکنیکالی نیز همچنان در روند صعودی قرار دارد و این اصلاحات جزئی از مسیر و روند صعودی تلقی خواهند شد، محدوده ۲۶۰۰ الی ۲۶۵۰ هزار واحد می تواند حمایت مناسبی برای شاخص کل محسوب شود، از لحاظ زمانی نیز بنظر می رسد تا اوایل اسفند ماه این نوسانات به پایان رسد و کف بازار در این نواحی تشکیل شود.
نویسنده: علی پوررمضان- تحلیلگر سبدگردان ایساتیس پویا
منبع: ماهنامه شماره ۱۰۳ بورس امروز – بهمن ماه ۱۴۰۳