تمایلات متفاوت نقدینگی در انتخاب صنایع
یکی از راههای دولت برای ورود پول های درشت خارج از بازار سرمایه، کاهش جذابیت سرمایهگذاری در بانکها و صندوقهای درآمد ثابت میباشد. اعمال مالیات بر سود سپردهها، کاهش واقعی و عملیاتی سودهای پرداختی بانکهای کشور، ایجاد شرایط خرید اوراق بدهی توسط بانکهای کشور توسط بانک مرکزی که منجر به افزایش قیمت و کاهش بازدهی این اوراق میشود را میتوان از راهکارهای کاهش جذابیت بازار بدهی و پول نامید.
به گزارش بورس امروز؛ در فصل پاییز سال جاری بازار سرمایه خاطرات خوبی را برای سرمایهگذاران رقم زد و در آخرین روز معاملاتی شاخص کل به عدد ۲،۶۸۰،۴۸۹ واحد رسید. بازار سرمایه از شروع فصل تا انتهای روز معاملاتی ۲ آبان ماه وضعیت معاملاتی مناسبی نداشت و حتی کف شاخص کل در سال جاری در روز دوم آبان ماه نیز رقم خورد. اما پس از این روز رشد نسبی بازار شروع گردید و در روز ۱۵ آبان و اتمام انتخابات آمریکا و پیروزی ترامپ، روند تصاعدی رشد بازار آغاز گردید. در انتهای مهر ماه شاهد انتشار گزارشهای فصل تابستان صنایع بودیم و این گزارشات ناامیدکننده در افت بازار بیتاثیر نبودند. گزارشهای فصل تابستان نمونهی بارز بیتدبیریهایی بود که مسئولین اقتصادی کشور طی سال و یا سالهای گذشته داشتهاند و این بیتدبیریها بهطور محسوسی در سود شرکتها نمایان گردید. بهطور مثال فولاد خوزستان، یکی از غولهای تولید فولاد در کشور، با زیان ۵۰ ریالی بهازای هر سهم مواجه شد و فولاد کاوه نیز سود ۴۰۰ ریالی فصل بهار را تبدیل به صفر ریال در فصل تابستان نمود. ایرانخودرو همچنان در زیان غوطهور بود و این وضعیت نابسامان حتی به سودآوری “خاور” نیز رحم نکرد و خاور نیز در تابستان زیان اندکی ساخت. در پالایشیها نیز صعود نرخ نیما نتوانست منجر به خنثی شدن افت شدید کرکها شود و گزارشهای بسیار ضعیفی روانه بازار شدند. طبق بررسیهای کارشناسی، حاشیه سود خالص موزون شرکتهای تولیدی که در بهار سال ۱۴۰۲، ۱۸ درصد بود در تابستان سال ۱۴۰۳ به عدد بیسابقه ۱۲.۵ درصد رسیده است که این مورد خود مبین وضعیت نامساعد تولید در کشور بود. در هر صورت شرایط بازار از ۱۵ آبان ماه بهطور کلی عوض شد و بهمرور شاهد ورود نقدینگیای بودیم که متعلق به اهالی بازار نبود و از خارج بازار وارد سهمهای بزرگ گردید. در کنار ورود نقدینگی، در ابتدا افزایش مناسب پلهای ارز نیما و در اواخر فصل پاییز، انتقال ارز نیمایی به سامانه توافقی و افزایش یکباره این نرخ به بیش از ۶۰ هزار تومان، محرک جدیدی برای رشد شرکتهای بزرگ و صادراتمحور بود و جو مثبت جدیدی در بازار ایجاد گردید. شایعات مربوط به احتمال پذیرش مجدد خودرو در بورس کالا، اخبار کاهش زمان افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها از ۵ به ۳ سال، بهبود نسبی کرکهای پالایشیها و افزایش دلار در بازار آزاد در فصل پاییز کمک شایانی به بهبود روند معاملاتی شرکتها نمود. در فصل پاییز، شاخص کل رشد ۲۸ درصدی، شاخص ۳۰ شرکت بزرگ رشد ۳۳ درصدی و شاخص هموزن نیز رشد ۲۰ درصدی را ثبت نمود و فاصله بازدهی سهمهای بزرگ با سایر سهمها چشمگیر شد. در این فصل شاهد ورود ۱.۲ همت نقدینگی به سهام، ورود ۸۷۳ میلیارد تومان نقدینگی به صندوقهای درآمد ثابت و ۱۵.۹ همت نقدینگی به صندوقهای طلا بودیم. در سطح صنعت نیز سه صنعت بانکداری، کانههای فلزی و فلزات اساسی با ۱،۳۴۶، ۹۵۰ و ۳۳۰ میلیارد تومان شاهد بیشترین ورود نقدینگی بودند. میانگین ارز نیما در این فصل مبلغ ۵۰ هزار و ۴۰۰ تومان بود که نسبت به فصل تابستان رشد ۱۳ درصدی را تجربه کرد و در آخرین روز آذر ماه نیز با قیمت ۶۲،۷۰۰ تومان معامله گردید. در هر صورت با توجه به تداوم روند صعودی ارز نیما، احتمال انتشار گزارشهای مناسبتر فصل پاییز در انتهای دی ماه نسبت به فصل تابستان، حمایت همه جانبه دولت از بازار سرمایه، اخبار منتشره در خصوص احتمال کاهش نرخ بهره تا محدوده ۲۵ درصد، میتوان به رشد بازار با محوریت سه صنعت پتروشیمی، پالایشگاهی و فلزی امیدوار بود. در کنار این دو صنعت، صنایع خودرویی و بانکداری نیز با توجه به ورود نقدینگی مناسب، شروع روند افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی شرکتهای این دو گروه و اصلاح تراز عملیاتی بانکهای کشور، نیز میتوانند با اقبال سرمایهگذاران همراه شوند.
شاخص سازها در صدر بازدهی
در این میان طی هفتههای گذشته سرمایهگذاران بازار سرمایه اقبال مناسبی از سهمهای بزرگ و شاخصساز داشتهاند. بهطوریکه از کف شاخص کل در سال جاری که در دوم آبان ماه رقم خورد تاکنون شاخص کل بازدهی حدود ۴۵ درصدی، شاخص ۳۰ شرکت بزرگ بازدهی ۵۵ درصدی و شاخص هم وزن بازدهی حدود ۳۰ درصدی را به ثبت رسانده است. همانطور که مشخص میباشد بازدهی ۳۰ شرکت بزرگ طی دوره جاری حتی از بازدهی شاخص کل نیز بیشتر میباشد و این مورد نشان میدهد تقاضای سرمایهگذاران بر سهمهای بزرگ بیشتر بوده است. از دلایل رشد شرکتهای بزرگ میتوان به اثرگذاری انتقال ارز نیما به سامانه توافقی اشاره داشت که دامنه وسیعی از شرکتهای پتروشیمی، فلزی و پالایشی را در بر میگیرد و بیشتر شرکتهای این دو صنعت از شرکتهای بزرگ و شاخصساز میباشند. از سال ۱۳۹۹ تاکنون کم سابقه بوده است که اختلاف سهمهای بزرگ با کوچک و متوسط در این حد زیاد باشد که طبیعتاً یکی از دلایل این اختلاف همان اثر افزایش ارز میباشد. مورد دیگری که موجب اختلاف بالای بازدهی سهمهای بزرگ و کوچک شده است را میتوان به عامل نقدشوندگی مربوط دانست. در ماههای گذشته که ارزش معاملات بازار به کمتر از ۵ الی ۶ همت رسیده بود، بازارگردان و بازارساز همواره در سهمهای بزرگی همچون فولاد، فملی، فارس و … سفارش خرید فعال در سامانه قرار میداد و این موضوع باعث میشد که هم سرمایهگذاران خرد و هم سرمایهگذاران نهادی بتوانند سهم خود را با شرایط بهتری نسبت به سهمهای کوچکتر به فروش رسانند و بعضاً در سهمهای کوچک شاهد اختلاف فاحش قیمت خریدار و فروشنده و یا صفهای فروش چند روزهای بودیم که هیچ اقدامی جهت جمعآوری آنها نمیشد. در حالحاضر نیز شاید بتوان عنوان کرد تاحدودی این ترس از عدم امکان فروش سهمهای کوچک در بازار مانده است و سرمایهگذاران رغبت کمتری به خرید این شرکتها از خود نشان دادهاند و از سویی جنس پولی که جدیداً وارد بازار شده است نیز تمایلی به خرید سهمهای کوچک و احتمال قفل شدن در آنها را ندارد. در خصوص ادامه روند صعودی سهمهای شاخصساز میتوان چندین پارامتر را به صورت خلاصه بیان کرد. ارز نیما در فصل پاییز نسبت به تابستان رشد ۱۳ درصدی را ثبت نمود و گزارشهای ماهانه شرکتها نیز در این فصل نسبت به فصول گذشته سال ۱۴۰۳ بهتر بود و لذا اولین عامل ادامه روند رشد شاخصسازها را میتوان احتمال ارائه گزارشهای فصل پاییز در انتهای دی ماه نامید. همچنین تداوم روند صعودی ارز نیما در سامانه توافقی و احتمال کاهش اختلاف این ارز با بازار آزاد طی سال جاری و میانگین ارز توافقی ۷۵ هزار تومانی در سال آتی، روند سودآوری شرکتهای صادرات محور را بیش از گذشته جذاب خواهد نمود. کاهش ۵ درصدی مالیات شرکتهای تولیدی، بهبود کرکهای شرکتهای پالایشی، شروع روند افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دو صنعت خودرو و بانکداری در کنار کاهش عملی نرخ بهره میتواند موجب ادامه روند صعودی سهمهای شاخصساز شود. در خصوص نقدینگی وارد شده به بازار نیز باید اذعان داشت که جنس این نقدینگی از نوع نقدینگی اهالی قدیمی بازار نمیباشد و از خارج بازار سرمایه وارد سهمهای بزرگ شده است اما با قاطعیت نمیتوان در خصوص اینکه این نقدینگی از کدام بازار موازی خارج شده است، اظهارنظر نمود. یکی از راههای دولت برای ورود پول های درشت خارج از بازار سرمایه، کاهش جذابیت سرمایهگذاری در بانکها و صندوقهای درآمد ثابت میباشد. اعمال مالیات بر سود سپردهها، کاهش واقعی و عملیاتی سودهای پرداختی بانکهای کشور، ایجاد شرایط خرید اوراق بدهی توسط بانکهای کشور توسط بانک مرکزی که منجر به افزایش قیمت و کاهش بازدهی این اوراق میشود را میتوان از راهکارهای کاهش جذابیت بازار بدهی و پول نامید. در نهایت باید اظهار داشت که حتی بدون کاهش نرخ بهره و با توجه به تمامی پارامترهای بنیادی که در این گزارش ذکر گردید و احتمال بازگشایی سهمهای پتروشیمی طی هفتههای آینده، شاخص کل به سادگی از محدوده ۳ میلیون واحد گذر خواهد کرد.
نویسنده: بهناز اکبرپور، کارشناس بازار سرمایه
منبع: ماهنامه شماره ۱۰۲ بورس امروز