آشنایی با “فرحناز مظفری” کارآفرین موفق استان گلستان
به گزارش روند بورس امروز، فرحناز مظفری، کارآفرین موفق استان گلستان، در سال ۱۳۵۳ در روستای گمیشان از استان گلستان متولد شد. فرحناز مظفری که اکنون ۳۱ سال دارد، مدیرعامل شرکت نخ و طناب مظفری و نیز مؤسس و عضو هیأت مدیره اتحادیه غیر دولتی زنان توانمند استان گلستان میباشد. وی در سال ۱۳۸۰ در […]
به گزارش روند بورس امروز، فرحناز مظفری، کارآفرین موفق استان گلستان، در سال ۱۳۵۳ در روستای گمیشان از استان گلستان متولد شد. فرحناز مظفری که اکنون ۳۱ سال دارد، مدیرعامل شرکت نخ و طناب مظفری و نیز مؤسس و عضو هیأت مدیره اتحادیه غیر دولتی زنان توانمند استان گلستان میباشد. وی در سال ۱۳۸۰ در جشنواره سراسری عذرا به عنوان زن نخبه کشور و در سال ۱۳۸۱ به عنوان زن توانمند استان و همچنین دبیر نمونه انتخاب گردید. فرحناز مظفری از شرکت کنندگان در طرح ملی ترویج کارآفرینی و توانافزائی زنان کارآفرین بودهاند که در سال ۱۳۸۲ توسط خانه پژوهش نواندیش و با حمایت دفتر امور بانوان وزارت کشور اجرا شد.
این بانو صنعتگر نمونه سال ۱۳۸۴ نیز برگزیده شده است. فرحناز مظفری برای احداث کارخانه و گرفتن مجوز همان سختیها و مشکلاتی را که برای مردان وجود دارد پشتسر گذاشته است، اما مشکل اصلی او این دوندگیها و کارهای اجرایی نبود، چون همه آنها با تلاش و کوششها حل شد.
فرحناز مظفری چندین بار به عنوان زن کارآفرین برتر استان انتخاب شده است، وی بر این باور است که زنان باید بدانند فعالیت اقتصادی اصلا ترسناک نیست و اگر مدیرهای خوبی باشند، بر همه مشکلات فائق میآیند، هرچند مشکلات هم در این راه کم نیست.
فرحناز مظفری و ایده کارآفرینی
فرحناز مظفری می گوید: “در خانواده ما، تولید طناب سابقه کهن دارد، جد بزرگ من تاجر طناب بوده و در کار صادرات و واردات آن به شوروی سابق از طریق آستارا فعال بودهاست. او عقیده داشت فرزندانش از طریق صنعت پیشرفت خواهند کرد نه کشاورزی و دامپروری، عموی من نیز به فعالیت در زمینه نخ و طناب مشغول بودهاست. من نیز با توجه به سابقه خانوادگی به پدرم پیشنهاد نمودم که سرمایهای برای تاسیس کارخانه تولید طنابهاب صنعتی در اختیارم قراردهد و این ایده با استقبال پدرم روبهرو شد.”
فرحناز مظفری و حضور در جامعه سنتی
مساله یا مشکل اصلی او باورهای فرهنگی و باورهایی بود که حضور زنان را در عرصه اجتماع نمیپذیرفت. باورهایی که به عقیده فرحناز مظفری در نهایت حس خطرپذیری اقتصادی زنان را تضعیف میکند و به آنان میقبولاند که در عرصه اقتصادی نمیتوانند مدیران موفقی باشند، فرحناز مظفری این باور را در منطقهاش تغییر داد و به عنوان اولین زن صنعتگر و کارآفرین موفق استان با وجود مشکلات میدان را خالی نکرد.
فرحناز مظفری می گوید: “از آنجا که محیط کار ما بسیار سنتی بوده و آداب و رسوم سنتی داشت، در ابتدای امر اطرافیان، پدر مرا نکوهش میکردند که چرا سرمایه خود را در اختیار دختر خودش قرار داده است. مشکلات دیگری هم بود. اما من از برخورد با مشکلات هراسی ندارم و معتقدم اگر کاری راحت بهدست بیاید، راحت هم از دست خواهد رفت.”
فرحناز مظفری زمانی را به یاد میآورد که برای اولین بار در شهر گمیشان رانندگی کرد. فرحناز مظفری می گوید: ” باور کنید بلوایی به راه افتاد. من مجبور بودم هر روز برای رفتن به کارخانه ۲۵ کیلومتر را بپیمایم و این امر بدون خودرو غیرممکن بود. دوستان و نزدیکانم بارها به من گفتند که این کار را نکن و از خیر رانندگی و کارخانهداری بگذر؛ اما من بیتوجه به همه این حرفها، هر روز برای رفتن به کارخانه با ماشین خودم راهی میشدم. حالا نصف زنان شهر گواهینامه گرفتهاند و براحتی با ماشین در شهر رفت و آمد میکنند. اقتدار سبب میشود تا زنان ترس و دلهره را فراموش کنند. وی معتقد است که هر حرکتی حتی لحن سخن گفتن، در مدیریت تاثیرگذار است. گاهی با کسانی که تلفنی صحبت میکردم و مرا نمیشناختند نمیتوانستند باور کنند من زنی جوانم و جدیتم مرا به زنان مسن شبیه میکرد.”
فرحناز مظفری مهمترین مشکل زنان شهر گمیشان و بندر ترکمن را حضور کمرنگشان در اجتماع میداند، فرحناز مظفری می گوید: “همیشه در شهرم به زنانی که بخواهند در اجتماع حضور یابند و همپایه مردان فعالیت اجتماعی- اقتصادی داشته باشند با دیده تحقیر مینگرند و جامعه حضور آنها را بسختی میپذیرد.”
فرحناز مظفری و سرمایه شروع کار
فرحناز مظفری می گوید: “علاوه بر آن سرمایه ای که پدرم در اختیارم قرار داده بود، با استفاده از تبصره ۳ توانستم مبلغ ۴۳ میلیون تومان هم وام بگیرم و کار را آغازکنم.”
فرحناز مظفری در ادامه می گوید: “منابع مالی ما ۹۰% را تسهیلات بانکی تشکیل میداد که ۷۰% این تسهیلات از محل تبصرهی ۳ با سود ۱۷% بود و ۲۰% آن از سلف صنعتی تامین شده بود که مدت بازپرداخت سلفها ۷ ماهه و تبصره۳، ۶ سال بود.
فرحناز مظفری و تحصیلات
فرحناز مظفری می گوید: “دوره چهار ساله دبیرستان را در تربیت معلم گذراندم و بعد از اتمام آن در سال ۱۳۷۴ در رشته جامعهشناسی پذیرفتهشده و وارد دانشگاه شدم. بهعلاوه دورههای کار با کامپیوتر را گذراندهام که در مدیریت شرکت بسیار کمکم کرد. بهطور کلی تحصیلات در حرفه ما بر دو محور علم و تجربه تأثیرگذار است. ولی من معمولا برای انتخاب کارمندان از افراد بومی و غیر آشنا استفاده میکنم.”
فرحناز مظفری و شروع به کار
فرحناز مظفری می گوید: “همزمان با تحصیل، تدریس نیز میکردم تا سرانجام در ۱۲ تیرماه ۱۳۷۷ با خاتمه یافتن امتحانات دانشکده، موفق به اخذ جواز تأسیس کارگاه خود در شهرک صنعتی شدم. در خرداد سال ۱۳۷۸ با رسیدن ماشین آلات مورد نیاز کارگاه راهاندازی شد و محصولات از همان زمان وارد بازار شدند.”
فرحناز مظفری در ادامه می گوید: “شروع فعالیت کارآفرینی ام در تیرماه ۱۳۷۷ در ناحیه صنعتی بنادر شهرستان بندر ترکمن در زمینی به وسعت ۲۱۰۰ مترمربع بود که با تاسیس سالنی به مساحت ۶۰۰ مترمربع و در ادامه با افزایش سالن دیگری به مساحت ۲۰۰ مترمربع بوده و ابتدای راهاندازی خط تولید دارای ماشینالات به شرح زیر بود یک خط تولید انواع نخ شامل نخهای کادویی، سرکیسهدوزی، کاهبندی و نخهای طناب و سه ماشین نختاب بیلر، که در اردیبهشت سال ۱۳۸۷ تولید آزمایشی را شروع کردیم و توانستیم با همان تولیدات آزمایشی با دادن ضمانت یا گارانتی مصرف و همراه با خدمات پس از فروش وارد بازار شدیم و خوشبختانه با استقبال مصرفکنندگان روبهرو شدیم و در همان سال با ارایه طرح تکمیلی به سازمان صنایع روستایی میزان تولید را گسترش دادیم به این ترتیب که خط تولید و همچنین ماشینآلات تابنده نخ را دوبرابر کردیم و سپس طرح توسعه طناب را پیاده کردیم و قسمت پایانی طرح تولیدی یعنی طناب را عملی ساختیم.”
فرحناز مظفری و محصولات اصلی
فرحناز مظفری می گوید: “مواد اولیه مورد نیاز خط تولید پلیاتیلن سبک ۰۰۳۵، پلیپروپیلن، مواد مستریج، مواد UV میباشد که این مواد با ترکیبات در مقیاسهای مختلف نخهای مختلفی را بدست میآید. انواع نخهای صنعتی، کاهبندی، طناب و نخهای صیادی را در حال حاضر تولید می کنیم.”
کارخانه فرحناز مظفری ۲۰ کارگر دارد و سالانه حدود ۱۲۰۰ تُن نخ کادویی و شیشهدوزی و …. تولید میکند. فرحناز مظفری می گوید: “با توجه به نیازهای منطقه و شرایط اقلیمی استان گلستان- بویژه مجاورت آن با دریا، دریافتم که تولید نخ و طناب در شهرم توجیه اقتصادی دارد، به ویژه اینکه در استان با کمبود این کالا روبرو بودیم و واردات این کالا از دیگر استانها نیز نیازهای استان را تأمین نمیکرد.”
فرحناز مظفری و مشکلات کار
فرحناز مظفری می گوید: “من بازاریابی را ابتدا از مزارع شروع کردم بهطوری که مستقیما با مشتریها ارتباط برقرار کردم، و از آنها خواستم در صورت تمایل به جنس به کارخانه مراجعه نکنند بلکه از بازار پیگیری کنند، این کار سبب شد که عمده فروشها به سراغ ما بیایند. در حال حاضر بازار کار ما داخلی و شامل استانهای خراسان، سمنان، گلستان، گیلان، مازندران، قزوین و تهران میباشد ولی سعی ما همواره این است که به بازار تهران وابسته نباشیم.
فرحناز مظفری در ادامه می گوید: “هدف اصلی تجارت من، حضور در بازارهای جهانی است. البته در حال حاضر صادرات کالا نداریم ولی فروش خارجی داشتیم و البته رایزنیهای با کشورهای حوزهی خلیج فارس شده، کارخانه در سه شیفت فعالیت دارد در هرشیفت ۵ کارگر و ۵ نفر کارمند اداری مشغول به کار هستند.”
فرحناز مظفری و ثروت آفرینی
فرحناز مظفری می گوید: “اگر انگیزهی اصلی کارآفرینی خودم را مطرح کنم، ثروت آفرینی و تولید ثروت بوده است. چرا که بنده به جهت فرهنگی بودنم استقلال مالی شخصی داشتم و هدفی بالاتر از تامین شخصی بوده است. به نظر بنده تنها به دلیل عشق و علاقه به کارآفرینی و تولید و صنعت و یا مدیریت بدون فکر کردن به ثروت آفرینی و تولید ثروت معنایی ندارد و عقل اقتصادی نیز نمیپذیرد و هر فعالیتی که توجیحی اقتصادی نداشته باشد نه فقط به خود فرد بلکه به جامعه ضرر خواهد رساند. در خاتمه برای همهی کارآفرینان محترم و نیز افرادی که ایدههای کارآفرینی را در سر میپرورانند آرزوی موفقیت در کسب و کارشان دارم و امیدوارم تا دست در دست هم دهیم به مهر، میهن خویش را کنیم آباد.”