بازگشت اعتماد به بورس؛ چگونگی احیا بازار با اعمال سیاست ها
عوامل اثرگذار بر بازار ارز و بازار سرمایه مجموعه متغیرهایی هستند که با تأثیرگذاری بر عرضه و تقاضا، روند بازار را می سازند؛ با کاهش نرخ سود بانکی به تنهایی نمی توان تأثیر مثبتی بر روند بازار سرمایه گذاشت. باید سایر عوامل اثرگذار بر ریسک بازار به طور خاص سیاست خارجی نیز بهبود یابند.
به گزارش بورس امروز؛ با افزایش بیاعتمادی به بازار سرمایه و کاهش حجم معاملات، نقش وزارت اقتصاد در ایجاد ثبات و بازگشت اعتماد عمومی به این بازار پررنگتر از همیشه است. بسیاری از چالشهای فعلی بورس از ریسکهای سیستماتیک ناشی از سیاستهای خارجی و اقدامات ناگهانی در حوزههای مختلف اقتصادی نشأت میگیرد. از تصمیمات ناگهانی در تعیین نرخ گاز و عوارض صادراتی گرفته تا سیاستگذاریهای ارزی و نرخ سود بانکی که تا ۳۰ درصد افزایش یافته است، همه این موارد بر روند بازار تأثیرگذار بودهاند. بهبود اعتماد به بورس، نیازمند اصلاحات جدی در چندین بخش است. ابتدا باید به کاهش ریسکهای سیستماتیک پرداخته شود، از جمله اصلاح سیاستهای خارجی که اثر مستقیم بر اقتصاد دارد. در ادامه، کنترل اختلاف نرخ دلار نیمایی و بازار آزاد با همکاری بانک مرکزی و آزادسازی قیمتها میتواند تأثیرات منفی بر تولیدکنندگان را کاهش دهد و به بهبود شرایط بازار کمک کند. همچنین، ایجاد ثبات در نرخ سود و هماهنگی سیاستهای پولی و مالی کشور با هدف کاهش تورم و ایجاد تعادل بین بازار پول و سرمایه از دیگر اقدامات ضروری است. آیا وزارت اقتصاد میتواند با اعمال این تغییرات اساسی، اعتماد از دست رفته را بازگرداند و بازار سرمایه را دوباره رونق بخشد؟ بر این اساس بورس امروز گفت و گویی با کیانوش کاظمی راد مدیرعامل شرکت پیشرو امید هامون انجام داده است که مشروح آن در ذیل آمده است:
بورس امروز: وزیر اقتصاد با چه اقداماتی می تواند اعتماد مردم را به بازار سرمایه بازگرداند؟
کیانوش کاظمی راد: باتوجه به وجود متغیرهای تأثیرگذاری که اصطلاحاً آنها را درایورهای بازار می نامند، در اولین گام می توان نرخ سود را اصلاح نمود. اعتماد سازی با چالش ریسک های سیستماتیک روبرو است که بخش سیاست خارجی و فرامرزی را بیشتر در بر می گیرد. وزارت اقتصاد برای اعتمادسازی نیازمند کاهش چنین ریسک هایی است که مستقیماً به آن مربوط نشده و دولت تصمیم گیر است. از سوی دیگر، تصمیمات خلق الساعه که به صورت ناگهانی تصویب و اجرا می شوند موجب بی اعتمادی به بازار سرمایه می شوند. تصمیماتی که در خصوص نرخ گاز و هزینه های انرژی و عوارض صادراتی صورت گرفت، اثرات منفی بر بازار داشت.
مرحله دوم اعتماد سازی به نرخ دلار مربوط می شود که نیازمند همکاری با بانک مرکزی است تا اختلاف دلار نیمایی و آزاد برطرف شده و شرکت های صادرکننده با بهبود نرخ تسعیر ارز، حاشیه سود خود را بهبود بخشند. از سوی دیگر، وزارت اقتصاد با آزادسازی قیمت ها می تواند اثرات منفی قیمت گذاری دستوری را بر بازار از بین برد و با حذف کامل آن، به کاهش سود دلال ها و نزدیک شدن قیمت تولید به قیمت مصرف کننده دست یابند؛ چرا که کارخانه ها تنها حاشیه سود کمتر از ۵ درصد را کسب می کنند و عمده حاشیه سود به دلال ها اختصاص می یابد. با این اقدام سود فروش به تولیدکننده ها خواهد رسید.
افزایش نرخ سود که به ۳۰ درصد رسیده است اتفاق وحشتناکی برای بازار سرمایه است؛ در صورتی که با همکاری بانک مرکزی روند نرخ ریسک بازار سرمایه کاهشی گردد، می توان انتظار بهبود حجم معاملات، رونق تولید و بازار سرمایه را داشت. برخلاف تصور برخی افراد، تولید ناخالص داخلی (GDP) وضعیت اقتصاد کشور را نشان نمی دهد، بلکه بازار سرمایه به عنوان دماسنج اقتصاد کشور است. زمانی که بازار سرمایه بهبود یابد، طبیعتاً تولید ناخالص داخلی (GDP) نیز رشد می کند و کشور از وضعیت رکودی خارج می شود و مشکلات تأمین مالی برای بخش تولید برطرف می شود؛ با تقویت بازار ثانویه و افزایش حجم معاملات، شرکت ها تأمین مالی بهتری را تجربه خواهند کرد.
بورس امروز: بازار پول چه تأثیری بر بازار سرمایه دارد؟
مدیرعامل شرکت پیشرو هامون: بازار سرمایه و بازار پول دو بخش گره خورده به یکدیگر هستند؛ حدود ۲۰ الی ۳۰ درصد سپرده های بانکی توسط صندوق های سرمایه گذاری در اوراق با درآمد ثابت انجام شده است. این صندوق های حاضر در بازار سرمایه از بازار پول تأثیر می پذیرند؛ لذا هرچه تقاضای بازار پول کنترل گردد، نرخ سود صندوق های سرمایه گذاری در اوراق بادرآمد ثابت به عنوان عامل تعیین کننده نرخ سود بدون ریسک نیز کاهش می یابد. نرخ تأمین مالی به ۳۵ تا ۴۰ درصد، نرخ سود این صندوق ها را نیز افزایش می دهد. لذا سیاست های بانک مرکزی علاوه بر بازار پول، بازار سرمایه نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
بورس امروز: اصلاح ارز نیمایی نیازمند چه پیش نیازهایی است؟
کاظمی راد: تغییرات نرخ ارز به عرضه و تقاضای حاضر در بازار بستگی دارد. دولت با سیاست هایی همچون تسهیل صادرات میتواند به افزایش عرضه ارز کمک کند. از سوی دیگر، با افزایش عرضه ارز نرخ بازار آزاد نیز کنترل می شود و اختلاف این دو نرخ افزایش نخواهد یافت. دولت با تسهیل سیاست های صادراتی که در گرو بهبود سیاست خارجی است، می تواند به راحتی نرخ نیما را کنترل نماید. در صورتی که دولت با اقداماتی در جهت رفع تحریم ها و تصویب FATF حرکت نماید، نرخ هزینه های صادراتی شرکت ها کاهش یافته و ارز در بازار افزایش می یابد که در ادامه نرخ دلار در بازار آزاد نیز کاهش خواهد یافت و فاصله نرخ نیمایی و دلار آزاد کم می شود.
نمی توان از تأثیرات سیاست خارجی بر اقتصاد چشم پوشی کرد. این دو بخش، حلقه های به هم پیوسته هستند. در صورت بهبود سیاست خارجی، به راحتی می توان نرخ ارز نیمایی را به دلار آزاد نزدیک کرد.
در حال حاضر امکان تک نرخی کردن ارز در هیچ دولتی وجود نداشته است؛ زیرا اثرات تورمی ناشی از کنترل های دوره های گذشته است. برای تک نرخی کردن ارز در صورت پذیرش این تأثیرات، ابتدا باید اذهان جامعه آماده پذیرش اثرات تورمی نرخ بر دلار باشد. از سوی دیگر، دولت باید مسئله سیاست خارجی خود را حل نموده و تعاملات با کشورهای دنیا را افزایش دهد تا فاصله ارز نیمایی و ارز بازار آزاد کاهش یابد.
بورس امروز: باتوجه به عوامل اثرگذار بر بازار سرمایه، آیا روند بازار با تغییر هر یک از متغیرها، بهبود خواهد یافت؟
مدیرعامل شرکت پیشرو هامون: باید توجه داشته باشیم که عوامل اثرگذار بر بازار ارز و بازار سرمایه مجموعه متغیرهایی هستند که با تأثیرگذاری بر عرضه و تقاضا، روند بازار را می سازند؛ با کاهش نرخ سود بانکی به تنهایی نمی توان تأثیر مثبتی بر روند بازار سرمایه گذاشت. اگرچه با کاهش نرخ سود بانکی می توان به کاهش ریسک بازار پرداخت که نتیجه آن، ارزشمند شدن شرکت ها در ارزش گذاری است؛ اما تمامی این تغییرات زمانی رخ خواهند داد که سایر عوامل اثرگذار بر ریسک بازار به طور خاص سیاست خارجی نیز بهبود یابند. در صورت عدم رفع مشکلات خارجی، مشکلات ارزی پابرجا خواهند ماند. در ادامه نیز تقاضای پول نیز اجازه کاهش نرخ را نخواهد داد و مشکلات صادراتی نیز حل نخواهد شد؛ تمامی این مسائل مربوط به تحریم ها است. تا زمانی که سرمایه گذاری جدیدی در کشور صورت نگیرد مشکلات زیرساختی همچون برق و گاز که نیازمند سرمایه گذاری های خارجی است، برطرف نخواهد شد.
مشکلات زیرساختی به حدی است که در صورت شروع ساخت نیروگاه، نمیتوانیم برق صنایع را تأمین نماییم تا در تابستان به مشکل برخورد نکنند. طبق برآورد کارشناسان در حال حاضر به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری برای صنعت گاز نیاز است تا خوراک نیروگاه ها را تأمین گردیده و برق تولید شود. باتوجه به موقعیت ایران و برخورداری از انرژی خورشیدی، می توان بخشی از برق مورد نیاز را از طریق نیروهای تجدید پذیر تامین کرد اما این مسئله نیز با مشکل سرمایه گذاری همراه است.