پنج گانه رشد بازار سرمایه
چانه زنی با ارگان های دولتی، حمایت حقوقی ها، افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی و سود انباشته و ذخایر توسعه ای، اختیار فروش تبعی، انتشار سهام خزانه به عنوان ابزار پنجگانه کارامد بوده در زمان ریزش میتواند به بازار کمک کنند.
به گزارش بورس امروز؛ عدم اعتقاد دولت گذشته به بازار سرمایه سبب اظهار نظر های غیرکارشناسی در دوران رشد کوتاه بازار سرمایه، بی اعتمادی سرمایه گذاران و افت بازار را در پی داشت. تحولات اخیر حاکی از قصد دولت جدید در حمایت عملی از بورس در تابلو و اصلاح قوانین و مقررات است. در این میان بزرگترین وظیفه سازمان بورس حمایت از سرمایه گذاران است. بر این اساس در توسعه ابزارهای راهبردی، برنامه های کلان و شفافیت همواره باید منافع سهامداران خرد در نظر گرفته شود. طی چندسال گذشته، سازمان بورس تنها به ابزارسازی پرداخته و توسعه بازار که با حمایت از منافع سرمایه گذاران خرد و حضور آنها در بازار محقق می شود، را مورد توجه قرار نداده است. بازار سرمایه کنونی همچون کودکی است که چندین سال متوالی در مرحله طفولیت خود باقی مانده و رشد نکرده است. چنین بازاری صرفا با ابزارسازی امکان رشد ندارد و با مشکلاتی همراه خواهد بود. ابزارهای بازار سرمایه های خارجی در بازار ما قابل استفاده نیستند. تفاوت ساختار اقتصادی ایران با سایر کشورها سبب شده تا بازار سرمایه ایران را نتوان با بازارهای جهانی مقایسه کرد. یکی از موارد حمایتی در زمان فعلی از بازار سرمایه، چانه زنی های تصویب بودجه ۱۴۰۴در راستای منافع بازار سرمایه است. همچنین مهمترین ابزارحمایتی حمایت حقوقی های عمده و درصدی نمادها از بازار سرمایه است تا در سطوح حمایتی نمادها بر تابلو شروع به خرید کنند. اقدامی که موجب اطمینان خاطر سرمایه گذاران و ورود آنها به نمادها، کف سازی قیمت و در نهایت موجب تغییر روند قیمت به سمت مثبت می شود.
ابزار حمایتی دیگر افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی و سود انباشته و ذخایر توسعه ای است که در گذشته بسیار کارآمد بوده است. سومین ابزار را می توان اختیار فروش تبعی دانست که شرکت ها با انتشار حجم بالای اختیار فروش در ریزش بعد از مرداد ۱۳۹۹ توانستند اطمینان سرمایه گذار را از نوسان قیمت در بازه زمانی شش ماه تا یک ساله را حفظ نمایند. این اوراق مانع از تحمیل ضرر و زیان شدید به سرمایه گذاران و رشد روند قیمت در مقاطعی از بازار شد. انتشار سهام خزانه نیز به شرکت ها کمک کرد تا با تزریق منابع و جمع کردن بخشی از سهام شناور، ترس و نگرانی بازار را کاهش دهد. تجربه سالهای گذشته نشان می دهد که ابزار چهارگانه مذکور کارامد بوده در زمان ریزش میتواند به بازار کمک کنند. اعتماد به بازار سرمایه زمانی بوجود می آید که روایت سود کردن سرمایه گذار از نوسانات قیمتی در محافل گفته شود. در غیر اینصورت سرمایه گذاران برای سودسازی به سود تقسمی پایان سال شرکت ها توجه نمی کنند، بلکه سودآوری مد نظر آنها، افزایش قیمت نماد در تابلو بازار سرمایه است. در این میان نیز به منظور جذب نقدینگی نیز باید برخی از صنایع به عنوان لیدر بازار سرمایه، جو بازار را سرمایه مثبت نموده تا در ادامه سایر صنایع که دارای پتانسیل رشد می باشند نیز به دنبال انها حرکت کنند. صنایعی را می توان به عنوان لیدر بازار معرفی کرد که از پتانسیل رشد قیمتی بالایی برخوردار بوده و در یک بازه زمانی متوقف نمی شوند. به عنوان مثال صنایعی همچون فلزی، پتروشیمی، پالایشگاهی و معدنی که از ارزش بازار بالایی برخوردار هستند را نمی توانند به عنوان لیدر بازار سرمایه تعریف کرد. طبق تجربیات گذشته با توجه به شفافیت عملیات شرکت ها و محصولات با رشد قیمتی بسیار کم سبب اتخاذ تصمیم فروش از سوی سرمایه گذاران می شود . به عبارت دیگر P/E این صنایع محدود است و رشد آنها در مقاطعی همچون ۳۰ تا ۴۰ درصدی متوقف می شود؛ درحالی که صنایع خودرویی چنین نبوده است. تجربه صنعت خودرو نشان داده است حتی شایعات توانسته رشد پیش بینی شده این صنعت را برای سهامداران افزایش دهد تا سرمایه گذاری د