بازار اوراق بهادار درآمد ثابت در تسخیر دولت
بخش عمده ای از اوراق بهادار درآمد ثابت در بازار سرمایه کشور از سوی دولت منتشر می شود. این در حالی است که در یک اقتصاد پیشرو می بایست انتشار اوراق بادرآمد ثابت ابزاری برای تامین مالی بخش خصوصی اقتصاد باشد. با این وجود، به دلیل کسری بودجه شدید دولت در سال های قبل، دولت به عنوان بزرگترین تامین مالی کننده این بازار شناخته می شود.
به گزارش بورس امروز؛ اوراق بهادار با درآمد ثابت (fixed-income securities) یکی از ابزارهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه محسوب می شوند که سود مشخصی را در بازه زمانی معین به سرمایهگذاران پرداخت میکنند. این فرایند تا تاریخ سررسید اوراق ادامه خواهد داشت و در این زمان، اصل و سود مبلغ سرمایهگذاری به سرمایهگذار پرداخت خواهد شد. سود پرداختی این اوراق ممکن است در دورههای مختلف با نوسان اندکی همراه باشد اما مقدار مشخصی از آن به عنوان حداقل سود پرداختی توسط ناشر اوراق تضمین میشود که به آن سود علیالحساب میگویند. این اوراق از نظر میزان ریسک، مانند سپردههای بانکی هستند اما بازدهی آنها معمولا از بانک بیشتر است. به همین علت، برای افرادی که ریسکپذیری کمی دارند و به دنبال تضمین نقدینگی خود هستند، مناسب خواهند بود.
بخش عمده ای از اوراق بهادار درآمد ثابت در بازار سرمایه کشور از سوی دولت منتشر می شود. این در حالی است که در یک اقتصاد پیشرو می بایست انتشار اوراق بادرآمد ثابت ابزاری برای تامین مالی بخش خصوصی اقتصاد باشد. با این وجود، به دلیل کسری بودجه شدید دولت در سال های قبل، دولت به عنوان بزرگترین تامین مالی کننده این بازار شناخته می شود.
بر اساس آمار اعلام شده اوراق منتشر شده از سوی دولت در سال های اخیر روندی صعودی را طی کرده که بخش قابل توجهی از آن از نوع اسناد خزانه اسلامی و یا اوراق مرابحه بوده است. از ابتدای سال ۱۴۰۳ میزان انتشار اوراق دولتی به ۸۷ هزار میلیارد تومان رسیده است.
پافشاری دولت در خصوص تامین کسری بودجه خود از محل انتشار اوراق در بازار سرمایه و عرضه های سنگین این اوراق از سوی دولت، باعث شده تا کاهش قیمت عرضه، بازدهی این اوراق به شدت افزایش یابد. بر اساس اعلام فرابورس ایران میانگین بازدهی سالانه اسناد خزانه اسلامی در ماه های اخیر به بیش از ۳۰ درصد (و در برهه ای به بیش از ۳۵ درصد) رسیده که این موضوع بی سابقه است. این موضوع باعث شده تا منابع مالی به سمت این اوراق و صندوق های درآمد ثابت (که بخش عمده دارایی های تحت مدیریت آنها در اوراق درآمد ثابت است) گسیل گردد. به گونه ای که سرمایه گذاران حتی نسبت های P/E حدود ۳ واحد و کمتر از آن را نیز برای سرمایه گذاری جذاب نمی دانند.
وجه دیگر رشد نرخ میانگین بازدهی اوراق، افزایش هزینه های تامین مالی شرکت هاست. در حالی که بسیاری از شرکت ها برای طرح های توسعه ای و یا حتی سرمایه در گردش خود نیاز به نقدینگی دارند (در غیاب امکان اخذ تسهیلات گسترده از بانک ها به دلیل سیاست های انقباضی دولت)، در حال حاضر هزینه تامین منابع از محل انتشار اوراق به بیش از ۴۰ درصد بالغ می گردد. این در حالی است که نرخ بازدهی داخلی بسیاری از فعالیت ها از نرخ یاد شده پایین تر بوده و لذا تامین مالی از این محل به صرفه نیست. توقف و یا کندی قابل توجه طرح های توسعه ای در بسیاری از شرکت های بورسی و فرابورسی گواهی بر این ادعاست.
با این وجود و با توجه به اهمیت بسیار زیاد میزان عرضه و نرخ بازده این اوراق هم در حوزه سرمایه گذاری و هم در حوزه تامین مالی شرکت ها و طرح ها، به نظر می رسد یکی از اولویت های تیم اقتصادی در دولت جدید می بایست بازگرداندن نرخ بازدهی این اوراق به حال تعادلی قبلی باشد تا از این رهگذر در گام اول بخش خصوصی نیز بتواند هزینه کمتری اقدام به تامین مالی پروژه های خود نماید و از سوی دیگر با کم شدن جذابیت برای سرمایه گذاری در این اوراق ، بازار سهام تقویت گردد.
منبع: شماره ۹۷ نشریه بورس امروز – مرداد ۱۴۰۳
نویسنده: حسن خضوعی- تحلیلگر کارگزاری صبا تامین