اورتون، ۷۷۷ و تصاحبی که هنوز اتفاق نیفتاده است
گاهی اوقات، شرکتهایی که مشکل جریان نقدی دارند، فروش بخشهایی از کسبوکار را که معتقدند قابل نجات هستند، ترتیب میدهند و سپس یک مدیر را برای حذف یا تعطیل کردن بخشهایی که چنین نیستند، وارد میکنند. این فرآیند ” تصفیه از پیش تعیین شده” نامیده شده و به این امید انجام می شود که شرکت به سرعت روی پای خود بازگردد.
به گزارش بورس امروز؛ هیچ کس واقعاً منشأ عبارت ” دوزاریش افتاد” را نمیداند – ظاهراً مربوط به دستگاه های سکه ای قدیمی یا توالتهای عمومی است – اما همه میتوانند وقتی اتفاق بیفتد آن را تشخیص دهند.
هفته های گذشته شرکت سرمایه گذاری لیدنهال مستقر در لندن پرونده ای برای یک دعوی حقوقی علیه partners777 – شرکت سرمایه گذاری مستقر در میامی که فرهاد مشیری مالک اورتون از سال گذشته با آن در حال مذاکره بوده – تشکیل داد.
در این دعوی ۷۷۷ به عنوان ” خانه پوشالی” و اورتون ” آخرین شی براق” از “طرح فریبکارانه ” جاش واندر رئیس ۷۷۷ ، توصیف شده است.
۷۷۷ از اظهار نظر خودداری کرد، اما، برای بقیه، پیام های ضمنی واضح است. شاید مشیری نیز در نهایت فهمیده باشد که جوانک های ۷۷۷ ممکن است نتوانند معامله ای را که در ماه سپتامبر با آنها به توافق رسید، به سرانجام برسانند. و اگر او نیاز به تلنگر بیشتر داشت، این هفته مشخص شد که ۷۷۷ کارشناسان تجدید ساختار را فراخوانده است.
به کارکنان گفته شد که “تیمی از متخصصان خدمات مشاوره ای B Riley برای کمک به ۷۷۷ برای عبور از “چالش های عملیاتی مختلف” در اختیار گرفته شده اند.B Riley Advisory Services یک بخش از B Riley Financial – یک شرکت خدمات مالی مستقر در لس آنجلس- است که به دلیل تخصص خود دربهبود وضعیت یا انحلال شرکتهای ورشکسته شناخته شده و مشهور است. ۷۷۷ از اظهار نظر خودداری در این رابطه خودداری کردند.
بنابراین افتادن این دوزاری مدتی طول کشیده است، اما اکنون که همه ما در متن یک رویداد واحد هستیم، اجازه دهید بررسی کنیم که در آینده چه اتفاقی می افتد.
در ادامه چهار سناریوی قابل قبولی که اورتون در ماه های آینده با آنها روبرو خواهد شد، به ترتیب آورده شده است. یک اشاره (و اسپویل بالقوه): اگر فقط اخبار خوب میخواهید، به آخرین مورد بروید…
سناریوی اول : ۷۷۷ اورتون را می خرد
به رغم همه موارد، هنوز هم شانس کمی بیش از صفر وجود دارد که جاش واندر، رئیس ۷۷۷، بتواندکسی را متقاعد کند که پول مورد نیاز خود را برای برآورده کردن شرایطی که لیگ برتر برای تأیید این معامله تعیین کرده است، به او قرض دهد.
اما ۰.۱ درصد – شانس یک در هزار- بزرگتر از صفر است و این شانس هایی است که باید به دنبال آن باشید.
۷۷۷ بیش از یک سال است که به دنبال پول دیگران برای انجام این معامله بوده و همه گزینه های احتمالی را امتحان کرده است. بسیاری از آنها حتی نمی خواستند در مورد آن صحبت کنند. تنها شرکتی که موافقت کرد( شرکت Tifosy) سعی کند مقداری پول برای آنها جمع آوری کند هم موفق به انجام این کار نشد.
این موضوع باعث شده است که واندر یک منبع مالی داشته باشد : گروه بیمه و سرمایه گذاری A-Cap مستقر در نیویورک ، که چندین سال است که حق بیمه مشتریان خود را به کسب و کارهای مرتبط با۷۷۷ هدایت می کند.
۱۵ میلیون پوندی (۱۸.۸ میلیون دلار با نرخ فعلی) که اورتون از طریق ۷۷۷ در ماه گذشته دریافت کرد، توسط A-Cap تامین شد، که کل بدهی باشگاه به 777A-Cap) ) را به حدود ۲۰۰ میلیون پوند رساند. این قرضها باعث شد تا ساخت ورزشگاه جدید اورتون ادامه داشته و چراغها در این فصل روشن بماند.
اما به دلایلی که قبلاً گزارش دادهایم – مشکلاتی در پورتفولیوی ۷۷۷ و مشکلات رتبهبندی و نظارتی A-Cap که تقریباً هر هفته ظاهر میشوند – حتی این منبع پول نیز در حال خشک شدن است. در حال حاضر سرمایهگذاریهای ۷۷۷ در صنعت هوانوردی برباد رفته و شرکت هواپیمایی ارزانقیمت استرالیایی Bonza در ماه گذشته به مرحله تصفیه (ورشکستگی) رسیده و صدها کارمند و مشتری را در وضعیت بحرانی قرار داده است.
فشار بسیار زیاد مبنی بر اینکه اورتون در حال حاضر آخرین قطره ها را از شیرA-Cap دریافت می کند، توسط اخبار رسیده از سایر نقاط در باره تاخیر ۷۷۷ در پرداخت (دوباره) به دو باشگاه فوتبال دیگر آن – ستاره سرخ در پاریس و استاندارد لیژ در بلژیک-، کاهش چشمگیر هزینه در تیم بسکتبال لندن لیونز و فروش اجباری سهامش در شرکت هواپیمایی کانادایی Flair نیز تایید می شود.
این قبل از آن است که ما حتی ادعاهای هفدهمین دادخواست اخیر علیه ۷۷۷ برای بدهی های پرداخت نشده را در نظر بگیریم. مشیری احتمالاً ۱۶ شکایت قبلی را متوجه نشده است، اما شکایت Leadenhall که در نیویورک ثبت شد، چنان ترسناک بود که نمی توان آن را نادیده گرفت. این شرکت سرمایهگذاری مستقر در لندن، ۷۷۷ و A-Cap را به اجرای «یک بازی گل یا پوچ بزرگ، در بهترین حالت و یک طرح آشکار پونزی، در “بدترین حالت” متهم کرده است.
در حال حاضر این یک ادعای مدنی است و در دادگاه مورد اعتراض قرار نگرفته است، اما لیدنهال می گوید که۷۷۷ بیش از ۶۰۰ میلیون دلار به او بدهکار است و واندر آن پول را با استفاده از وثیقه ای که متعلق به خودش نبوده ، خیالی بوده یا قبلا نزد شخص دیگری – یعنی A-Cap- وثیقه بوده، وام گرفته است.
این یک فساد اداری بسیار اساسی با استفاده از مقام و موقعیت است و معمولاً اثبات آن بسیار آسان است. پرونده ۸۲ صفحهای دادگاه میگوید واندر قبلاً به آن اعتراف کرده است و در ابتدا گفته است که این یک نقص فناوری اطلاعات بوده و سپس یک اشتباه “خجالتآور” است که او آن را برطرف خواهد کرد. ۷۷۷ از اظهار نظر در مورد این شکایت خودداری کرده است.
از سوی دیگر، A-Cap بیانیهای صادر کرده و گفته است که لیدنهال را فریب نداده و با ۷۷۷ همدست نیست؛ اما تایید کرده است که نسبت به همه داراییهای ۷۷۷ مدعی و دارای حق و حقوق است که این موضوع با در نظر گرفتن حدود ۲ میلیارد دلار وامی که به شرکت واندر داده است قابل درک است.
با این حال، به نظر میرسد که این بحث پذیرش این ادعای اصلی را ثابت میکند که ۷۷۷ داراییهای « مضاعف وثیقه گذاری شده » ارائه داده و به لیدنهال گفته وثیقه «آزاد و مجاز » برای وامهایش است.
دیگر کافی است. حتی مشیری هم تا الان بهاین نتیجه رسیده است. هیچ کس دیگر به ۷۷۷ وام نمی دهد. شاید باید به دنبال شانس بیشتر از یک در ۱۰۰۰۰ باشید.
سناریوی دوم : گروه جدیدی برای خرید اورتون ظهور می کند
ما همچنین میتوانیم این را سناریوی «آماده ورود به صحنه » بنامیم: اگر ۷۷۷ کنار گذاشته شود، چه کسی اورتون را میخرد؟
منطق این نظریه این است که هیچ کس دیگر باشگاه هایی مانند اورتون نمی سازد، با تاریخ پر افتخار، هواداران زیاد، وضعیت لیگ برتر و استادیوم جدید تقریباً به پایان رسیده، که شگفت انگیز به نظر می رسد. همانطور که برخی گفته اند: ” پس چه چیزی را دوست ندارید؟” به هر حال چند مشکل در این زمینه وجود دارد.
برای شروع، ساخت و ساز در براملی مور داک در حال انجام است، بنابراین شاید ۱۰۰ میلیون پوند برای تکمیل استادیوم و سپس بودجه دوره بین خروج اورتون از یک استادیوم و انتقال به استادیوم دیگر مورد نیاز باشد.
پس از آن زیان سالانه وجود دارد که باید پوشش داده شود. در دوران مشیری، این باشگاه در هفت سال بیش از نیم میلیارد پوند زیان داشته است. خوب، در اواسط آن یک بیماری همه گیر رخ داد، اما اورتون در دو فصل پس از اینکه هواداران اجازه بازگشت به زمین را گرفتند، تقریباً ۱۳۰ میلیون پوند زیان داده است.
این تا حدودی توضیح می دهد که چرا اورتون بیش از ۱ میلیارد پوند بدهی دارد که – حتی اگر ۴۵۰ میلیون پوند وام های بدون وثیقه ای که مشیری از سال ۲۰۱۶ دریافت کرده را فراموش کنید – هنوز هم کمتر از ۴۰۰ میلیون پوند تحت عنوان بدهی تضمین شده شخص ثالث باقی می ماند. سپس بدهی ها به ۷۷۷ وجود دارند که نسبت به تضامینی که مشیری در دست سایر طلبکاران بزرگ باشگاه دارد از اهمیت کمتری برخوردارند.
و سپس شما تیمی را دارید که برای سومین فصل متوالی از چمپیونشیپ باز مانده است، اما هشت بازیکن داردکه تابستان امسال قراردادشان به اتمام می رسد ، ۷۰ میلیون پوند در اقساط نقل و انتقالات بدهکار است و تقریباً به طور قطع برای جلوگیری از سومین نقض قوانین مالی لیگ باید دو دارایی قابل فروش خود را بفروشد.
بنابراین، ما یک شرکت بدهکار و زیان ده داریم که برای پرهیز از تغییر فاجعه بار در اوضاع، با نبرد دیگری روبروست. استادیوم جدید دوستداشتنی خواهد بود، اما تنها زمانی سود میآورد که اورتون بتواند حداقل ۲۰ بار در فصل آن را پر کند. وقتی اینطور به آن نگاه می کنید، چیزهای زیادی وجود دارد که دوست ندارید.
باور نمی کنی؟ خوب، چرا هیچ کس قبل از اینکه ۷۷۷ ، ۲۰۰ میلیون پوند بدهی به ترازنامه اضافه کند، اورتون را خریداری نکرد؟ چرا وقتی پروسه تایید ۱۲ هفته ای ۷۷۷ وارد ۳۰ هفته خود شد، هیچ کس جلو نرفت؟
پاسخ های ساده ای برای این سوالات وجود دارد. اورتون باشگاه بزرگی است اما ارزش حدود ۷۵۰ میلیون پوندی را که برای تسویه بدهیهای مهم، پایان دادن به براملی مور داک، بازگرداندن باشگاه به شرایط رقابتی و احتمالاً چند میلیون پول برای سهام مشیری نیاز است را ندارد.
در حالی که این چیزها معمولاً به یک اندازه حدس و گمان حساب شده و یا خیال واهی هستند، اما گویای این است که وقتی نشریه تجاری ورزشی آمریکایی Sportico فهرستی از ۵۰ باشگاه برتر فوتبال جهان را ارائه کرد، اورتون در میان آن ها جایی نداشت. پنجاهمین باشگاه با ارزش آن لیست، تیم لیگ برتر فوتبال هیوستون دینامو، ظاهراً ۵۵۰ میلیون دلار (۴۴۰ میلیون پوند) ارزش دارد.
فوربس، یکی دیگر از نام های تجاری آمریکایی، فهرست مشابهی را ارائه میکند، اما اورتون را بیشتر از اسپورتیکو دوست دارد و ارزشی معادل ۷۴۴ میلیون دلار (۵۹۵ میلیون پوند) به باشگاه میدهد.
فقط برای جلوگیری از هرگونه سردرگمی، هر دو اعداد ارزش بنگاه هستند، که به معنای هزینه حقوق صاحبان سهام (آنچه مشیری ممکن است بخواهد) و بدهی هایی است که شما به دست می آورید (آنچه مشیری می خواهد به جا بگذارد).
بنابراین چگونه میتوانیم به عددی نزدیکتر شویم که پیشنهاد دهندگان آمریکای شمالی/خلیج فارس را وسوسه کند تا از سایه خارج شوند؟
سناریوی سوم : اورتون در فرآیند تصفیه قرار می گیرد
در بریتانیا تصفیه یک فرآیند قانونی است که به شرکت های مشکل دار فضایی برای ساختاربندی مجدد بدهی ها می دهد با این امید که بتوانند به فعالیت ادامه دهند.
یک شرکت می تواند توسط مدیران آن، یک طلبکار یا دادگاه اداره شده و مسئولیت اداره آن کسب و کار به مدیر یا مدیرانی که دارای مجوز ورشکستگی هستند داده می شود.
کار آنها تلاش برای نجات شرکت است، معمولاً با فروش آن به مالک جدید، با کسر مقادیر بدهی. اگر این امکان پذیر نباشد، مدیران همچنان باید تلاش کنند تا بازدهی بهتری را برای طلبکاران نسبت به زمانی که شرکت منحل میشد به دست آورند – این ایده مبتنی بر این است که شرکتها در حین فعالیت پیشنهادات بهتری برای داراییهای خود دریافت خواهند کرد تا زمانی که شرکت تعطیل شده باشد.
گاهی اوقات، شرکتهایی که مشکل جریان نقدی دارند، فروش بخشهایی از کسبوکار را که معتقدند قابل نجات هستند، ترتیب میدهند و سپس یک مدیر را برای حذف یا تعطیل کردن بخشهایی که چنین نیستند، وارد میکنند. این فرآیند ” تصفیه از پیش تعیین شده” نامیده شده و به این امید انجام می شود که شرکت به سرعت روی پای خود بازگردد.
نوع دیگری از فرآیند ورشکستگی وجود دارد که از نظر قانونی با تصفیه متمایز است، اما افراد زیادی را درگیر انجام کارهای مشابه میکند که به آن «توافق داوطلبانه شرکاء (CVA)» میگویند. سرنخ در نام این روش است، زیرا این توافق بین طلبکاران برای پذیرش مبالغی کمتر از طلب آنها است. این که آیا معامله را بپذیرید یا نه، با رای گیری تعیین می شود که در آن قدرت رای شما بر اساس میزان طلب شما تعیین می شود، و طلبکاران تضمین شده حرف بیشتری نسبت به طلبکاران بدون تضمین دارند.
CVA ها مسیر ترجیحی فوتبال برای خروج از ورشکستگی هستند، اما هر روشی که انتخاب کنید، اگردر لیگ برتر حضور داشته باشید ۱۲ امتیاز و اگر در لیگ فوتبال انگلیس (EFL) باشید همچنان ۹ امتیاز از شما کسر خواهد شد لیگ فوتبال انگلیس (EFL) این کار را بارها در طول سال ها انجام داده است، اما پورتموث تنها باشگاه لیگ برتری است که در سال ۲۰۱۰ وارد فرآیند تصفیه شده است. پس چرا ممکن است هیئت مدیره اورتون، یا یک یا چند نفر از طلبکاران باشگاه، CVA را انتخاب کنند؟
این روش بدهیهای زیادی را حذف می کند، بهویژه بدهی های بدون وثیقه که به۷۷۷ و مشیری تعلق دارد، و ارزش شرکت اورتون را تا سطحی پایین میآورد که توجه متولیان بسیار معتبرتری را برای اداره امور باشگاه به خود جلب میکند. حتی ممکن است یک مزایده رقابتی برای کسب و کار بازسازی شده وجود داشته باشد که به طلبکاران کمک می کند پول بیشتری پس بگیرند. و تعلیق – یک تاخیر – برای درخواستهای پرداخت جدید به مدیران تصفیه زمان میدهد تا شرکت را سروسامان بدهند.
مانند بولتون واندررز، دربی کانتی، پلیموث آرگیل و بسیاری دیگر قبل از آنها، این شانس وجود دارد که یک اورتون کارآمدتر و قوی تر، تحت کنترل مالکان جدید، آماده برای رقابت در استادیوم جدید خود ظاهر شود.
و طبق قوانین لیگ برتر، اگر اورتون قبل از بازی آخر فصل به فرآیند تصفیه برسد، کسر ۹ امتیاز در این فصل اعمال خواهد شد. اما هیچ گلی بدون خار نیست.
فرآیندهای ورشکستگی وحشتناک هستند. شرکتهای در فرآیند تصفیه باید به نقطه سربسر برسند، بنابراین مدیران تصفیه تقریباً همیشه مجبورند افرادی را اخراج کنند، کارهایی را لغو کنند و برخی امور را تعطیل کنند.
طبق قوانین فوتبال، تمام بدهی ها به بازیکنان، سایر باشگاه ها و لیگ ها باید به طور کامل پرداخت شودکه غیر قابل مذاکره است. اگرموفق به انجام این کار نشوید حق خود برای بازی در لیگ را از دست می دهید. این بدان معناست که هر چه که مدیر اداره کننده بتواند از خریدار جدید پول دربیاورد، بخش بزرگی از آن برای طلبکاران فوتبالی هزینه می شود، قبل از اینکه شما حتی به طلبکارانی برسید که وام های خود را به اموال و دارایی های باشگاه تخصیص داده اند. آنها معمولاً بیشتر طلب خود را نیز دریافت می کنند.
این بدان معناست که مبلغ بسیار کمی برای سایر افراد – که شامل همه مشاغل محلی می شود که کالاها و خدمات اورتون را تامین می کنند- باقی می ماند. برای آنها رضایت بخش خواهد بود که یک چهارم بدهی خود را دریافت کنند. البته بسیاری از آنها را نیز در معرض خطر قرار می دهد. این بدان معناست که تامین کنندگان در آینده کمتر به اورتون اعتماد خواهند کرد.
بعد از آن هم تأثیر بسیار منفی تصفیه بر با ارزش ترین دارایی های یک باشگاه فوتبال -یعنی بازیکنان- وجود دارد. آنها می توانند قراردادهای خود را پاره کنند و به عنوان بازیکن آزاد در جای دیگری به دنبال کار باشند. حتی اگر آنها نخواهند این کار را انجام دهند، ارزش آنها به شدت کاهش می یابد. زیرا هر پیشنهاد دهنده ای می داند که مدیران برای پرداخت صورت حساب ها و دستمزد- از جمله دستمزد خود آنها- که تقریباً به اندازه فوتبالیست های لیگ برتر گران هستند به پول نقد نیاز دارند
و در نهایت یک مشکل بسیار خاص برای اورتون وجود دارد: Laing O’Rourke پیمانکار ساخت ورزشگاه جدید، تقریباً به طور قطع بندی در قرارداد خود با باشگاه داردکه آن را قادر می سازد تا در مورد قیمت جدید کار خود دوباره مذاکره کند. این موضوع مهم است، زیرا بخش بزرگی از قرارداد ۲۰۲۱ با قیمتی مناسب برای اورتون تعیین شد. از آن زمان، هزینه های ساختمان و مصالح افزایش یافته و حاشیه سود پیمانکار را کاهش داده است. بنابراین پیمانکار دوست دارد مذاکرات را دوباره باز کند.
بنابراین، در مجموع، صدها میلیون دلیل وجود دارد که فرآیند تصفیه راه مطلوب برای خروج از این آشفتگی نیست.
سناریوی چهارم : طلبکاران اصلی اورتون کنترل را در دست می گیرند
شاید بهترین راه برای توضیح این سناریو این باشد که این سناریو مانند یکCVA است، اما بدون تعدیل نیرو ، از دست دادن ۹ امتیاز یا پرداخت بابت هزاران ساعت کار به متخصصان ورشکستگی.
و خبرهای خوب به همین جا ختم نمی شود، زیرا ممکن است در عرض چند روز این اتفاق بیفتد.
اول : MSP Sports Capital، شرکت سرمایه گذاری مستقر در نیویورک که از قرارداد قبلی برای تصاحب تدریجی اورتون در سال گذشته خارج شد، از حق خود برای توقیف ۵۰ درصد به علاوه یک سهام اورتون از مشیری بابت قصور ۷۷۷ در بازپرداخت وام ۱۵۸ میلیون پوندی که تابستان گذشته به اورتون دادند استفاده کند.
به بیان دقیق، این ناتوانی مشیری در بازپرداخت وام بود، اما زمانی که روسیه تهاجم تمام عیار به اوکراین را آغاز کرد، شرایط او تغییر کرد. بنابراین مشیری از ۷۷۷ خواست تا این صورت حساب را پرداخت کند، به همین دلیل است که لیگ برتر آن را بخشی از آزمون توانایی ۷۷۷ برای تامین مالی باشگاه قرار داد. اما مهلت ۱۵ آوریل برای بازپرداخت فرا رسید و MSP موافقت کرد که به مشیری/۷۷۷ تا پایان فصل فرصت دهد تا پول تهیه کند.
باید اضافه کرد که MSP همچنین برای ۱۰۰ درصد وام خود از شرکت توسعه ورزشگاه اورتون- زیرمجموعه باشگاهی که مالک استادیوم جدید است- تضمین دریافت کرد. این بدان معناست که می توانست کنترل باشگاه و محل ساختمان را به دست بگیرد. اینکه این کار را نکرد جالب است.
با این حال، این تنها وام دهنده ای نیست که شانس دارد دوباره بخش خوبی از پول خود را به دست آورد، زیرا اورتون همچنین دارای یک تسهیلات اعتباری – کارت اعتباری برای شرکت ها – با شرکت تامین مالی حقوق و رسانه (RMF) است.
این شرکت مستقر در چشایر انگلستان که هیچ کارمند تمام وقت و وب سایتی ندارد، حدود ۲۲۵ میلیون پوند به اورتون قرض داده است که در مقابل آن زمین تمرین گودیسون پارک، حساب بانکی باشگاه، مطالبات نقل و انتقالات، درآمد حقوق رسانه ای و محتویات فروشگاه باشگاه را به عنوان تضمین دریافت کرده است.
با در کنار هم قرار دادن همه این موارد احتمالا از نظر تضامین RMF در موقعیت قویتری نسبت به MSP قرار دارد، اما قدرت MSP برای تأثیرگذاری بر روند تغییرات را ندارد، به همین دلیل است که آنها به یکدیگر نیاز دارند. این نشان دهنده تغییر قابل توجهی در پویایی نسبت به سال گذشته است، زمانی کهRMF مخالف قراردادی بود که مشیری به MSP پیشنهاد داده بود و این طرح مختل شد.
با این حال، اکنون آنها کاملاً در تشخیص این موضوع هماهنگ هستند که همه طلبکاران اورتون باید آنچه را که در محافل مالی به عنوان “تعدیل ارزش” شناخته می شود، بپذیرند. اما آنها کمی از حاشیه ها دور می شوند و پشت و اطراف صحنه را مرتب می کنند، در حالی که ۷۷۷ و مشیری باید به فکر جابجایی باشند.
البته دو نفر اخیر می توانند بگویند “نه متشکرم”. اما MSP و RMF می توانند به آنها یادآوری کنند که تیغه های قیچی مدیران تصفیه می توانند نزدیکتر شوند.
یک اورتون که تحت مدیریت MSP/RMF اداره میشود، همچنان باید تابستان امسال جراد برانتویت و آمادو اونانا را بفروشد تا از هرگونه اتهامات بیشتر در لیگ برتر جلوگیری کند، اما برنامه این است که با تسویه بدهیها و/یا طرحهای بازپرداخت بسیار بلندمدت موافقت شود. مبلغی که یک مالک جدید باید تامین کند به بیش از ۵۰۰ میلیون پوند می رسد.
و فقط برای روشن شدن موضوع ، MSP/RMF نمی خواهند برای مدت طولانی مسئول اداره باشگاه باشند. این مداخله در جهت آماده سازی باشگاه برای فروش به روشی بسیار بهتر از مدیریت مشیری خواهد بود.
آیا ممکن است اتفاق بیفتد؟ مطمئنا، فقط نیاز است که همه منطقی باشند. پس جای نگرانی نیست. درست؟
نویسنده: مجتبی فریدونی – مدیرعامل سابق باشگاه ذوب آهن اصفهان
شماره ۹۶ نشریه بورس امروز– تیرماه ۱۴۰۳