سوگیری های ادراکی
یکی از کلیدی ترین عوامل رفتاری در درک ناآرامی های بازارهای مالی اعتماد بیش از اندازه افراد به شایستگی ها و قابلیت های خود است. اعتماد بیش از حد و خوش بینی، افراد را وادار می کند که به دانش خود و اعتبار آن بیش از حد تکیه داشته و ریسک را کمتر از حد تخمین بزنند و این ممکن است گاهی باعث افزایش حجم معاملات و قیمت گذاری های غیر واقعی شود.
به گزارش بورس امروز، نخستین موضوع در اقتصاد انتخاب و لازمه انتخاب تصمیم گیری با توجه به شرایط و معیارهایی ویژه است. تصمیم گیری در نظریه های کلاسیک در شرایط آزادی کامل و با در اختیار داشتن اطلاعات کامل و ضمناً لحاظ کردن تمام این اطلاعات در فرایند تصمیم گیری همچنین ساختار ذهنی عقلانی صورت می گیرد. اما در روانشناسی شناختی به این آگاهی دست یازیده شده که کل فرایند شناخت انسان از محیط و ادارکات وی می تواند دستخوان درگیری و خطا گردد. این امر بدان جهت اهمیت دارد که چنین فردی با سوگیری در شناخت و خطا در دریافت و ادراک دیگر تصمیم گیرنده ای نخواهد بود که ایده آل نظام اقتصاد متعارف باشد و از آن دیگر به نام انسان عقلایی با خصوصیاتی که پیشتر بر شمرده شد، نمی توان یاد کرد. بر اساس یافته ها حتی اشتباهات دیگر به سطح فرد منحصر نمی شود، بلکه در تصمیم گیری گروهی نیز ممکن است رخ دهند.
در سال های اخیر مکتب های فکری جدیدی در اقتصاد مالی ظهور کرده اند که پایه تحلیل های خود را بر این مبنا گذاشته اند که سرمایه گذاران در انتخاب های خود که همراه با ریسک است رفتاری که تمام و کمال عقلایی باشد از خود بروز نمی دهند. استدلال آنها بر پایه ای از شاخه های روانشناسی قرار گرفته که به روانشناسی ادراک موسوم است؛ شاخه ای که به مطالب ظرفیت آدمیان در طرز تلقی آنها و قدرت قضاوت آنها می پردازد.
به کارگیری این ابعاد روانشناختی در تصمیم گیری های اقتصادی به طور عام و در سرمایه گذاری به طور خاص به نتایج شگفت انگیزی منجر شده است. هنگامی که محیط انتخاب تصمیم گیران به طور معنی داری تفاوت می کند، رفتار و نحوه برخورد آنها نیز متفاوت می گردد، گویی جوگیر شده اند. به این تفاوت ها آثار روانی می گویند. دو روانشناس برجسته حوزه تحقیق روانشناسی ادراک یعنی دانیل کاهمن و تورسکی، سایه روشن های این آثار را با مثال هایی شفاف نموده اند. یکی از ابتدایی ترین فرضیات در اقتصاد و دانش مالی سنتی این است که انسان ها «ثروت اندوز» هستند. آنها در پی بالا بردن سطح رفاه و شادکامی خود هستند. طبق مبانی اقتصاد سنتی، انسان ها در رابطه با اتخاذ تصمیمات اقتصادی و مالی تحت تاثیر هیجانات و عوامل بیرونی قرار نمی گیرند. با این حال، در بیشتر موارد اینگونه فرضیات انعکاس دهنده واکنش واقعی انسانها در زندگی روزمره نیستند. واقعیت این است که انسانها معمولاً رفتارهای غیرمنطقی از خود نشان می دهند. کسانی که به امید برنده شدن در قرعه کشی برگه های بخت آزمایی را خریداری می کنند، را در نظر بگیرید. از نظر منطقی، وقتی شانس برنده شدن بسیار بسیار پایین است (مثلاً یک در ۱۴۵ میلیون)، شرکت در بخت آزمایی توجیه ناپذیر به نظر می رسد. با وجود، این میلیون ها نفر پول خود را صرف خرید این بر می کنند. این گونه بی قاعدگی ها متخصصان را واداشت تا برای توضیح رفتارهای غیرمنطقی که دانش مالی مدرن قادر به تفسیر آنها نیست به روانشناسی شناختی رو آورند.
اطمینان بیش از حد
یکی از کلیدی ترین عوامل رفتاری در درک ناآرامی های بازارهای مالی اعتماد بیش از اندازه افراد به شایستگی ها و قابلیت های خود است. اعتماد بیش از حد و خوش بینی، افراد را وادار می کند که به دانش خود و اعتبار آن بیش از حد تکیه داشته و ریسک را کمتر از حد تخمین بزنند و این ممکن است گاهی باعث افزایش حجم معاملات و قیمت گذاری های غیر واقعی شود. فرا اعتمادی یا اعتماد بیش از حد به خود در بیان کلی می تواند به عنوان یک اعتقاد بی اساس در مورد توانایی های شناختی، قضاوتها و استدلال های شهودی فرد خلاصه شود. اعتماد بیش از اندازه در مجموعه وسیعی از بررسی ها و آزمایشات روان شناسانه از نوع شناختی بررسی شده است که نشان می دهد افراد هم در مورد توانایی های خود در پیش بینی و هم در مورد دقت اطلاعاتی که در اختیار آنان قرار می گیرد، برآوردی بیش از اندازه دارند.
همچنین در تخمین احتمالات عملکردی ضعیف دارند و رویدادهایی را که حتمی می دانند غالباً دارای احتمال وقوع بسیار کمتر از صد درصد است. به طور خلاصه می توان اشاره کرد که اغلب مردم خود را از آنچه واقعاً هستند، باهوش تر می پندارند و بر این باورند که اطلاعات بهتری نیز در اختیار دارند. به عنوان مثال، هنگامی که خبر محرمانه ای از یک مشاور مالی بشنوند و یا مطلبی را در اینترنت بخوانند بلافاصله آمادگی دارند تا بر اساس مزیت اطلاعاتی خود عمل کنند، مثلاً در مورد یک سرمایه گذاری به سرعت تصمیم می گیرند.
معامله گران و سوگیری اطمینان بیش از حد
افراد در مورد توانایی هایی از جمله قدرت پیش بینی و ادراک اطلاعاتی و دانش خود اغراق می کنند. به عبارت دیگر به توانایی ها و دانش خود اعتماد بیش از حد دارند. به طور خلاصه می توان گفت که اغلب مردم خود را از آنچه واقعاً هستند باهوش تر می پندارند و بر این باورند که اطلاعات بهتری نیز در اختیار دارند. مطالعات متعدد نشان دادند که سرمایه گذاران به توانایی های خود در سرمایه گذاری بیش از اندازه اعتماد دارند، خصوصاً فاصله اطمینان های بسیار باریکی در پیش بینی های خود دارند. این نوع اعتماد بیش از حد را می توان فرا اعتمادی در پیش بینی نامید.
به عنوان مثال هنگام برآورد ارزش یک سهم، سرمایه گذاران بیش از حد مطمئن درصد انحراف بسیار پایینی را برای طیف بازده های مورد انتظار در نظر می گیرند. مثلاً چیزی حدود ۱۰ درصد سود یا زیان، در حالی که تجربیات موجود انحراف معیار بیشتری را نشان می دهد. مفهوم ضمنی چنین رفتاری این است که سرمایه گذاران ریسک از دست دادن اصل سرمایه را کمتر از واقع برآورد می کنند.
همچنین اغلب سرمایه گذاران در مورد قضاوت های خود خیلی مطمئن هستند، این نوع را فرا اعتمادی به اطمینان می نامند. به عنوان مثال برای تصمیم سرمایه گذاری در یک شرکت خاص اغلب انتظار زیان را نادیده می گیرند و بعداً در صورتی که شرکت عملکرد ضعیفی داشته باشد، احساس تعجب یا نارضایتی می کنند. این افراد غالباً معاملات پرحجمی انجام می دهند و صاحب پرتفوی هایی می شوند که به اندازه کافی متنوع نیست.
اگر چه بیشتر ما در برآورد کردن یا پیش بینی خیلی خوب عمل نمی کنیم، اما عملاً تمایل داریم تا در مورد صحت نظرات خود بیش از حد مطمئن باشیم. این کار می تواند باعث خطا در قضاوت و در نتیجه تصمیم گیری نامطلوب شود. بیشتر مردم به خاطر اطمینان بیش از حد نسبت به درستی پیش بینی های خود دامنه محدودی را برای این احتمال ها تعیین می کنند.
در مورد اثر این موضوع بر تصمیم های بازرگانی توجه کنید که در این تصمیم ها ابتکارها و سرمایه گذاری های عمده اغلب به دامنه برآوردها بستگی دارند. اگر مدیران در مورد یک متغیر حد بالا را کمتر یا حد پایین را بالاتر برآورد کنند ممکن است به علت این خطا در تخمین، فرصت های جذابی را از دست دهند یا خود را در معرض خطرهای بسیار بزرگ تر از انتظار قرار دهند. پول زیادی در پروژه های بدفرجام مربوط به توسعه محصولات از میان رفته است، زیرا مدیران عملاً احتمال شکست در بازار را به طور دقیق به حساب نیاورده بودند.
مقایسه زنان و مردان در سرمایه گذاری
اطمینان به نفس بیش از حد در زنان و مردان به یک اندازه نیست. باربر و اودین با بررسی ۳۵۰۰۰ حساب سرمایه گذاری در یک کارگزاری بزرگ که بر حسب جنسیت صاحب حساب مرتب شده بود، متوجه شدند که زنان سود بیشتری از مردان کسب کردند. در مقایسه با متوسط بازار زنان به اندازه ۱.۷ درصد سالانه کمتر سود کردند؛ در حالیکه سود مردان ۲.۶ کمتر بوده است. آیا این به معنی آن است که زنان سهام بهتری از مردان انتخاب کرده بودند؟ پاسخ منفی است. بازدهی عملی سهامی که زنان و مردان برگزیده بودند، تفاوت معنی داری نداشت. نرخ گردش مالی زنان در هر سال ۵۳ درصد بود ولی نرخ گردش مالی مردان ۷۷ درصد بود. لذا هزینه های معامله موجب شد تا نرخ بازدهی سرمایه گذاری مردان کمتر از زنان گردد. در هر معامله کارگزاری ها سود می کردند اما سرمایه گذاران زیان بیشتری را متحمل می شدند. باربر و اودین به این نتیجه رسیدند که اعتماد به نفس بیش از حد در مردان موجب شده تا نرخ گردش مالی آنها بیشتر باشد که این امر به نوبه خود موجب می شود تا با کسر هزینه معامله توسط کارگزاری ها بازدهی مردان کمتر شود. اطمینان بیش از اندازه خصوصاً در راهبردهای سرمایه گذاری در بازار سهام مطرح است. هزینه در اختیار داشتن هر سهم عموماً ناشی از هزینه خرید و فروش آن است. این هزینه ها که شامل هزینه های مبادله و همچنین تفاوت قیمت زمان خرید و فروش می شود، عموماً برای سرمایه گذارانی که دائماً معامله می کنند، بیشتر است. به طور کلی، این هزینه ها می توانند جمع شوند و در طی زمان مبالغ زیادی را ایجاد کنند. اگرچه سرمایه گذاری در شرکتهای مبتنی بر شاخص، راهبرد بهتری است تا معامله مداوم سهام. اما این تنها گزینه پیش روی سرمایه گذاران نیست. برای یک سرمایه گذار که ثروت معمولی دارد گزینه دیگری که هزینه کمتری نسبت به شرکت های مبتنی بر شاخص پیش روی خود دارد، این است که سهام کاملاً متنوعی را خریداری کرده و آنها را برای سالهای طولانی نگهداری کند. امروزه با کمک ابزارهای متنوع سرمایه گذاری می توان به راحتی با هزینه اندک یک سبد سهام ایجاد کرد.
هم فرا اعتمادی به اطمینان و هم فرا اعتمادی در پیش بینی می تواند منجر به اشتباه در عرصه سرمایه گذاری شود. چهار اشتباه سرمایه گذاری که می تواند از این سوگیری رفتاری نشات گیرد و نیز روش های مقابله با آنها عبارتند از:
سرمایه گذاران بیش از حد مطمئن، توانایی خود را در ارزیابی یک شرکت به عنوان یک سوژه سرمایه گذاری، بیش از حد تخمین می زنند. در نتیجه آنها اطلاعات منفی را که به طور طبیعی علامت هشدار دهنده ای است مبنی بر اینکه خرید سهم نباید انجام شود و یا اگر خریداری شده باید به فروش برسد را نادیده می گیرند.
مشاوران سرمایه گذاری هنگامی که با چنین معامله گرانی مواجه می شوند که مدعی اند توانایی پیش بینی سهام داغ آتی را دارند، باید از آنها بخواهند که عملکرد تاریخی دو سال اخیرشان را مرور کنند. اگر نه همیشه ولی در اغلب موارد عملکرد ضعیفی مشاهده خواهد شد.
سرمایه گذاران بیش از حد مطمئن در نتیجه این باور که آنها اطلاعات ویژه ای در اختیار دارند، معاملات پر حجمی را انجام میدهند. تجربه نشان می دهد که انجام معاملات زیاد غالباً منجر به بازدهی ضعیف در بلندمدت می شود.
زمانی که گردش حساب یک سرمایه گذار حجم بسیار بالایی از معاملات را نشان می دهد، بهترین توصیه این است که از او بخواهیم سوابق تاریخی معاملات خود را مرور کرده و بازده خود را محاسبه کند. این اقدام اثرات زیانبار انجام معاملات بیش از اندازه را نشان میدهد. از آنجایی که فرا اعتمادی یک سوگیری شناختی است اطلاعات به روز شده غالباً می تواند به سرمایه گذاران در درک نادرست بودن روش آنها کمک کند.
سرمایه گذاران بیش از حد مطمئن عملکرد تاریخی سرمایه گذاری خود را نمی دانند و یا به آن اهمیت نمی دهند،لذا ممکن است ریسک از دست دادن اصل سرمایه خود را کمتر از واقع برآورد کنند، در نتیجه معمولاً عملکرد ضعیف و غیرمنتظره سبد دارایی در انتظار آنان است.
برای مشاورانی که معامله گران آنها این نوع سوگیری رفتاری را دارند، یک توصیه دو بخشی پیشنهاد می شود. نخست، ویژگی های سرمایه گذاری را برای جستجوی عملکرد بالقوه ضعیف مرورکرده و از این شواهد برای نشان دادن خطرات اعتماد بیش از حد استفاده نمائید. دوم اینکه آنها را به مطالعات انجام شده در این زمینه ارجاع دهید. اغلب دیده شده است که سرمایه گذاران در این نقطه تصویری را به ذهن می سپارند که نوسان غیرمنتظره بازارها را یادآوری می کند و موجب رفتار محتاطانه تر می شود.
سرمایه گذاران بیش از حد مطمئن پرتفویهای غیرمتنوعی را در اختیار دارند، از این رو، بدون یک تغییر متناسب در ظرفیت ریسک پذیری ریسک بیشتری را تحمل می کنند. این سرمایه گذاران حتی اغلب نمی دانند که آنها ریسکی بیشتر از آنچه که ظرفیت و تحمل دارند تقبل کرده اند.
در مورد شرکت هایی که به دلیل عملکرد برجسته گذشته خود بخش عمده یک سبد دارایی را به خود اختصاص داده اند، مشاوره می تواند راهبردهای مصون سازی مختلفی مانند اختیار فروش و قرضه هایی با نرخ شناور را توصیه نماید. یک پرسش مفید در این مواقع این است که: اگر امروز یک سرمایه گذاری فرضی را در اختیار نداشتید، آیا حاضر بودید به اندازه ای که الان در اختیار دارید، خرید کنید؟ هنگامی که پاسخ منفی است، فضای بحث باز می شود و فرد در شرایط متمایزی در نگرش به موضوع قرار می گیرد.
برگرفته از کتاب رواشناسی مالی رفتاری
نویسنده: علی سلیمانی بشلی- رضا بدرگرمی-پژمان کیا
منبع: شماره ۹۵ نشریه بورس امروز- خرداد ۱۴۰۳