متغیرهای اثرگذار بر معاملات
بالا بودن نرخهای بدون ریسک می تواند رکود را در بازار به ارمغان آورد. است. رسیدن نرخهای غیررسمی بدون ریسک به سطوح ۲۷ تا ۲۸ درصد اتفاقی نیست که بتوان به سادگی از آن عبور کرد. این نرخها P/Eهای تحلیلی و جذاب بازار را بار دیگر کاهش میدهد. لذا تا زمانی که این سودها در اقتصاد توزیع میشود، رشد شارپی بازار کمی بعید است.
به گزارش بورس امروز؛ تابستانی سخت را با حجم معاملات پایین و رکود گسترده به پایان رساندیم. از ابتدای سال جاری بازار سرمایه میرفت شرایط خوبی را تجربه کند، اما ناگهان در مورخ ۱۷ اردیبهشت سال جاری ورق برگشت. حجم و ارزش معاملات به صورت غیرعادی افزایش یافت و بازار سرمایه گارد نزولی شدیدی را گرفت. ۴۰ روز بعد مشخص شد که قرار است نرخ خوراک پتروشیمیها و سوخت صنایع به صورت کاملاً غیرکارشناسی افزایش یابد. بازار که تازه متوجه امر شد باز هم از همان روز یک افت دیگر را تجربه کرد و سرمایهگذاران خرد تازه متوجه عمق بحران شدند.
افزایش نرخ خوراک اتفاق مهمی بود که اغلب صنایع بورس را تحت تأثیر قرار میداد. اما مهمتر از خود این افزایش نرخها، بیاعتمادی گستردهای بود که بازار با آن مواجه شد. لذا اندک سرمایهگذارانی که بعد از اتفاقات مرداد ۹۹ در بورس باقیمانده بودند؛ عطای بورس را به لقای آن بخشیدند و از بازار خارج شدند. اگرچه در این میان اعتراضات فعالان صنفی و بازار سبب تشکیل جلسات کارشناسی شد و بدنه دولت و وزرات اقتصاد، بار دیگر قانع شدند که به فرمول نرخ خوراک بازگردند و آن را در برنامه هفتم بگنجانند؛ و اینگونه بود که موضوع نرخ خوراک ختم بخیر شد.
اما در همین حین بازار با بحرانی موسوم به “اثر جبرائیلیون” مواجه گردید و بار دیگر موضوع ارز ترجیحی و فساد آن در اقتصاد، شرکتها را بینصیب کرده بود. ایده این افراد این بود که باید بورس کالا را حذف کرد و شرکتها را مجبور کرد تا با ارز ترجیحی و قیمتگذاری دستوری محصولات خود را بفروشند تا تورم کنترل گردد. طرفداران این نظریه توصیه کارشناسان را پس میزدند. این بار نیز بورس از این اتفاقات لطمه دیگری خورد.
اما خوشبختانه با توصیه کارشناسان، این مسأله نیز ختم به خیر شد و دولت مبنای محاسباتی قیمتهای پایه پتروشیمیها را به ارز مبادلهای بازگرداند و البته سایر اقدامات اصلاحی که مد نظر فعالان بازار است از جمله تغییر مبنای ارز محاسباتی نرخ پالایشگاهها، احتمالاً در آیندهای نه چندان دور انجام شود. بعید به نظر میرسد در آینده شاهد ریسکهای خاصی از این ناحیه در بازار سرمایه باشیم. لذا ریسکهای بازار میتواند مسائل دیگری از جمله جنگ احتمالی در قره باغ باشد که یک بار نیز بازار از این ناحیه ضربه خورده است.
با توجه به مواضع ایران در خصوص بحران قره باغ در صورت بالا گرفتن هر گونه بحران، بازار سرمایه نیز ممکن است از آن اثر بپذیرد؛ همانطور که منفی شدن در آخرین روز کاری بازار سرمایه در هفته منتهی به پایان شهریورماه به نوعی منتسب به این نوع بحران بود. اما به هر حال این بحران نیز میتواند به نوعی موقت باشد؛ شاید تهدید مهمتری که بازار با آن مواجه است ناشی از نوسانات قیمتهای جهانی و بحرانهای جهانی بخصوص از جانب چین باشد. به هر حال چین بازیگر مهمی در کامودیتیها است و بورس تهران نیز به طور سنتی وابستگی بالایی به کامودیتیها دارد.
نهایتاً اینکه متغیر دیگری که رکود را در بازار به ارمغان آورده است به بالا بودن نرخهای بدون ریسک باز میگردد. رسیدن نرخهای غیررسمی بدون ریسک به سطوح ۲۷ تا ۲۸ درصد اتفاقی نیست که بتوان به سادگی از آن عبور کرد. این نرخها P/Eهای تحلیلی و جذاب بازار را بار دیگر کاهش میدهد. لذا تا زمانی که این سودها در اقتصاد توزیع میشود، رشد شارپی بازار کمی بعید است. اما به هر حال در همین شرایط نیز بازار میتواند در نیمه دوم سال شرایط بهتری را تجربه کند چرا که فعالان اقتصادی انتظار دارند نرخ ارز در نیمه دوم سال یک پله رشد نماید و همواره نرخ ارز یک محرک مهم برای بازار بوده است.
نویسنده: احسان خاتونی – کارگزاری هدف حافظ