افسار صفهای خرید و فروش بازار در دستان بازارگردان
به گزارش بورس امروز؛ از مزایای بازار سهام، توان نقدشوندگی بالای این بازار به نسبت بازارهای دیگر از جمله مسکن است؛ نقدشوندگی بازارسهام بدان معناست که سهامداران اکثر مواقع که بخواهند میتوانند دارایی خود را نقد کنند. بازارگردان مفهومی است که علاوه بر بازار بورس ایران، در بازارهای جهانی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. […]
به گزارش بورس امروز؛ از مزایای بازار سهام، توان نقدشوندگی بالای این بازار به نسبت بازارهای دیگر از جمله مسکن است؛ نقدشوندگی بازارسهام بدان معناست که سهامداران اکثر مواقع که بخواهند میتوانند دارایی خود را نقد کنند.
بازارگردان مفهومی است که علاوه بر بازار بورس ایران، در بازارهای جهانی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. آنها به عنوان یکی از بازیگران اصلی بازار سرمایه، مانند یک نقش واسطهگر بین خریداران و فروشندگان عمل میکنند و نقش اصلی آنها نقدشوندگی، ایجاد تعادل و افزایش پایداری در بازار سرمایه است. نقدشوندگی در بورس بهویژه در زمان بازار ریزشی ضروری بوده و بدون بازارگردانها ریسک عدم نقدشوندگی در بازار سرمایه بسیار بالا میرود و جز مواقع بحرانی که کلیت بازار با ریسک قابل توجهی رو به رو میباشد، در بقیه مواقع اگر بگوییم افسار اصلی صف خرید و فروش بازار در دستان بازارگردانها است اغراق نکردهایم؛
بازار سرمایه ایران بازار پرنوسانی است که این نوسانات در نتیجه ریسک بالای سیاسی، نوسانات قیمت کامودیتیها، قیمتگذاری دستوری، تصمیمات تکلیفی و مولفه لنگر اسمی یعنی نرخ ارز بوده و گاها صفهای طولانی خرید و فروش، هیجانات منفی زیادی را به بازار تزریق میکند. در این شرایط برای تسهیل در فرآیندها و از بین رفتن گره معاملاتی، بازارگردان خود به عنوان خریدار یا فروشنده وارد بازار شده و با کاهش التهابات، شرایط را تعدیل میکند. کار این صندوقها نگهداری مقداری از سهام شرکتهای فعال در بازار سرمایه و خرید و فروش آنها با هدف متعادل نگه داشتن ارزش سهام شرکتها و جلوگیری از قفل شدن بازار شرکت در زمان ایجاد صف خرید و یا فروش میباشد. هرچند سهامداران این صندوقها فقط افراد حقوقی هستند اما برای سرمایهگذاران حقیقی نیز به طور غیرمستقیم مزایایی به همراه دارد؛ چرا که شرکتهایی که وارد چنین صندوقهایی میشوند سهام خود را در بازار بورس و برای افراد حقیقی ارائه میدهند؛ چنانچه صندوقهای بازارگردانی برای ثابت ماندن ارزش سهام این شرکتها تلاش کنند سرمایهگذاران حقیقی نیز از آن سود میبرند و بازی دو سر برد خواهد بود.
اگر بخواهیم رسالت بازارگردانها را در جهت چگونگی کمک به بازار سرمایه توضیح دهیم، به طور مثال روند بورس در سال ۹۹ را بررسی میکنیم. در این سال بازار بورس دو بخش پرهیجان صعودی و نزولی را تجربه کرد. در بخش صعودی بازار، شاخص کل تا مرز ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی پیش رفت اما پس از آن در عرض سه ماه با ریزش ۴۲ درصدی شاخص کل تا ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار واحد سقوط کرد؛ چرا که در بخش صعودی بسیاری از سرمایهگذاران به دلیل فقدان وجود فروشنده از خرید سهام ارزشمند محروم شده و در زمان سقوط بازار که از مرداد تا آبانماه به طول انجامید توان نقدکردن دارایی خود را نداشتند. همین امر و بیاعتمادی ایجاد شده در بازار، بسیاری را ملزم به این تصمیم کرد که بازار را ترک گویند.
پس از این تجربه نا امیدکننده سیاستگذاران تصمیم به گسترش فعالیت بازارگردانی در ایران گرفتند؛ چرا که سازو کار بازارگردانی در این مواقع به این شکل است که در چنین مواقعی بازارگردان با تعهد به حفظ نقدشوندگی در سوی دیگر بازار میایستند؛ بهعبارتیدیگر در مواقعی که سهمی با صف خرید مواجه شده است آنها اقدام به فروش میکنند و در هنگام تشکیل صف فروش در نقش خریدار ظاهر میشوند. بازارگردان با انجام چنین وظیفهای هم به نقدشوندگی بازار در مواقع بحرانی کمک کرده است و هم با تعدیل فشار یکطرفه از نوسان شدید قیمتی سهام در مدت کوتاه جلوگیری کرده است.
لزوم رفع موانع زیر ساختی بازارگردانی
با نگاهی اجمالی به شرایط بازار و فعالیت بازارگردانها، لزوم بازنگری قوانین این بخش در شرایط فعلی بازار بیش از پیش احساس میشود اما وجود دامنه نوسان، کار بازارگردانها را در ایران سخت میکند چراکه بازار مدام با صفهای خرید و فروش روبرو بوده و دست آنها را در این تعادل بخشی به بازار کوتاه میکند. تجربه جهانی و روی برگرداندن جهان از دامنه نوسان نشان داده که این ابزار به کارایی بازار کمکی نکرده و جهان به سمت استفاده از ابزارهای نوین که سابقه طولانی دارند روی آورده است. از طرفی عدم شفافیت از نحوه کار و عدم شناخت اهالی بازار از نوع فعالیت بازارگردانها نیز از جمله اشکالات دیگری است که میتوان به آن اشاره کرد. قبل از توسعه بازارگردانی لزوم افزایش نظارت بر فعالیت بازارگردانها و ایجاد ساختارهای پایه مانند حذف و یا افزایش دامنه نوسان ضروری است. جلوگیری از نوسانات، افزایش نقد شوندگی و مقابله با فعالیتهای سفتهبازانه به منظور حفظ منافع سهامداران خرد از مزیتهای این مراکز بوده که با توجه به گسترش بازار، افزایش شرکتهای بازارگردانی و نیز رشد نمادهای تحت پوشش بهنظر میرسد که به سمت بازاری کاراتر پیش میرویم هرچند نیاز است که بازنگری در قوانین و دستورالعملهای بازارگردانی، نظارت بر کار بازارگردانها و نیز شفافسازی و آموزش نقش آنها برای عموم فعالان بازار در دستور کار سیاستگذار قرار گیرد.