لیلاعراقیان خالقی از دل طبیعت
به گزارش بورس امروز، لیلا عراقیان (زادهٔ ۱۳۶۲ خورشیدی) معمار اهل ایران است. او برای طراحی پل طبیعت در تهران شناخته میشود.او بانویی جوان ۲۵ ساله بود که در مسابقه طراحی پل ۲۷۰ متری طبیعت شرکت کرد، ۲۶ ساله بود که طرحش برگزیده شد و حالا او شاهد پلی زیبا و مدرن در منطقه ای از […]
به گزارش بورس امروز، لیلا عراقیان (زادهٔ ۱۳۶۲ خورشیدی) معمار اهل ایران است. او برای طراحی پل طبیعت در تهران شناخته میشود.او بانویی جوان ۲۵ ساله بود که در مسابقه طراحی پل ۲۷۰ متری طبیعت شرکت کرد، ۲۶ ساله بود که طرحش برگزیده شد و حالا او شاهد پلی زیبا و مدرن در منطقه ای از تهران است که با طراحی او ساخته شده است. پل طبیعت ، پل زیبای انسانمحوری است که پیاده راهی است برای آنها که دلشان هوای سفرکرده است.
لیلا در رشته ریاضی دیپلم گرفت اما علاقه زیادی به نقاشی هم داشت. از این که میدید معماری ترکیبی از ریاضیات و نقاشی است به این رشته علاقهمند شد. در سال ۱۳۸۰ خورشیدی در دانشگاه شهید بهشتی تحصیل در رشته معماری را آغاز کرد و فوق لیسانس خود را از دانشگاه بریتیش کلمبیا گرفت.
اولین اثر لیلا در دل تهران
لیلا عراقیان که در سال ۱۳۸۴ به همراه همکارش علیرضا بهزادی شرکت سازههای پارچهای دیبا را تأسیس کردند، پس از اجرای سازههای چادری پارک آب و آتش تهران، به مسابقهٔ طراحی پل طبیعت دعوت شدند و طرحشان برگزیده شد.
سازه چادری نصب شده در آمفی تئاتر بوستان آب و آتش از بهترین نمونه های سازه های غشایی با کیفیت اجرا شده برای آمفی تئاتر رو باز در تهران است. سازه کششی پارک آب و آتش تهران، یک سازه چادری ۷۰۵ متر مربعی است که سکوهای تماشاگران را سایه می اندازد.
آمفی تئاتر رو باز بوستان آب و آتش یکی از سه سالن نمایش و آمفی تئاتر در محله ونک تهران می باشد و از نظر موقعیت جغرافیایی در نزدیکی مراکز مهمی مانند شهربازی آب و آتش و پل طبیعت تهران و همچنین آب نمای آب و آتش و پارکینگ پل طبیعت قرار گرفته است.
پل طبیعت؛ پلی برای ماندن نه عبور
پل طبیعت با ۳ ستون (در سه طبقه) و طراحی بی نظیر و چشم نواز اولین پل صرفا پیاده رو در ایران محسوب می شود که بوستان آب و آتش را به پارک جنگلی طالقانی متصل می کند. طراح پل طبیعت معتقد است که پل های شهر تنها بستری برای عبور و مرور نیست، بلکه می توان از آن ها به عنوان محیطی برای رفتاری مناسب و خلق شرایط دلخواه از آن ها استفاده کرد. مانند: پل خواجو که زمانی محیطی بود برای دیدارهای عمومی، شعرخوانی و کتابخوانی، و وجود چایخانههای سنتی نیز تجربه ی دلنشینی را در این پل خلق می کرد.پل طبیعت جایزه های داخلی زیادی و نیز جایزه بین المللی آرکیتایزر+A را دریافت کرده است.
او درباره ایده طراحی این پل میگوید: با همکارم در کوچههای تهران قدم میزدیم، یک کوچه بود که در آن رودخانهای بود و روی آن پل داشت، یک مبل قدیمی هم بود که جلوی یک منزل گذاشته بودند، مبل را کشیدیم و گذاشتیم روی پل و به این فکر کردم که چرا همیشه باید فقط از روی پل رد شویم؟ چرا فرصتی نیست که روی آن بتوانیم استراحت کنیم و فضای جدیدی را تجربه کنیم؟ این مساله در ذهنم مانده بود تا زمانی که مسابقه این پل مطرح شد، اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که این پل باید جایی باشد که آدمها بتوانند روی آن استراحت و تفریح کنند، با خیال راحت و بدون عجله روی آن مکث کنند و به منظرههای اطراف نگاه کنند. بعد هم نکات دیگری به آن اضافه شد مثل این که این پل پر پیچ و خم باشد که انتهای مسیر دیده نشود و افراد احساس کشف کردن و همچنین آزادی عمل داشته باشند.
استادیوم بیسی پلیس
لیلا عراقیان در بازسازی پوشش پارچهای سقف و نمای استادیوم بیسی پلیس در ونکوور، کانادا که توسط شرکت آلمانی هایتکس تنستایل استراکچرز انجام شد، به عنوان دستیار فنی فعالیت داشتهاست.
لیلا عراقیان در مسابقه طراحی فضاهای ورزشی، دومین کنفرانس سازه و معماری ۱۳۹۰ برنده جایزه دوم شد و همچنین در مسابقه کوشک جهانی به همراه بابک رستمیان و علیرضا برهانی رتبه دوم را کسب نمود. در آذرماه ۱۳۹۴ عراقیان تحت عنوان «چطور پلی برای گردهم آوردن مردم طراحی کردم»، در تداکستهران سخنرانی کرد؛ و همچنین در دانشگاه تهران، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه آمریکایی دوبی و دانشگاه آنهالت آلمان، سخنرانیهایی در زمینه تاریخچه سازههای پارچهای در ایران، معرفی شرکت دیبا و پروژه پل طبیعت انجام دادهاست. وی به همراه علیرضا بهزادی در سال ۲۰۱۶ جایزه معماری آقاخان را دریافت نمودهاست.
چند نصیحت از لیلا برای معماران آماتور
حرفه ای ها محدودیت های اجرا رو می دونن و همیشه تو اون محدودیت ها کار می کنن. اما آماتورها محدودیت ها رو نمی دونن و تا بینهایت فکر می کنن و یکی از علت هایی که این پل، اینطوری شکل گرفت این بود که من وقعا آماتور بودم.
رسالت ما معمارها این است که فضاهایی بسازیم که مردم در آن حس بهتری داشته باشند.
همه می نالند که خانه هایمان زشت شده چون حاضرند کلی پول فلان سنگ را بدهند اما پول به معمار ندهند.