حرفهای گرایی؛ چالش و فرصت اصلی روابط عمومیها
به گزارش بورس امروز، از اولین روزهای تولد مفهوم روابط عمومی در دنیا در سال ۱۹۰۰ میلادی و نخستین پرتوهای بروز و ظهور روابط عمومی در ایران در سال ۱۳۲۷ توسط وزارت نفت تا به امروز، به نظر میرسد همواره فاصله معناداری بین پیشرفتها و توسعههای این حوزهی تخصصی در جهان با شرایط روابط عمومیها […]
به گزارش بورس امروز، از اولین روزهای تولد مفهوم روابط عمومی در دنیا در سال ۱۹۰۰ میلادی و نخستین پرتوهای بروز و ظهور روابط عمومی در ایران در سال ۱۳۲۷ توسط وزارت نفت تا به امروز، به نظر میرسد همواره فاصله معناداری بین پیشرفتها و توسعههای این حوزهی تخصصی در جهان با شرایط روابط عمومیها در ایران وجود دارد.
آنچه مسلم است اینکه رابطه مستقیمی بین حرفهای گرایی در مدیریت با حرفهایگرایی در روابط عمومی وجود دارد
و بنابراین بخشی از تاخیر در بروزرسانی روشها و توسعه حوزه روابط عمومی، مربوط به فاصله علوم انسانی و مدیریتی در ایران با رویکردهای نوین جهانی میشود.
اما آنچه باید بیشتر مورد توجه باشد، چالشها و تهدیدهایی است که بصورت مستقل قابل ارزیابی و کنترل هستند.
حرفهای گرایی و تفکیک وظایف
یکی از عمدهترین چالشهای حوزه روابط عمومی در ایران، مربوط به تفکیک وظایف در این بخش میشود.
تداخل شرح وظایف روابط عمومیها با بخشهایی از قبیل حراست، گزینش و … بدلیل وسعت حوزه فعالیت روابط عمومیها که از حوزههای فنی تا مسئولیتهای اجتماعی را شامل میشود و در هم تنیدگی بخشی از سرفصلهای مورد توجه در حوزه روابط عمومی با شرح وظایف سایر بخشهای سازمانی، در صورتی که بوسیله تعریف فرآیندهای پویا و کارآمد تحت کنترل قرار نگیرد، میتواند باعث بروز چالشهای جدی در مسیر انجام وظیفه روابط عمومیها شود.
به این تعریف دقت کنید:
“به هنر و علم اجتماعی تجزیه و تحلیل روندها، پیشبینی عواقب روندها، مشورت دادن به رهبران سازمان و اجرای برنامههای عملی طراحی شدهای که هم به درد سازمان میخورند و هم در راستای منافع عموم قرار دارند، روابط عمومی اطلاق میشود”۱
این تعریف جامع را مقایسه کنید با انتظارات و عملکرد روابط عمومیها در سازمانهایی که وظیفه تدوین و چاپ یک گزارش عملکرد ۲۰۰ کلمهای را به مسئول دفتر یکی از مدیران میانی سازمان میسپارند و تنها کنترلی که بعد از تدوین گزارش انجام میشود، تعیین تاریخ و صفحه چاپ آن در نشریه مورد نظر است!!
بیایید انتظاراتمان را از روابط عمومی با سرمایهگذاریهایمان در این حوزه تطبیق دهیم.
آموزش، آموزش، آموزش
لزوم آشنایی و تسلط بر اصول روابط عمومی و بهرهمندی از دانش و تجربه روز دنیا، در این رشته نیز مانند هر رشته تخصصی دیگر انکارناپذیر است.
هنوز هم در برخی از سازمانها، روابط عمومی را بعنوان یک بخش ضمیمهای و پیوست شده به سازمان متصور هستند و لذا عدم بهرهوری و بیبهره ماندن از ارزش افزوده در حوزه برندیگ و عدم ارتقاء جایگاه سازمان در افکار عمومی، نتیجه منطقی این نگاه غیر حرفهای است.
اجازه بدهید این بخش را با یک سوال ساده تکمیل کنیم:
تفاوت عمده رسانهی اجتماعی با شبکه اجتماعی چیست؟
به نظر شما چند نفر از شاغلان بخش روابط عمومی و حتی مدیران سازمانهای مختلف پاسخ این سوال را میدانند؟ سالها از چاپ گزارشهای خبری و تبلیغاتی در نشریات گذشته است، دوران تبلیغات مصور در رسانههای عمومی در حال سپری شدن است و امروزه ترکیبی از روشهای خلاقانه با ابزارهای جدید فضای مجازی برای مدیریت افکار عمومی، بمنظور ایجاد و کنترل جریان فکری در مخاطبان هدف وجود دارد که لازم است فعالان حوزه روابط عمومی، فارغ از میزان سرمایهگذاری سازمان متبوع خود، باتوجه به اهمیت این موضوع، نسبت به بروزرسانی دانش و مهارتهای خود اقدام کنند.
آنچه در سطرهای بالا بدان اشاره شد، مختصری از چالش حرفهای گرایی در روابط عمومی است؛ اما درباره چالشهای روابط عمومی در صنعت که بدلیل شرایط خاص فعالیت و وجود ذینفعان مختلف از قبیل کارکنان، سهامداران، تامینکنندگان، مشتریان، جامعه و محیط زیست، هرکدام نیازمند پروتکل ویژهای است، مباحث بسیاری باقی میماند که شاید در فرصتهای آتی قابل طرح باشد.
روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی را به حضور همه همکاران پرتلاشم که در نهایت صداقت و با کمترین امکانات حرفهای، روابط عمومی را به عنوان یک مفهوم ارزشمند مدیریتی، پاس داشته و به انجام وظیفه مشغول هستند، صمیمانه تبریک و تهنیت عرض میکنم.