چرا شرکتها برای تامین مالی به بانکها رو می آورند؟
به گزارش بورس امروز؛ اصولا نظام تامین مالی کشور از گذشته بانک محور بوده است و با وجود پیشرفتها و اقدامات موثر انجام شده طی سالهای اخیر در حوزه تامین مالی از طریق بازار سرمایه، همچنان بخش عمده نیازهای نقدینگی شرکت ها از طریق سیستم بانکی تامین میگردد. در حال حاضر با توجه به تنگنای نقدینگی […]
به گزارش بورس امروز؛ اصولا نظام تامین مالی کشور از گذشته بانک محور بوده است و با وجود پیشرفتها و اقدامات موثر انجام شده طی سالهای اخیر در حوزه تامین مالی از طریق بازار سرمایه، همچنان بخش عمده نیازهای نقدینگی شرکت ها از طریق سیستم بانکی تامین میگردد.
در حال حاضر با توجه به تنگنای نقدینگی بانک ها و محدودیتهای اعمال شده از جانب بانک مرکزی بر ترازنامه بانکها، شاهد نوعی جیرهبندی در اعطای تسهیلات بانکی به شرکتها میباشیم. این در حالی است که با توجه به شرایط تورمی موجود، نیاز بنگاهها به نقدینگی جهت تامین سرمایه در گردش و یا توسعه محصولات و تجهیزات به شدت افزایش یافته است و بازار بدهی نسبتا جوان بازار سرمایه نیز توان پوشش حجم بالای تقاضای شکل گرفته به منظور تامین مالی از طریق ابزارهای موجود را نداشته است.
این مساله یکی از عوامل افزایش نرخ بهره در بازار سرمایه بوده است. از سوی دیگر کسری منابع در بانکها و ناترازی موجود در ترازنامه بانکها باعث شکلگیری رقابت بر سر افزایش نرخ سود پرداختی به سپرده ها گردید. این مساله نیز به افزایش نرخ بهره در بازار سرمایه دامن زد. افزایش شدید نرخ تامین مالی از طریق بازار سرمایه که در فاصله کمتر از شش ماه اتفاق افتاد، مهمترین چالش این حوزه در سال ۱۴۰۱ بود که هم باعث تحمیل هزینه های مالی زیادی به شرکت ها خواهد شد و هم در ادامه مخاطراتی را برای ارکان انتشار اوراق بدهی به ویژه بازارگردانها ایجاد خواهد کرد.
در این میان از آنجایی که بیش از ۸۰ درصد از حجم بازار بدهی بازار سرمایه را اوراق دولتی تشکیل میدهد، دولت بزرگترین و مهمترین بازیگر این بازار خواهد بود و چگونگی نقش آفرینی دولت در این بازار، جهتگیری کلی آن را مشخص خواهد کرد. هرچند تامین مالی دولت از طریق انتشار اوراق بدهی، مناسبترین و شفاف ترین روش تامین مالی به شمار میآید، اما استفاده دولت از این بازار نباید به نحوی باشد که تامین مالی سایر بخشها از این بازار را محدود سازد. به ویژه آنکه دولت به عنوان سیاستگذار میتواند بانکها، بیمهها، صندوقهای سرمایهگذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت و سایر نهادهای مالی را وادار به خرید اوراق دولتی نماید.
این اقدام منجر به کاهش ظرفیت تامین مالی سایر بخشها از طریق ابزارهای بازار سرمایه خواهد شد. بر اساس بودجه سال ۱۴۰۲ کل کشور دولت در سال آینده حدود ۳۰۰ هزار میلیارد تومان انتشار اوراق خواهد داشت که با توجه به پرداخت ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بابت اصل و سود اوراق منتشر شده قبلی در این سال، حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان خالص تامین مالی دولت در سال آینده خواهد بود. همچنین حجم موافقت اصولیهای صادر شده توسط سازمان بورس و اوراق بهادار نشان میدهد که سال آینده سال پررونقی در حوزه انتشار اوراق خواهد بود که هرچند اتفاقی مبارک برای بازار سرمایه محسوب میشود، اما نیازمند توجه مسئولان و ناظران بازار به کشش بازار برای جذب این حجم از اوراق میباشد.
البته فرآیند تغییر نظام تامین مالی بانک محور به تامین مالی از طریق ابزارهای موجود در بازار سرمایه فرآیندی است که به مرور در حال انجام است. اما همچنان بخش عمدهای از متقاضیان دریافت تسهیلات شناختی از ابزارهای بازار سرمایه ندارند و یا به دلیل ابهاماتی که در این فرآیند دارند، استقبال کمتری از این حوزه صورت میگیرد، در این راستا نهاد ناظر و نهادهای مالی مشاوره عرضه و پذیرش در تبیین هر چه بیشتر این ابزارها و مزایای آن نقش بسزایی را ایفا خواهند کرد. چرا که معرفی دقیق ابزارهای تامین مالی از طریق بازار سرمایه و مزایای آن به متقاضیان که تسویه اصل بدهی در سررسید مهمترین آن میباشد، میتواند باعث اقبال بیشتر آنها به این مقوله شود.
همچنین توسعه ابزارهای موجود و ایجاد ابزارهای جدید تامین مالی متناسب با نیازها و شرایط خاص هر شرکت میتواند به تعداد شرکتهایی که امکان تامین مالی از بازار سرمایه را دارند افزوده و منجر به تعمیق و رونق بیشتر این بازار شود.
از سوی دیگر تسریع و تسهیل فرآیند تامین مالی شاه کلید رونق تامین مالی از طریق بازار سرمایه به شمار میآید. در حال حاضر اطاله این فرآیند باعث میشود تا با توجه به نوسانات پردامنه نرخ بهره در بازار طی این فرآیند، بعضا صرفه تامین مالی با نرخ بهره زمان انتشار اوراق برای شرکتی که متقاضی این تامین مالی بوده از بین برود. لذا کوتاه شدن این فرآیند نیز از مهمترین عواملی است که میتواند منجر به رونق بیشتر این بازار شود.