پیش بینی جنگ جهانی سوم در ۵ نقطه جهان
به گزارش بورس امروز؛ در حالی که سال ۲۰۲۳ آغاز شده، جهان بیش از هر زمانی در آستانه آغاز جنگ جهانی سوم قرار گرفته است. به بیانی دیگر، در سال ۲۰۲۲، بیش از هر لحظه دیگری از زمان پایان جنگ سرد، جهان به جنگ قدرتهای بزرگ نزدیک شد. روسیه تهاجم تمامعیار به اوکراین را آغاز […]
به گزارش بورس امروز؛ در حالی که سال ۲۰۲۳ آغاز شده، جهان بیش از هر زمانی در آستانه آغاز جنگ جهانی سوم قرار گرفته است. به بیانی دیگر، در سال ۲۰۲۲، بیش از هر لحظه دیگری از زمان پایان جنگ سرد، جهان به جنگ قدرتهای بزرگ نزدیک شد.
روسیه تهاجم تمامعیار به اوکراین را آغاز کرد، حملهای که تقریباً بلافاصله به ترکیبی از تحریمها و حمایت مستقیم نظامی غرب از کییف منجر شد. از اوایل بهار، ایالات متحده و متحدانش سیاستهایی را دنبال کردهاند که منجر به کشته شدن سربازان روسی، نابودی تجهیزات نظامی روسیه و تخریب بلندمدت اقتصاد روسیه شده است. جنگ تأثیر موجی بر صحنه جهانی داشته است و به طور چشمگیری خطر اختلافاتی را که برای چندین دهه بیسروصدا در حال شعلهور شدن بود، افزایش داده است.
وبگاه آمریکایی تحلیل امور نظامی و دفاع ملی ۱۹۴۵ با انتشار یادداشتی، از پنج منطقهای یاد کرده که به باور تحلیلگرانش، آبستن بیشترین خطر برای فوران چیزی هستند که ممکن است وسوسه شویم آن را «جنگ جهانی سوم» بنامیم.
۱. اوکراین؛ خطر تشدید تنش فراتر از خواست غرب
به نظر میرسد نگرانی از اینکه روسیه ممکن است از سلاحهای هستهای برای احیای منافع و حیثیت خود در اوکراین استفاده کند، از تابستان کاهش یافته، زیرا جنگ به مرحله بنبست ویرانگری رسیده است. با این حال، تشدید تنش همچنان مایه نگرانی است. ناتوانی روسیه در پیشرفت در میدان نبرد ممکن است ثبات دولت پوتین را به خطر بیندازد و مسکو را به فکر تشدید خطرناک تنش سوق دهد. نگرانی در مورد توانایی اوکراین برای ادامه جنگ در درازمدت ممکن است کییف را به اقدام به عملیاتهای مخاطرهآمیزی برای شکستن بنبست وادارد.
گسترش جنگ به ناتو بعید، اما ممکن است. استفاده روسیه از تسلیحات هستهای غیرقابل تصور، اما غیرممکن نیست. دولت بایدن و متحدانش در اروپا احتیاط فوقالعادهای برای پرهیز از خطرات تشدید تنش به خرج دادهاند، اما واشنگتن همه کارتها را در دست ندارد و ممکن است کییف یا مسکو مایل به پذیرش خطر یک درگیری گستردهتر شوند؛ درگیریای که میتواند به جنگ جهانی سوم ختم شود.
۲. تایوان؛ توقف موقت تنشها زیر سایه کووید
به گزارش اکوایران، نگرانی در مورد قریبالوقوع بودن جنگ بین تایوان و چین در ماههای گذشته کمی کاهش یافته؛ اما این مسأله تا حد زیادی به دلیل تجربه فاجعهبار کووید در چین بوده است. با این حال، تردید کمی وجود دارد که تنشها در تنگه تایوان همچنان قابل توجه است. تمایل دولت بایدن برای اتخاذ مواضع لفاظانه تحریکآمیز در مورد دفاع از تایوان نشان میدهد که واشنگتن نگران چشمانداز حمله چین است. در عین حال، این اظهارات (و شیرینکاریهای نابخردانهای مانند سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان به تایپه) خطر تشدید تنش چین را به همراه دارد.
دلایل محکمی وجود دارد که باور کنیم هشدار جنگ جدی است. همانطور که پیش از آغاز جنگ، نیروهای نظامی در امتداد مرز اوکراین مستقر بودند، آمادگی چین برای درگیری برای همه افراد ذینفع به وضوح قابل مشاهده است. با این حال، هر درگیری قابل تصوری، تقریباً پای کشورهای دیگر از جمله ایالات متحده و به احتمال زیاد ژاپن را به نبرد باز میکند و بنابراین جنگ قدرتهای بزرگ کلید میخورد.
۳. یونان-ترکیه؛ اختلافات خطرناک دو هم پیمان
در میان بحثهای جاری در مورد احیای ناتو در پاسخ به تهاجم روسیه به اوکراین، یک بحران در حال جوشیدن در جناح جنوبی ناتو مغفول واقع شده است. در طول سال گذشته تنشها بین یونان و ترکیه به طور قابلتوجهی افزایش یافته است که عمدتاً به واسطه چرخش قاطعانه سیاست خارجی ترکیه و آسیبپذیری داخلی رژیم اردوغان بوده است. اختلافات بین آتن و آنکارا بر سر اکتشاف انرژی در دریای اژه منجر به تنش فعلی شده، اگرچه اختلافات ارضی چنددههای زیربنای این اختلافات بوده است.
در حالی که بعید به نظر میرسد که یک متحد ناتو آشکارا به یکی دیگر از متحدان ائتلاف حمله کند، درگیریهای گذشته دو کشور علیرغم تعهداتشان در اتحاد، آنها را در آستانه جنگ (و گاهی کمی فراتر از آن) قرار داده است. هرگونه درگیری بین ترکیه و یونان بلافاصله ناتو را درگیر خواهد کرد و تقریباً به طور قطع به درجاتی از مداخله فرصتطلبانه روسیه منجر خواهد شد.
۴. شبهجزیره کره؛ تنش زیر سایه ارزیابیهای عجیب و غریب از محیط بینالملل
طی چند ماه گذشته تنشها بین سئول و پیونگیانگ به طور پیوسته افزایش یافته است و تحریکات کره شمالی – که اغلب توسط ارزیابیهای عجیب و غریب رژیم کیم از محیط بینالملل انجام میشود – واکنشهای لفاظانه تهاجمی را از سوی جنوب به دنبال داشته است. به نظر میرسد پویایی بین دو دولت ناشی از لبریز شدن طاقتهاست؛ بیصبری در شمال، که جهان هنوز با وجود سلاحهای هستهایِ مهیبش از جدی گرفتن آن امتناع میورزد، و بیتابی در جنوب که ملتی غنی زیر تیغ برادران ناتوان و واپسگرای خود قرار دارد.
این تنشها جدید نیستند، اما از نظر تاریخی توسط جنگ سرد و نظم بین المللی لیبرال پس از جنگ سرد محدود شده اند. اولی ناپدید شده و دومی در حال فروپاشی است، تا جایی که ممکن است پیونگ یانگ احساس کند یک لحظه فرصت دارد و سئول ممکن است برای تحمل بداخلاقی های همسایه خود تلاش کند. اگر جنگ آغاز شود، به سرعت می تواند مخرب تر از جنگ روسیه و اوکراین شود، و سلاح های متعارف و هسته ای تلفات وحشتناکی را برای هر دو طرف به دنبال خواهند داشت.
۵. چین-هند؛ مخاطرات درگیری پراکنده در بام جهان
خطر درگیری پراکنده بین چین و هند در بام جهان ادامه دارد. اگرچه خطرات واقعی کنترل بر تکههای کوچک قلمرو در مناطق کوهستانی تقریباً غیرقابل سکونت همچنان مبهم است، نه چین و نه هند از درگیری عقبنشینی نکردهاند. در حالی که این نبرد تاکنون کاملاً محدود باقی مانده است، میل به دفاع از اعتبار ملی میتواند به سرعت عاقلترین رهبران را از مسیر منطقی خارج میکند.
اینکه آیا مودی و شی با چنین توصیفی مطابقت دارند یا نه، سوالی برای روز دیگری است، اما دولتهای تحت رهبری آنها نتوانستهاند راهی برای حل مناقشه بیابند. ممکن است در نقطهای، هندیها یا چینیها وسوسه شوند که مشکل را از طریق تشدید تنش حل کنند، گامی که میتواند طبق برنامه عمل کند، یا میتواند در را به روی درگیری بسیار بزرگتر و مخربتر باز کند.
دعا کنید جنگ جهانی سوم هرگز اتفاق نیفتد
امیدواریم هیچیک از این اختلافات به یک درگیری جهانی تبدیل نشود؛ اگرچه جنگ اوکراین در حال حاضر جنبههایی از جنگ قدرتهای بزرگ را بطن خود دارد. تهاجم روسیه به اوکراین، اگر یک جنگ جهانی نباشد، نشان داده که با وجود بهترین تلاشهای جامعه بینالملل، هنوز جنگهای بزرگی ممکن است رخ دهد. حفظ صلح مستلزم دولتمردانی لایق است. مدیریت تشدید تنش در طول جنگ به مهارت فوقالعادهای نیاز دارد. میتوان امیدوار بود که رهبران جهان در سال آینده با ذخایر عظیم سلاحهایی که تحت کنترل خود دارند، از بروز بحران مراقبت کنند.