فرصتی برای سیاست های راهبردی صنعت فولاد
به گزارش بورس امروز؛ اقتصاد کشور در دو دهه اخیر نوسانات زیادی را تجربه نموده است. از آنجا که عمده اقتصاد و درآمد کشور متکی به نفت، پتروشیمی و فولاد است نیازمند تغییر در سیاستهای کلان صنعتی و اقتصادی کشور هستیم. در حال حاضر صنعت فولاد کشور نیازمند سرمایه گذاری و تقویت زیرساختهای فناوری است […]
به گزارش بورس امروز؛ اقتصاد کشور در دو دهه اخیر نوسانات زیادی را تجربه نموده است. از آنجا که عمده اقتصاد و درآمد کشور متکی به نفت، پتروشیمی و فولاد است نیازمند تغییر در سیاستهای کلان صنعتی و اقتصادی کشور هستیم. در حال حاضر صنعت فولاد کشور نیازمند سرمایه گذاری و تقویت زیرساختهای فناوری است تا ضمن بالا بردن توان تولید بتوان با ارتقای کمی و کیفی محصولات، رقابت پذیری خود را در سطح جهان حفظ نماییم. اکنون عمده ترین چالش، کمبود انرژی برق و گاز در دو مقطع تابستان و زمستان است که منجر به عدم نفع ۶ میلیارد دلاری کشور از زنجیره فولاد می شود. در حالی که ایران منابع غنی انرژی و پتانسیل بالایی برای تولید برق دارد کماکان بخش مهمی از این ظرفیت بلا استفاده مانده است. به فعل رساندن این ظرفیت نیازمند سرمایه گذاری در حوزه زیرساخت انرژی است تا در سالهای آینده بتوان تراز گاز کشور را به نقطه تعادل رساند و با تولید برق نیز مشکل کمبود انرژی الکتریکی صنایع کشور را مرتفع نمود. کاهش توقفات تولید، پایین آوردن استهلاک تجهیزات و قطعات، تأمین مناسب سنگ آهن، ارتقای زیرساختهای حمل و نقل و کاهش هزینه ها، نتایج مهم ناشی از رفع کمبود سرمایه و تقویت زیرساختهاست. از طرفی با توجه به حرکت فولادسازان جهان به سمت تولید فولادهای مقاوم، سبک و پاک باید نیم نگاهی نیز به آینده صنعت و بازار فولاد داشته باشیم؛ چرا که جا ماندن از تکنولوژیهای روز دنیا، زیان مضاعفی را بر صنعت و اقتصاد کشور وارد مینماید. در حال حاضر تحریمهای ظالمانه علیه کشور یک چالش جدی است و منجر به افزایش ریسک سرمایه گذاری و کاهش رتبه اعتباری کشور شده است. در حالی که مذاکرات هسته ای کشور با ۱+۵ متوقف شده است، حل مناقشه هسته ای در هاله ای از ابهام قرار دارد. باید نگاه واقع بینانه به این مسئله داشته باشیم. هر چند امضای توافق هسته ای میتواند تأثیرات مثبت و جدی بر اقتصاد و صنعت کشور داشته باشد اما این تأثیرات آنی نیست و نیازمند گذر زمان و تعدیل و تثبیت شرایط است. بنابراین باید با دو نگاه متفاوت به قضیه نگاه کرد. در صورت حل مناقشه باید برنامهریزی و زمان بندی مناسبی برای ایجاد فرصتهای سرمایه گذاری و تقویت زیرساختی کشور داشت تا بتوان دوره گذار و نیل به شرایط مطلوب را با بیشترین سرعت طی نمود. اما در سوی دیگر نباید منتظر ماند و تمام برنامه های خود را بر مبنای نگاه مثبت به توافق تنظیم کرد. حتی پیش از نهایی شدن تکلیف توافق باید به دنبال راهکارهای جایگزین به منظور بهره وری مناسب و کاهش آسیبهای احتمالی بود. استفاده از توان شرکتهای دانش بنیان داخلی در حوزه تکنولوژی و نیز بهرمندی حداکثری از عضویت کشور در سازمان شانگهای می تواند افقهای تازه ای را به روی صنعت کشور بگشاید. در حال حاضر بازار کشورهای عضو سازمان شانگهای یک فرصت مناسب برای کشور است. تنظیم بخشی از سیاستهای راهبردی صنعت فولاد بر اساس سیاستهایی که منجر به افزایش سهم صادرات ایران در حوزه شانگهای گردد، راهکاری مناسب است. اکنون سهم ایران از بازار ۳۳۰ میلیارد دلاری کشورهای عضو پیمان شانگهای، کمتر از نیمدرصد است و این امر خود نشان از عدم توازن منطقی در تراز تجاری ایران با کشورهای عضو سازمان شانگهای دارد. حضور چهار کشور از ۱۰کشور برتر تولیدکننده فولاد جهان شامل چین، هند، روسیه و ایران در این سازمان، مزیت مهمی برای اثرگذاری این سازمان بر توسعه اقتصادی و صنعتی کشورها به حساب میآید. وجود معادن فراوان سنگآهن در کشورهای عضو دائم و ناظر به خصوص روسیه و افغانستان و کروم در قزاقستان برای تولید فولاد ضدزنگ زمینه لازم را برای سهولت تجارت مواد معدنی فراهم میکند؛ امری که میتواند بر تولید فولاد کشورهای عضو از جمله ایران تاثیر مثبت و مناسبی داشته باشد. همسایگی ایران و افغانستان به عنوان عضو ناظر و ارتباط سازنده ایران و روسیه با داشتن مرز آبی مشترک میتواند دسترسی ایران به معادن سنگ آهن این دو کشور را تسهیل کند و به یک فرصت بسیار مناسب برای رشد تولید فولاد کشور تبدیل شود. به همین ترتیب هرکدام از کشورهای عضو دائم و ناظر پتانسیلهای خاص خود را دارند که می تواند فرصتهای جدیدی را برای صنعت کشور ترسیم نماید.