آیا عملیات بازار گردانی صرفا برای روزهای خوب بازار است؟
عملیات بازارگردانی در بورس تهران به دلیل روان سازی و افزایش نقد شوندگی در بازار ایجاد شده است در حالی که در بازارهای جهانی معمولا عملیات بازارگردانی توسط بازارگردان جهت جلوگیری از نوسانات شدید بازار رخ می دهد و هموار سعی می گردد که کنترل قیمت در حدود ارزش ذاتی سهم باشد.
به گزارش بورس امروز، یکی از دلایلی که مانع از ایفای نقش مناسب عملیات بازارگردانی در بورس تهران در نقدینگی و کنترل هیجانات، موضوع دامنه نوسان است. در بازارهای منفی که سهم بشدت درگیر عرضه و ایجاد صف فروش است دامنه نوسان مانع کاهش هیجانات بازار می شود، در این شرایط بازارگردان صرفا اقدام به انجام تعهد خود می کند که سهم تعهد وی از حجم تقاضا اثر چندانی بر نقدشوندگی نخواهد داشت.
از طرف دیگر باید توجه داشت عملیات بازارگردانی برای بازارگردان نیز بسیار پر ریسک است زیرا سودآوری بازارگردان صرفا از طریق خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا در بورس ایران رخ می دهد در نتیجه بازارگردان در صورت درگیر شدن در هیجانات، با در نظر گرفتن یک طرفه بودن بازار سرمایه کشور (بازار مشتقه در بورس تهران در مورد بسیاری از سهم ها وجود ندارد) می تواند با زیان بزرگ حسابداری و اقتصادی روبرو شود.
عملیات بازارگردانی در بازارهای مثبت وابستگی زیادی به شرایط بازارگردان دارد، در صورتی که بازارگردان در بهای تمام شده بالا اقدام به خرید کرده باشد و ریزش سهم بصورت ادامه دار وجود داشته باشد قطعا وی صرفا با توجه به شرایط اقدام به ایفای تعهد خواهد کرد و دلیلی برای شناسایی زیان با عرضه بیش از تعهد نخواهد داشت. از طرفی در صورتی که اتفاقات اخیر (پس از رشد سال ۹۹ ) را مبنا در نظر بگیریم عمده شرکت هایی که عملیات بازارگردانی را انجام داده اند با مشکلات زیادی روبرو بوده و رشد های اندک انجام شده صرفا بخش کوچکی از مشکلات آنها را حل نموده است.
در نتیجه صرفا رشد بازار را نمی توان اتفاق مثبتی برای بازارگردان دانست بلکه تنها بخشی از زیان وارده را پوشش می دهد ، بهترین حالت برای عملیات بازارگردانی، یک بازار منطقی و بدون تصمیمات خلق الساعه خواهد بود. قطعا در شرایط بد بازار وظیفه اصلی بازارگردان کمک به نقدشوندگی بازار است، اما ریزش بازار باید منطقی و مبتنی برای شرایط اقتصادی باشد.
نمونه بارز این مثال پس از رشد های چند برابری در سال ۹۹ ( چه در سهام بنیادی دارای ارزش و چه در سهامی که عمدتا با فاصله زیادی از ارزش ذاتی معامله می شدند) هرگاه بازار گردان اقدام به خرید سهم در کف نمود، بازار کف جدیدی ایجاد کرد که این اتفاق باعث کاهش توان بازارگردان در حمایت از سهم بدلیل نبود نقدینگی شد؛ از طرف دیگر افزایش زیان بازارگردان بواسطه ریزش دنباله دار قیمت سهم، بازارگردان را با فشارهای جدیدی روبرو کرد. نکته مهم آن است که بازار همواره به صورت چند سال اخیر نخواهد بود اما عملیات بازارگردانی در بورس ایران در زمانی رخ داد که بازار ریزش اصلی خود را آغاز کرده بود، در یک بازار منطفی با نوسانات منطقی قطعا حضور بازارگردان کمک شایانی به بهبود بازار خواهد کرد.
بنظر می رسد که اعطای مجوز بازارگردانی و اوراق تبعی و … همه بدلیل جلوگیری از کاهش دنباله دار انجام شد، اما عدم توجه به این موضوع که این ریزش دلایل متفاوت دیگری نیز داشت، باعث شد تصمیمات حمایتی نتوانند مانع ریزش بیشتر بازار شوند. مشکلات در رگولاتوری بازار، تصمیمات عجیب (بخصوص در وزارت صمت و …) از مهمترین مشکلات در بازار بودند که باعث شد خروج پول شدت بیشتری گیرد. با توجه به رشد بازارهای رقیب همچون مسکن و ارز بسیاری از سرمایه گذاران اقدام به خروج از بازار و حضور در بازارهای رقیب داشتند. با این توضیحات هرگونه عملیات بازارگردانی در ریزش های اخیر بیشتر به مشابه سوخت منابع بوده و اقدامات حمایتی با توجه به اشتباه در تخمین عوامل ریزش بیشتر باعث افزایش عدم اطمینان به بازار و ریزش دنباله دار آن شد.