عبور از فصل بستههای تشویقی به بستههای منطقی اینترنت
به گزارش بورس امروز، سرفصل درآمد و هزینه برای گردش اقتصادی فعالیت اپراتورهای ارتباطی در حیطه اینترنت بعد از بحران کرونا اوضاعی تازه را به ایشان دیکته میکند. زیرساختهای شبکه ارتباطی کشور حدود یک دهه است که به دلیل تحریمها به صورت نقطهای و بنا به ضرورت به روزرسانی شده است. سونامی مصرف نیز پس […]
به گزارش بورس امروز، سرفصل درآمد و هزینه برای گردش اقتصادی فعالیت اپراتورهای ارتباطی در حیطه اینترنت بعد از بحران کرونا اوضاعی تازه را به ایشان دیکته میکند. زیرساختهای شبکه ارتباطی کشور حدود یک دهه است که به دلیل تحریمها به صورت نقطهای و بنا به ضرورت به روزرسانی شده است. سونامی مصرف نیز پس از فراگیری بحران کرونا و نیاز به کاهش ارتباطات مستقیم اجتماعی و قرنطینه نیز بار وارده به شبکه را به حداکثر خود رسانده است به طوری که اپراتورهای تلفن همراه عنوان میکنند که شبکه در حداکثر ظرفیت خود زیر بار قرار دارد.
قطعی، افت سرعت و کاهش کیفیت خدمات اینترنت نیز بنا به گفته مسئولان وزارت ارتباطات و نیز مدیران اپراتورها ناشی از به نقطه سر به سر رسیدن مصرف و ظرفیت شبکه است. حال راه چاره چیست؟
در این زمینه میتوان به مثال مشابه یعنی شبکه برق اشاره کرد. صنعتی که به دلیل تعرفه پایین خدمات سالهاست برای توسعه نیروگاههای خودبه یارانه دولتی وابسته است و استفاده حداکثری از ظرفیت شبکه برق چالشی دائمی برای متولیان انرژی کشور محسوب میشود. تنها راه حل ارائه شده برای این چالش طی ۳ دهه اخیر تنها ۲ عنوان ثابت دارد، اول سرمایهگذاری برای افزایش تولید و دوم مدیریت مصرف.
در شبکه اینترنت نیز دقیقا همین ۲ راه کار پیش روی متولیان قرار دارد، اول سرمایهگذاری برای افزایش ظرفیت شبکه و دوم مدیریت مصرف.
در زمینه نخست یعنی سرمایهگذاری، منابع سرمایهگذاری مشخص هستند: درآمد اپراتورها و حمایتهای دولت. در مورد حمایت دولت میتوان گفت: دولتی که با کسری بودجه مواجه است، امکان حمایت ندارد؛ بنابراین اپراتورها باید بر روی منابع خود حساب کنند. این درآمد ارقام قابل توجهی را شامل میشود؛ ولی با توجه به گسترش شبکه و نیاز به سرمایهگذاری سنگین برای زیرساختهایی که بیش از یک دهه از عمر آن میگذرد و هزینههای ارزی که باید برای این بازسازی و توسعه پرداخت شود. به نظر میرسد که نمیتوان چندان امیدی به تامین سرمایه لازم از محل درآمدهای ریالی اپراتورها داشته باشیم و برای رسیدن به نقطه مناسب به منظور تامین سرمایههای لازم برای حفظ و توسعه خدمات اینترنتی ضرورت داشته باشد و در تعرفههای خدمات ارائه شده بازنگری صورت گیرد.
نکته بعدی مساله مدیریت مصرف است که در اوضاع فعلی باید به آن توجه داشت و همانطور که اشاره شد، میزان مصرف در وضع فعلی در نقطه اوج قرار گرفته حداکثر پهنای باند را پر کرده است. در چنین زمانی بازبینی بستههای اینترنتی ضروری به نظر میرسد. در میانه دهه ۹۰ شمسی زمانی که شبکه هنوز زیر بار مصرف فعلی نرفته بود، اپراتورها با توجه به ظرفیت مازادی که در اختیار داشتند برای افزایش درآمد به سمت بستههای مشوق مصرف حرکت کردند، بستههای اینترنتی ارائه شده در آن زمان به گونهای تعریف شده بود که مصرفکنندگان به استفاده بیشتر از خدمات اینترنت تشویق شوند؛ اما امروز همانطور که اشاره شد به دلیل محدودیت ظرفیت بازبینی بستهها باید مصرفکنندگان را به سمت منطقی کردن میزان مصرف سوق داد.
همزمانی این دو رویکرد یعنی موضوع سرمایهگذاری در توسعه شبکه و پهنای باند از محل افزایش درآمد به سرعت باید در دستور کار قرار گیرد؛ زیرا به نتیجه رسیدن این روند زمان بر است و نیاز به توسعه سخت افزاری دارد. همزمان با آن مدیریت مصرف و تغییر رویکرد از تشویق به مصرف و از مصرف به مقدار نیاز نیز باید همزمان دنبال شود؛ زیرا سرعت رشد مصرف به حدی است که اگر مهار نشود قبل از آنکه امکان سرمایهگذاری مجدد فراهم شود در عمل به دلیل فشار مصرف شبکه مختل شده و کارایی خود را از دست میدهد.
باید این واقعیت را پذیرفت که به دلیل اوضاع اقتصادی، تحریمها و… سرفصل تازهای در صنعت ارتباطات رقم خورده است و نیاز دارد با هوشمندی و به دور از جهتگیریهای گاهی غیر کارشناسانه با تحولات برخورد شود.