رانندگی در مه؛ خطر بزرگ بورس
به گزارش بورس امروز، نزدیک به ۱۸ ماه است که برای سهامداران بازار سرمایه به غیر از سقوط آزاد قیمت سهام و ریزش شاخص ها، موضوع دیگری هم تکراری شده است؛ برگزاری جلسات مدیران بورسی برای حمایت از بازار که معمولا هر مقطعی که صف های فروش در بازار سرمایه تشدید می شود، تشکیل می […]
به گزارش بورس امروز، نزدیک به ۱۸ ماه است که برای سهامداران بازار سرمایه به غیر از سقوط آزاد قیمت سهام و ریزش شاخص ها، موضوع دیگری هم تکراری شده است؛ برگزاری جلسات مدیران بورسی برای حمایت از بازار که معمولا هر مقطعی که صف های فروش در بازار سرمایه تشدید می شود، تشکیل می شوند.
اما در آخرین جلسه از سلسله جلسات مذکور، روسای سازمان بورس با مدیران هلدینگها (عمدتا هلدینگهای معدنی فولادی) جلسه ای برگزار کردند تا شاهد حمایت از سهام شرکتهای بورسی باشیم. نتیجه این جلسه بر روی تابلوی معاملات بورس، به دوپینگ شاخصی از طریق چند سهم شاخص ساز و برگشت شاخص کل به محدوده ۱۳۰۰ بود.
سیاه، سفید خاکستری حمایت دستوری از بورس؛
فعالان و کارشناسان بازار سرمایه نظر یکسانی در خصوص این نوع حمایتها ندارند، اما اکثر قریب به اتفاق نظرات، این شکل حمایت را تنها مسکنی برای یک دوره کوتاه مدت تلقی می کنند. آیا واقعا بازار سرمایه به این دست حمایت های دستوری نیاز ندارد؟ اگر این حمایتهای صوری جای سوال و اشکال دارد، راه جایگزین مناسب حمایت واقعی از بورس چیست؟
اگر شرایط بازار سرمایه را از مرداد ۹۹ به بعد به بیماری تشبیه کنیم که به کما رفته است، برای خارج کردن این بیمار از شرایط بحرانی نمی توان دست روی دست گذاشت تا بازار راه خود را پیدا کند. باید سازمان بورس، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد به عنوان متولیان و بازیگران اصلی این بازار، پای کار بیایند و شرایطی پیش اورند تا بازار بحرانی حداقل از کما خارج شده و به بخش و قسمتی منتقل شود که بتوان برای آن نسخه درمانی پیچید! در واقع نمی توان به صورت قاطع حمایت دستوری از بازار سرمایه را رد کرد، همانطور که در بورس های بین المللی نیز شاهد ورود دولت و بانکهای مرکزی به بحرانهای مالی هستیم تا شرایط از کنترل خارج نشود. اما این سیاستهای نباید به سیاست بلندمدت تبدیل شود که بدترین سم برای بازارهای مالی است و فقط در مقاطع خاص و کوتاه مدتی باید نهادهای مذکور ورود کنند.
موضوع دیگری که سهامداران به آن انتقاد دارند، این است که چرا هر بار قرار بر حمایت شد منابع صندوق تثبیت و صندوق توسعه بازار صرف چند شاخص ساز شد، در حالیکه سهام متوسط و کوچکتر بازار ریزش بیشتری داشته اند و هیچ حمایتی از این بخش بورس نمی شود. در واقع باید گفت مشکل در همان نقشه راه است که خوبی تهیه نشده است، وقتی نماگر بازار شاخص کل است، طبیعی است که منابع دولتی و شبه دولتی نیز در راستای سیاستهای پوپولیستی دولت صرف شود. چاره کار در این موضوع، اصلاح شاخص کل است، شاخصی که واقعیت معاملات بورس را نشان نمی دهد؛ شاخصی که با سه نماد فارس، فولاد و فملی می تواند به راحتی منفی کل سایر نمادهای بازار را پوشش دهد. شستا را هم به آنها اضافه کنید. (حال فرض کنید دامنه نوسان هم برای سهام بزرگ برداشته شود: کل بازار در صف فروش و با یک مثبت ۱۰ درصدی فارس و فولاد شاخص مثبت خواهد شد!!) از این رو سهامداران بازار سرمایه باید به صورت جدی خواستار اصلاح شاخص کل باشند.
بازار سرمایه در شرایط فعلی بیش از آنکه حمایت دستوری نیاز داشته باشد به مسیر صاف و روشن نیاز دارد. یعنی سیاستگذار بجای تزریق منابع محدود و حمایت دستوری بهتر است قابلیت پیش بینی بودن اقتصاد را به معنای واقعی فراهم کند.
اگر بازار سرمایه را به یک خودرو تشبیه کنیم، این خودرو در دولت جدید در جاده مه آلود شدید بودجه و برجام در حال حرکت است و حتی نمی تواند چند متر جلوتر را برای سهامدار نشان دهد! البته احتمالا هر چقدر جلوتر برویم از شدت ابهامات این دو موضوع کاسته می شود.
همان طور که گفته شد حمایتهای دستوری باید مقطعی و سیاست کوتاه مدت سیاستگزار اقتصادی باشد، اما باید نقشه راه با جزئیات دقیق برای بازار سرمایه ترسیم شود تا به معنای واقعی شاهد قابل پیش بینی بودن رفتار اقتصادی در قالب بازار سرمایه باشیم. اگر دولت سیزدهم به عبارت «بورس، تابلوی اقتصاد» اعتقاد داشته باشد باید تیم اقتصادی این دولت جاده مه آلود اقتصادی را شفاف کن؛ این بزرگترین، تاثیرگذارترین و واقعی ترین حمایت از اقتصاد و در واقع بازار سرمایه خواهد بود. رئیس سازمان بورس باید در جلسات دولت حضور داشته باشد و تلاش کند تا شفافیت و ثبات قوانین را اولویت خواسته های سهامداران بازار سرمایه مطرح کند. به دنبال درمان باشید نه فرمان!
در اینجا به صورت موردی، پیشنهاداتی که نظر بسیاری از سهامداران و کارشناسان بازار سرمایه است عنوان می شود؛ مواردی که اگر عملی شود، می تواند باعث برگشت اعتماد به بازار سرمایه و بهترین حمایت از بازار عمل خواهد کرد.
مهمترین مطالبات سهامداران بازار سرمایه از دولت و مجس:
۱ پیشبینیپذیر شدن اقتصاد و ثبات در سیاستگذاری
۲ جلوگیری از قیمتگذاری دستوری محصولات صنایع بورسی
۳ حذف فاصله بین نرخ نیمایی و نرخ ارز در بازار آزاد
۴ کاهش بهره بین بانکی و سود بدون ریسک به زیر حاشیه سود تولید
۵ اخذ مالیات از فعالیتهای غیرمولد و هدایت نقدینگی به سمت سرمایهگذاری و تولید
۶ اصلاح دستورالعمل بازارگردانی و معاملات الگوریتمی
۷ اصلاح شاخص کل یا جایگزینی شاخص هم وزن بجای شاخص کل
۸ واریز سود از طریق سجام و کاهش بروکراسی افزایش سرمایه
در چنین شرایطی که احتمالا تکلیف برجام به عنوان مهمترین برنامه نظام در بحث سیاست بین الملل در ماه های آتی مشخص خواهد شد؛ بهتر است دولت هم فشار غیرمستقیم خود از صنایع بزرگ کشور را با اجرای به موقع موارد بالا پیش ببرد.
بازار سرمایه تابلوی واقعی شرایط اقتصادی کشور است و درمان اقتصاد، درمان بازار سرمایه است. اقتصاد با فرمان و دستور در مسیر اشتباه رانت پیش خواهد رفت. رانت های اقتصادی حاصل از قیمت گذاری دستوری یکی از بزرگترین آفتهای مالی برای شرکتهای بورسی است. دولت و مجلس درد را میدانند، درمان را هم دارند، پس بهتر است هر چه زودتر به دنبال اجرای آن قدم بردارد.