راههایی که به درآمد دولت ختم نشد؛ بازار سرمایه اولین و آخرین گزینه
عباس کشوری مدیرعامل کارگزاری بانک رفاه می گوید: درآمدهای مالیاتی، واگذاری های دارایی های سرمایه ای و غیر منقول و برداشت از صندوق توسعه ملی جز راهکارهایی است که دولت را با درآمد همراه میسازد، اما از بین این راهکارهای درامدی بازار سرمایه تنها به محل درامد دولت تبدیل شده است.
شما در ادامه مشروح کامل این گفتگو با بورس امروز را خواهید خواند:
- بازار سرمایه در حال حاضر تحت تاثیر چه عواملی از رشد بازمانده است؟
در حال حاضر در برخی از سیاستهای اقتصادی ابهام وجود دارد که یکی از این ابهامات موضوع برجام است که با رفع این ابهام، بازار سرمایه پیشبینی پذیرتر خواهد شد. از سوی دیگر بازار سرمایه تحت تاثیر عوامل مختلفی به ویژه تورم و نرخ بهره است که رشد آنها بر سر بازار سرمایه سایه انداخته است.
- با توجه به کسری بودجه دولت، دولت برای پوشش هزینههای خود چه راهکارهایی را می تواند در پیش گیرد؟
اینکه دولت برای پوشش هزینه های خود به دنبال چه راهکاری است، دقیق مشخص نیست. اما اگر دولت بخواهد از محل فروش دارایی ها در بازار سرمایه این کسری بودجه را تامین کند، عرضه زیاد میتواند در قیمت سهام تاثیرگذار باشد. البته این تاثیر منفی به شدت انتشار اوراق نیست، اما برای بازار سرمایه مطلوب نخواهد بود.
اگر اعتماد از دست رفته به بازار سرمایه مجدد بازگردد و اطمینان خاطر به فعالان بازار داده شود، بازار سرمایه مجدد به سمت شرایط مطلوب تری پیش خواهد رفت.
به موجب آمارها، در یک سال اخیر نرخ تورم ۴۶ درصد بوده است اما شرکتهای فعال در بازار سرمایه، به اندازه تورم و به نسبت کالا و خدمات از رشد تورم، رشد نداشتهاند.
اما از آنجایی که معمولا بازار سرمایه بلندمدت است؛ قطعا در یک پروسه دو تا سه سال نسبت به سایر حوزهها پیشرو خواهد بود. حتی کسانی که هم اکنون وارد بازار سرمایه شوند نسبت به سایر بازارها در میان مدت جلوتر خواهند بود. اما معمولا افراد میخواهند زمانی وارد بازار شوند که بازار سرمایه به ثبات رسیده باشد.
- به نظر شما با توجه به کسری بودجه دولت و ابهام در مذاکرات هسته ای، دولت با چه برنامهای می تواند پوشش هزینههای خود را در پیش گیرد؟
یکی از منابعی که دولت برای پوشش هزینههای خود در اختیار دارد درآمدهای مالیاتی است. البته طبق گزارش ارایه شده از عملکرد شش ماهه درآمد مالیاتی دولت، تا حدودی درآمدهای مالیاتی دولت، پوشش هزینهها را داده است.
محل درآمد بعدی، بحث واگذاری دارایی سرمایهای و واگذاری دارایی غیرمنقول دولت است که در بخش دوم کارنامه موفقی چه دولت پیشین و چه دولت فعلی از ابتدای سال تاکنون نداشتهاند.
بحث سوم واگذاری داراییهای مالی است که اکنون انتشار اوراق داریم که این تا حدودی انجام شده است؛ اما متاسفانه یک بخش عمده آن به بعد از شهریورماه منتقل شده است که این موضوع تا حدودی به بازار سرمایه ضربه میزند و دولت قبل در این بخش هیچ عملکردی نداشته است.
موضوع بعد بحث واگذاری شرکتهای دولتی است که در این بخش هم عملا اتفاقی نیفتاده است. بحث بعدی برداشت از صندوق توسعه ملی است که با توجه به عدم درآمد دولت، این بخش هم قابل استفاده نیست.
در هر صورت باید پوشش هزینهها در بین این بخش های مذکور تقسیم شود تا دولت بتواند هزینههای جاری خود را پوشش دهد.
- به نظر شما تا چه میزان این امکان وجود دارد که دولت در بخش مالیات، درآمد خود را افزایش دهد و مالیات بیشتری اخذ کند؟ حتی افزایش مالیات در بازار سرمایه نیز مطرح شده است؛ نظر شما در این رابطه چیست؟
قطعا این موضوع تا پایان سال ۱۴۰۰، صورت نخواهد گرفت چرا که نیازمند برنامهریزیهای دقیق و زیرساختها است. البته این بحث نیز مطرح شده که قرار است قیمت حاملهای انرژی به قیمت واقعی برسد.
البته به نظر بنده این موضوع نیز منتفی است. اما ممکن است که این اتفاق برای صنایع رخ دهد و قیمت یارانهای حامل های انرژی برای صنایع لغو شود. البته این خبر خوبی برای شرکتهای بورسی نخواهد بود، چرا که هزینه آنها را افزایش خواهد یافت و در قیمت سهم قطعا تاثیرگذار خواهد بود.
- با توجه شرایط فعلی بازار سرمایه، سازمان بورس در تلاش است که نهادهای مالی فعالیتشان تخصصی تر شود و از سمتی محدودیت تاسیس کارگزاری ها برداشته شده؛ آیا گسترش این نهادهای مالی اثر منفی بر بازار سرمایه خواهد گذاشت؟
این موضوع قطعا صنعت کارگزاری را تحت تاثیر قرار داده است. زمانی که ارزش معاملات کاهش پیدا کند، قطعا کارمزد و درآمد شرکتهای کارگزاری کاهش خواهد یافت، چرا که درآمد کارگزاریها تابع معاملات بازار است که به طور محسوسی کاهش یافته است.
البته از نظر بنده افزایش سبدگردان ها در بازار سرمایه اتفاق مثبتی است. زمانی که نهادهای مالی افزایش یابند، میتوانند برای بحث درآمدزایی راهکار خلاقانه ای داشته باشند و رقابت مثبتی بین آن ها شکل گیرد. به روشنی مشاهده کردیم در زمان رونق بازار سرمایه و تشویق مردم برای ورود به بازار سرمایه، زیرساختها فراهم نبود و این موضوع مشکلات جدی را به همراه داشت.
از سمت دیگر بنده موافق حضور افراد به صورت مستقیم در بازار سرمایه نیستم و منطقی است که از طریق سبدگردان ها وارد بازار شوند؛ چرا که ورود به این بازار نیازمند تخصص است.
حال شاید برخی نگران این باشند در شرایط فعلی بازار سرمایه چرا مجوز سبدگردانی صادر میشود؛ این در حالی است بهترین فرصت برای توسعه زیرساخت زمانی است که بازار سرمایه در رونق نیست.
اگر ما بخواهیم بازار سرمایه عمق پیدا کند، حضور هر چه بیشتر رقبا به این موضوع کمک خواهد کرد. هر میزان شرکتهای بیشتری در بازار سرمایه پذیرش شوند و درصد شناوری سهام شرکت ها افزایش یابد عمق بازار بیشتر خواهد شد و تاثیر مثبتی برای فعالان بازار خواهد داشت.