مواجهه و رقابت در سطح جهانی مدیرانی در سطح جهانی می طلبد
به گزارش بورس امروز، امروزه در همه سازمان ها، نیروی انسانی از سایر دارایی های سازمانی دارای اهمیت بیشتری است. اهمیت نیروی انسانی تا حدی است که برخی صاحبنظران بر این عقیده اند که آنچه در نهایت روند توسعه اقتصادی و اجتماعی یک کشور را تعیین میکند، منابع انسانی آن کشور است، نه سرمایه و […]
به گزارش بورس امروز، امروزه در همه سازمان ها، نیروی انسانی از سایر دارایی های سازمانی دارای اهمیت بیشتری است. اهمیت نیروی انسانی تا حدی است که برخی صاحبنظران بر این عقیده اند که آنچه در نهایت روند توسعه اقتصادی و اجتماعی یک کشور را تعیین میکند، منابع انسانی آن کشور است، نه سرمایه و یا منابع مادی دیگر.
منابع انسانی، سرمایهها را متراکم میسازند، از منابع طبیعی بهرهبرداری میکنند، سازمانهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را به وجود میآورند و توسعه ملی را پیش میبرند.
سازمانی که نتواند مهارت ها و دانش کارکنان خود را توسعه دهد و از آن به نحو مؤثری بهرهبرداری کند، قادر نیست خود را در دنیای سرشار از رقابت امروزی حفظ کند.
توجه به تغییرات پرشتاب در جهان معاصر و رقابت شدید سازمان ها برای دستیابی به منابع ثروت، توجه جدی به منابع انسانی را ضرورتی اجتناب ناپذیر نموده است. دراین راستا توجه به رویکردهای نوین در امر آموزش نیروی انسانی بسیار جدی است. زیرا سرمایه گذاری در امر آموزش، افزایش بهره وری نیروی انسانی را بدنبال دارد.
استفاده از ظرفیت های موجود در آموزش عالی، برگزاری دوره های آموزش بدو استخدام، آموزش مهارت و دانش مورد نیاز کارکنان از طریق آموزش های ضمن خدمت در بهبود بهره وری نیروی انسانی بسیار موثر خواهد بود.
کارکنان در مسیر شغلی خود به انواع آموزش ها نیازمندند تا توانمندی های خود را افزایش داده و بهره وری سازمانی را ارتقا و کشور را به سوی اهداف توسعه هدایت کند.
بی شک یکی از راهکارهای مناسب جهت مرتفع کردن چالش های موجود، توجه به امر آموزش می باشد ، بررسی عملکرد شرکتهای تحت نظارت سازمان بورس حکایت از این دارد که این شرکتها تقریبا هیچ گونه هزینه آموزش در حوزه های نیروی انسانی نداشته اند. این شرکتها به مثابه یک بنگاه اقتصادی صرفا به افزایش داراییهای خود اقدام نموده اند ، جدول زیر عملکرد این شرکتها در دو سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ را نشان میدهد:
در کتب و منابع علمی مالی وظیفه مدیران در کلیه سازمانهای اقتصادی افزایش ثروت سهامداران میباشد , ولیکن در شرکتهای کمکی به نهادهای مالی ( شرکت بورس اوراق بهادار ، شرکت بورس کالا ، شرکت بورس انرژی و ….. ) که سهامداران آنها عموما فعالین بازار می باشند سود سهامداران بطور غیر مستقیم از طریق رونق بازار تامین خواهد شد.
آمار سنوات ماقبل سال ۱۳۹۸ این شرکتها نیز موید آنست که شرکتهای متولی بازار های سرمایه هیچ گونه هزینه آموزشی در حوزه منابع انسانی نداشته اند . این شرکتها در آمد کارمزد معاملات که بخشی از آن باید صرف توسعه و زیر ساختهای بورس اختصاص یابد را عموما سپرده گذاری نموده و بعضااز ورود منابع و نقدینگی خودشان نیز به بورس امتناع نموده اند.
فراز و نشیب بیست ساله بورس بیانگر تمامی بحرانهای اتفاق افتاده در طی این سالها است که تقریبا مشابه هم می باشند.
افزایش بی رویه درقیمت سهام ، صف های فروش سنگین ، صف های خرید و بدون تحلیل و افتهای بی رویه و … در همه ای این بحرانهای بورسی تقریبا مشترک بوده است . اگر نیروی انسانی کارآمد و تحصیلکرده که دانش روز مالی را در دانشگاههای معتبر دنیا و تجربه کارآموزی و فعالیت در ۱۰ بورس معتبر دنیا را داشتند شاید این اتفاقهای فعلی ایجاد نمی شد
به نظر بنده رسالت شرکتهای تحت نظر سازمان بورس کسب سود و درامد از کارمزدهای دریافتی نیست و نباید باشد.
اعزام دانشجو و بورسیه نمودن افراد نخبه دانشگاههای معتبر و فراخوان عمومی در این خصوص و اعزام آنان جهت کسب تجربه از بورسهای دنیا که این بحرانها زمانی گریبان آنان را گرفته بوده میباشد .
اگر امروز سازمان بورس به عنوان نهاد ناظر دست به کارنشود تکرار بحرانهای به مراتب بدتر که در سالیان گذشته با شدت و زمان کمتری بود در سالهای آتی دور از انتظار نخواهد بود.
مصداق صحبت بنده این جمله معروف است :
اگر نیت یکسال دارید گندم بکارید اگر نیت ده سال دارید درخت بکارید و اگر نیت صد ساله دارید انسان تربیت کنید.
روی سخن بنده صرفا این شرکتها نیستند، زمانی شرکتهای بیمه ، بانکها و سایر شرکتهای سرمایه گذاری ، صنایع بزرگ صنعتی و … بصورت مرتب دانشجویانی جهت تحصل در رشته های مختلف به دانشگاهها و مراکز علمی خارجی اعزام و بورسیه می نمودند ،ولیکن چند سالی است این موضوع در کلیه سازمانها و نهادها مالی و …مغفول مانده است .کمک به حوزه های تحقیقاتی و توسعه ،همکاری با مشترک با مراکز آموزشی و کمک به نهادهای علمی ، فرهنگی و هنری (خرید آثار هنری جهت کمک به هنرمندان)مدت مدیدی است که بی اهمیت شده و خبری از ارتباط با دنیای علمی بین المللی نیست.
اگر دنبال توسعه زیر ساختهای کشور در تمامی ابعاد هستیم باید از امروز به فکر تربیت نیروی انسانی کار آمد باشیم . کمک به مراکز فرهنگی و علمی ، همکاری مشترک با دانشگاههای داخلی و خارجی هزینه نبوده و به مقوله آموزش و تربیت نیروی انسانی در کوتاه مدت نباید به دید کسب سود و درآمد نگاه کنیم . باید بپذیریم فاصله ما حتی باکشورهای منطقه در این حوزه بسیار زیاد است.
متاسفانه در حال حاضر بخش عمده ای از اساتید دانشگاهها ، مدیران کشور و شاغلین در بخش دولتی و خصوصی دانش آموخته داخلی هستند و تجربه مواجهه با بحرانهای اقتصادی و غیر اقتصادی در سطح بین المللی را ندارند ، در همین کشور درس خوانده و وارد دانشگاه شده و استاد و یا مدیر شده اند . مواجهه و رقابت در سطح جهانی مدیرانی در سطح جهانی می طلبد.